پرش به محتوا

دانی، عثمان بن سعید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،م' به '، م'
جز (جایگزینی متن - '،و' به '، و')
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م')
خط ۴۰: خط ۴۰:




ابو عمرودانى، عثمان بن سعيد بن عثمان اموى قرطبى دانى (371-شوال 444 ق981/-فوريۀ 1053 م)،مقرى و محدث بزرگ اندلس.خاندان وى كه از موالى حاكمان اموى اندلس بودند، از روستاى قوته راشه واقع در حومۀ قرطبه برخاستند(نك:[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]، 405/2؛ذهبى،معرفة،325/1).ابو عمرو به ابن صيرفى نيز شهرت داشته است(حميدى،483/2).
ابو عمرودانى، عثمان بن سعيد بن عثمان اموى قرطبى دانى (371-شوال 444 ق981/-فوريۀ 1053 م)، مقرى و محدث بزرگ اندلس.خاندان وى كه از موالى حاكمان اموى اندلس بودند، از روستاى قوته راشه واقع در حومۀ قرطبه برخاستند(نك:[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]، 405/2؛ذهبى، معرفة،325/1).ابو عمرو به ابن صيرفى نيز شهرت داشته است(حميدى،483/2).


اطلاعات اندكى كه از شرح حال ابوعمرو داريم برگرفته از نوشته‌اى به قلم خود اوست كه ياقوت آن را نقل كرده است(125/12-127).بنابر اين گزارش و ديگر منابع، ابو عمرو در 14 سالگى تحصيل علم را آغاز كرد.نخست ساليانى به حلقۀ درس عالمان و محدثان بزرگ قرطبه پيوست، تا آنكه در محرم 397 راهى مشرق شد(حميدى، همانجا؛[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،405/2،407).وى 4 ماه در قيروان اقامت كرد و نزد جمعى از شيوخ آن ديار حديث فرا گرفت(همو،406/2؛ياقوت، 126/12؛ذهبى، تاريخ،384/11).در شوال همان سال به مصر در آمد و تا موسم حج 398 ق در آنجا ماندگار شد(ياقوت،ذهبى،همانجاها).
اطلاعات اندكى كه از شرح حال ابوعمرو داريم برگرفته از نوشته‌اى به قلم خود اوست كه ياقوت آن را نقل كرده است(125/12-127).بنابر اين گزارش و ديگر منابع، ابو عمرو در 14 سالگى تحصيل علم را آغاز كرد.نخست ساليانى به حلقۀ درس عالمان و محدثان بزرگ قرطبه پيوست، تا آنكه در محرم 397 راهى مشرق شد(حميدى، همانجا؛[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،405/2،407).وى 4 ماه در قيروان اقامت كرد و نزد جمعى از شيوخ آن ديار حديث فرا گرفت(همو،406/2؛ياقوت، 126/12؛ذهبى، تاريخ،384/11).در شوال همان سال به مصر در آمد و تا موسم حج 398 ق در آنجا ماندگار شد(ياقوت،ذهبى،همانجاها).
خط ۵۷: خط ۵۷:




ابو عمرو دانى استادان اندلسى،مصرى، حجازى،شامى و عراقى بسيار ديده بود كه تهيۀ فهرست جامعى از آنان ميسر نيست و منابع موجود تنها به ذكر نام بعضى از مشهورترين ايشان پرداخته‌اند(نك:حميدى،483/2-484؛[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،405/2-406؛ ياقوت،126/12-127؛نيز نك:آثار خطى،شم‍ 8).در ميان شيوخ وى، ابوالمطرف عبدالرحمن بن عثمان قشيرى زاهد،جايگاه ويژه‌اى دارد،
ابو عمرو دانى استادان اندلسى، مصرى، حجازى،شامى و عراقى بسيار ديده بود كه تهيۀ فهرست جامعى از آنان ميسر نيست و منابع موجود تنها به ذكر نام بعضى از مشهورترين ايشان پرداخته‌اند(نك:حميدى،483/2-484؛[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،405/2-406؛ ياقوت،126/12-127؛نيز نك:آثار خطى،شم‍ 8).در ميان شيوخ وى، ابوالمطرف عبدالرحمن بن عثمان قشيرى زاهد،جايگاه ويژه‌اى دارد،


زيرا ابوعمرو بيش از مجموع احاديثى كه از ديگران نقل كرده، احاديث او را در آثار خود آورده است.
زيرا ابوعمرو بيش از مجموع احاديثى كه از ديگران نقل كرده، احاديث او را در آثار خود آورده است.


ابن ابى زمنين،محدث بزرگ اندلس نيز در شمار مشايخ حديث وى بوده است(نك:حميدى،100/1).همچنين ابوالعباس احمد بن محمد، بدر قاضى(ابو عمرو، السنن، برگ 180 ب)، ابو محمد عبدالرحمن بن عمر بن محمد معدل(همان، برگ 4 ب)، عبد الوهاب بن احمد بن حسن بن منير خشّاب(همان، برگ 183 الف)، احمد بن ابراهيم بن فراس معدل مكى(همان، برگ 173 ب)و ابوالحسن على بن محمد قابسى(همان، برگ 169 ب)از ديگر مشايخ او در حديثند.
ابن ابى زمنين، محدث بزرگ اندلس نيز در شمار مشايخ حديث وى بوده است(نك:حميدى،100/1).همچنين ابوالعباس احمد بن محمد، بدر قاضى(ابو عمرو، السنن، برگ 180 ب)، ابو محمد عبدالرحمن بن عمر بن محمد معدل(همان، برگ 4 ب)، عبد الوهاب بن احمد بن حسن بن منير خشّاب(همان، برگ 183 الف)، احمد بن ابراهيم بن فراس معدل مكى(همان، برگ 173 ب)و ابوالحسن على بن محمد قابسى(همان، برگ 169 ب)از ديگر مشايخ او در حديثند.


از استادان وى در قرائت،نامدارتر از همه،طاهر بن عبدالمنعم ابن غلبون(د 399 ق)بود كه ابوعمرو قرآن را به چند روايت از روايات مشهور قراء سبع همچون حفص از عاصم نزد او ختم كرده بود(همو،
از استادان وى در قرائت،نامدارتر از همه،طاهر بن عبدالمنعم ابن غلبون(د 399 ق)بود كه ابوعمرو قرآن را به چند روايت از روايات مشهور قراء سبع همچون حفص از عاصم نزد او ختم كرده بود(همو،
خط ۶۷: خط ۶۷:
التيسير،14؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،غاية،339/1).از شيوخ ديگر وى در قرائت كه در مقدمۀ التيسير از آنان نام برده(ص 10-16)، ابو الفتح فارس بن احمد حمصى، ابو القاسم خلف بن ابراهيم خاقانى و ابوالقاسم
التيسير،14؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،غاية،339/1).از شيوخ ديگر وى در قرائت كه در مقدمۀ التيسير از آنان نام برده(ص 10-16)، ابو الفتح فارس بن احمد حمصى، ابو القاسم خلف بن ابراهيم خاقانى و ابوالقاسم


عبد العزيز بن جعفر،معروف به ابن ابى غسّان را بايد نام برد.ابو مسلم محمد بن احمد كاتب بغدادى نيز استاد ديگر وى در حديث و قرائت است كه ابوعمرو نزد او كتاب السبعۀ ابن مجاهد را استماع كرده است([[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،همان،503/1-504).
عبد العزيز بن جعفر، معروف به ابن ابى غسّان را بايد نام برد.ابو مسلم محمد بن احمد كاتب بغدادى نيز استاد ديگر وى در حديث و قرائت است كه ابوعمرو نزد او كتاب السبعۀ ابن مجاهد را استماع كرده است([[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،همان،503/1-504).


==شاگردان و راويان==
==شاگردان و راويان==




جمع كثيرى از مقريان،محدثان،فقيهان و اديبان اندلس، به ويژه اهل دانيه، از ابوعمرو بهرۀ علمى گرفته‌اند.وى پس از بازگشت از سفر مشرق در ميورقه(نك:مرعشلى،30)، المريه (نك:ضبى،412)و ديگر شهرهاى اندلس، به خصوص دانيه، بر مسند افادت تكيه زد و شاگردان بسيارى را در علم قرائات و ديگر زمينه‌ها
جمع كثيرى از مقريان، محدثان،فقيهان و اديبان اندلس، به ويژه اهل دانيه، از ابوعمرو بهرۀ علمى گرفته‌اند.وى پس از بازگشت از سفر مشرق در ميورقه(نك:مرعشلى،30)، المريه (نك:ضبى،412)و ديگر شهرهاى اندلس، به خصوص دانيه، بر مسند افادت تكيه زد و شاگردان بسيارى را در علم قرائات و ديگر زمينه‌ها


پرورش داد(براى فهرست اسامى آنان،نك:ذهبى،معرفة،327/1، تذكرة،1120/3؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،همان،504/1).
پرورش داد(براى فهرست اسامى آنان،نك:ذهبى، معرفة،327/1، تذكرة،1120/3؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،همان،504/1).


3 تن از مشهورترين آنان،مقريانى هستند كه خود در اندلس حوزه‌هاى قرائت تشكيل داده‌اند:يكى،فرزندش ابوالعباس احمد(د 471 ق)است كه پس از پدر در دانيه بر مسند اقراء تكيه زد(ابن بشكوال،65/1؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،همان،80/1)؛ديگرى، ابو داوود سليمان ابن نجاح مغربى،شيخ القراء بلنسيه(د 496 ق)است كه مدت مديدى در ملازمت ابوعمرو دانى به سر برد و بيشتر تأليفات وى را از خود او استماع كرد و آثار ابوعمرو دانى را در سراسر اندلس رواج داد(نك: [[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،203/1-204؛ابن خير،28-29،34،72-74؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،همان،316/1-317، النشر،58/1-61)؛سومى، ابو عبدالله محمد بن عيسى تجيبى طليطلى،معروف به مغامى(د 485 ق)است كه در اشبيليه به تدريس قرائت اشتغال داشت(نك:همو،غاية،224/2- 225).
3 تن از مشهورترين آنان، مقريانى هستند كه خود در اندلس حوزه‌هاى قرائت تشكيل داده‌اند:يكى،فرزندش ابوالعباس احمد(د 471 ق)است كه پس از پدر در دانيه بر مسند اقراء تكيه زد(ابن بشكوال،65/1؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،همان،80/1)؛ديگرى، ابو داوود سليمان ابن نجاح مغربى،شيخ القراء بلنسيه(د 496 ق)است كه مدت مديدى در ملازمت ابوعمرو دانى به سر برد و بيشتر تأليفات وى را از خود او استماع كرد و آثار ابوعمرو دانى را در سراسر اندلس رواج داد(نك: [[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،203/1-204؛ابن خير،28-29،34،72-74؛[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]]،همان،316/1-317، النشر،58/1-61)؛سومى، ابو عبدالله محمد بن عيسى تجيبى طليطلى، معروف به مغامى(د 485 ق)است كه در اشبيليه به تدريس قرائت اشتغال داشت(نك:همو،غاية،224/2- 225).
شهرت ابوعمرو دانى به عنوان مقرى و تأليفات مشهور او در علم قرائت،مقام علمى او را در حديث از نظرها دور داشته است.اين در حالى است كه منابع كهن از او به عنوان محدثى بزرگ كه از مغرب به
شهرت ابوعمرو دانى به عنوان مقرى و تأليفات مشهور او در علم قرائت، مقام علمى او را در حديث از نظرها دور داشته است.اين در حالى است كه منابع كهن از او به عنوان محدثى بزرگ كه از مغرب به


مشرق در طلب حديث سفر كرده است،ياد مى‌كنند(حميدى،483/2- 484؛[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،405/2-407؛ضبى،411-412).تأليف شناخته شدۀ او در حديث كتاب السنن الواردة فى الفتن است كه بنا به گفتۀ ذهبى(سير،81/18)گواه تبحّر او در علم حديث است.ابو عمرو در اين تأليف،كتاب جامعى در باب روايات مربوط به حوادث آخر الزمان و فساد روزگار و«اشراط الساعة»گرد آورده است.
مشرق در طلب حديث سفر كرده است،ياد مى‌كنند(حميدى،483/2- 484؛[[ابن بشکوال، خلف بن عبدالملک|ابن بشكوال]]،405/2-407؛ضبى،411-412).تأليف شناخته شدۀ او در حديث كتاب السنن الواردة فى الفتن است كه بنا به گفتۀ ذهبى(سير،81/18)گواه تبحّر او در علم حديث است.ابو عمرو در اين تأليف،كتاب جامعى در باب روايات مربوط به حوادث آخر الزمان و فساد روزگار و«اشراط الساعة»گرد آورده است.
خط ۹۱: خط ۹۱:
آورد و به شرح و بسط آنها پرداخت.[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] اين كتاب را كه از منابع عمدۀ اوست،كتابى بى‌مانند وصف مى‌كند(النشر،61/1).
آورد و به شرح و بسط آنها پرداخت.[[جزری، محمد بن محمد|ابن جزرى]] اين كتاب را كه از منابع عمدۀ اوست،كتابى بى‌مانند وصف مى‌كند(النشر،61/1).


ابو عمرو در جهت تثبيت قرائات هفتگانه در كتابش المحتوى على القراءات الشواذ،حتى قرائت يعقوب حضرمى را كه استادش ابن غلبون وى را به عنوان قارى هشتم،معرفى مى‌كرده(نك:ه‍ د،363/4)
ابو عمرو در جهت تثبيت قرائات هفتگانه در كتابش المحتوى على القراءات الشواذ،حتى قرائت يعقوب حضرمى را كه استادش ابن غلبون وى را به عنوان قارى هشتم، معرفى مى‌كرده(نك:ه‍ د،363/4)


و نيز قرائت ابوجعفر يزيد بن قعقاع را با همۀ قدمتى كه داشت(نك: ذهبى،معرفة،58/1-62)در زمرۀ قرائات شاذ جاى داد.
و نيز قرائت ابوجعفر يزيد بن قعقاع را با همۀ قدمتى كه داشت(نك: ذهبى، معرفة،58/1-62)در زمرۀ قرائات شاذ جاى داد.


ابو عمرو خود نيز اختياراتى در قرائت داشت كه در برخى مواضع التيسير(ص 21،22،جم‍)گاه با ذكر ادلۀ گزينش خود، بدانها اشاره كرده است.ويژگيها و مزيتهاى التيسير، از قبيل جامع بودن، روان بودن
ابو عمرو خود نيز اختياراتى در قرائت داشت كه در برخى مواضع التيسير(ص 21،22،جم‍)گاه با ذكر ادلۀ گزينش خود، بدانها اشاره كرده است.ويژگيها و مزيتهاى التيسير، از قبيل جامع بودن، روان بودن


متن، سهولت حفظ و يادگيرى و كارآمد بودن آن براى مبتديان و آموختگان از يك سو و راويانى كه مستقيما اين كتاب را از مؤلف آن روايت مى‌كردند از سوى ديگر،موجب شهرت اين كتاب گرديد.در حالى كه كتاب التذكرة فى القراءات الثمان، اثر ابن غلبون كه از جهت طرح و تبويب الگوى كار ابوعمرو در التيسير بوده، از محدودۀ مصر فراتر نرفته(نك:ه‍ د،همانجا)و كتاب العنوان تأليف مقرى معاصر وى
متن، سهولت حفظ و يادگيرى و كارآمد بودن آن براى مبتديان و آموختگان از يك سو و راويانى كه مستقيما اين كتاب را از مؤلف آن روايت مى‌كردند از سوى ديگر، موجب شهرت اين كتاب گرديد.در حالى كه كتاب التذكرة فى القراءات الثمان، اثر ابن غلبون كه از جهت طرح و تبويب الگوى كار ابوعمرو در التيسير بوده، از محدودۀ مصر فراتر نرفته(نك:ه‍ د،همانجا)و كتاب العنوان تأليف مقرى معاصر وى


ابو طاهر اسماعيل بن خلف انصارى اندلسى(د 455 ق)كه حتى در چند مورد كامل‌تر و دقيق‌تر از التيسير بوده(زاهد،12-13)،چندان شهرتى كسب نكرده است.
ابو طاهر اسماعيل بن خلف انصارى اندلسى(د 455 ق)كه حتى در چند مورد كامل‌تر و دقيق‌تر از التيسير بوده(زاهد،12-13)،چندان شهرتى كسب نكرده است.
خط ۱۱۶: خط ۱۱۶:




ابو عمرو دانى در زمينۀ علوم قرآنى و حديث آثار سودمند فراوانى از خود بر جاى نهاده كه گويا شمار آنها افزون بر 100 عنوان بوده است(نك:ضبى،412؛ذهبى، تذكرة،همانجا،معرفة،327/1- 328).
ابو عمرو دانى در زمينۀ علوم قرآنى و حديث آثار سودمند فراوانى از خود بر جاى نهاده كه گويا شمار آنها افزون بر 100 عنوان بوده است(نك:ضبى،412؛ذهبى، تذكرة،همانجا، معرفة،327/1- 328).


الف-چاپى:
الف-چاپى:


1.التيسير فى القراءات السبع، به كوشش پرتسل، استانبول،1349 ق1930/ م؛2.الفرق بين الضاد و الظاء فى كتاب الله، به كوشش محسن جمال الدين، بغداد،1390 ق؛3.المحكم فى نقط المصاحف، به كوشش عزت حسن،دمشق،1960 م؛4.المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار، به كوشش محمد احمد دهمان،دمشق،1358 ق؛5.المكتفى فى الوقف و الابتداء، به كوشش يوسف عبدالرحمن مرعشلى، بيروت،1407 ق؛6.النقط،مختصرى است در باب نقط(اعراب گذارى)و شكل(زير و زبر گذارى)قرآن مجيد كه ابوعمرو دانى آن را ذيل كتاب المقنع قرار داده است.اين كتاب به ضميمۀ المقنع به چاپ رسيده است.
1.التيسير فى القراءات السبع، به كوشش پرتسل، استانبول،1349 ق1930/ م؛2.الفرق بين الضاد و الظاء فى كتاب الله، به كوشش محسن جمال الدين، بغداد،1390 ق؛3.المحكم فى نقط المصاحف، به كوشش عزت حسن،دمشق،1960 م؛4.المقنع فى معرفة مرسوم مصاحف اهل الامصار، به كوشش محمد احمد دهمان،دمشق،1358 ق؛5.المكتفى فى الوقف و الابتداء، به كوشش يوسف عبدالرحمن مرعشلى، بيروت،1407 ق؛6.النقط، مختصرى است در باب نقط(اعراب گذارى)و شكل(زير و زبر گذارى)قرآن مجيد كه ابوعمرو دانى آن را ذيل كتاب المقنع قرار داده است.اين كتاب به ضميمۀ المقنع به چاپ رسيده است.


ب-خطى:
ب-خطى:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش