پرش به محتوا

تاریخ هند: تفاوت میان نسخه‌ها

۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۱۷
جز
جایگزینی متن - '،ا' به '، ا'
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==')
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا')
خط ۶۳: خط ۶۳:
اگر چه مسلمانان مباني نظري افكار و اعتقادات هندوها را نمى‌پذيرفتند؛ اما نوعي تعامل سازنده بين آنها ايجاد گرديد. نويسنده ارتباط مسلين به هندوان اين گونه سخن مى‌گويد: «از ديدگه نظري جامعه اسلامي نمي‌توانست نظام مبتني بر تقسيم جامعه به كاست‌ها را بپذيرد؛ اما مسلمانان در عمل و در زندگي اجتماعي خود آن را رعايت مى‌كردند».
اگر چه مسلمانان مباني نظري افكار و اعتقادات هندوها را نمى‌پذيرفتند؛ اما نوعي تعامل سازنده بين آنها ايجاد گرديد. نويسنده ارتباط مسلين به هندوان اين گونه سخن مى‌گويد: «از ديدگه نظري جامعه اسلامي نمي‌توانست نظام مبتني بر تقسيم جامعه به كاست‌ها را بپذيرد؛ اما مسلمانان در عمل و در زندگي اجتماعي خود آن را رعايت مى‌كردند».


كاست يا برترى‌نژادي از قوانين بنيادي آئين هندو به شمار مى‌رود. نويسنده معتقد است كه ارتباطات پيروان اين دو مكتب سبب شد كه نوعي كاست در زندگي مسلمانان نيز ايجاد گرديد؛ آن جا كه مى‌گويد: «كاست‌هاي مسلمانان با تفاوت‌هاي نژادي آغاز شد. خاندان‌هاي بيگانه‌تبار؛ از جمله بازماندگان اعراب، ترك‌ها، افغان‌ها،ايرانيان عالى‌ترين كاست را تشكيل مى‌دادند كه بعدها نام اشراف را بر خود گذاشتند». نويسنده تأكيد مى‌كند كه اگر چه آئين هندو به نوعي در اديان ديگر تأثير گذاشت؛ اما «بايد اذعان نمود كه مقررات و قواعد كاست در ميان هندوان به مراتب از آنچه در ميان مسلمانان، جينى‌ها و مسيحيان و فرقه‌هاي بدعت‌گذار مرسوم و عملي بود، شديدتر و غيرقابل انعطاف‌تر بود».
كاست يا برترى‌نژادي از قوانين بنيادي آئين هندو به شمار مى‌رود. نويسنده معتقد است كه ارتباطات پيروان اين دو مكتب سبب شد كه نوعي كاست در زندگي مسلمانان نيز ايجاد گرديد؛ آن جا كه مى‌گويد: «كاست‌هاي مسلمانان با تفاوت‌هاي نژادي آغاز شد. خاندان‌هاي بيگانه‌تبار؛ از جمله بازماندگان اعراب، ترك‌ها، افغان‌ها، ايرانيان عالى‌ترين كاست را تشكيل مى‌دادند كه بعدها نام اشراف را بر خود گذاشتند». نويسنده تأكيد مى‌كند كه اگر چه آئين هندو به نوعي در اديان ديگر تأثير گذاشت؛ اما «بايد اذعان نمود كه مقررات و قواعد كاست در ميان هندوان به مراتب از آنچه در ميان مسلمانان، جينى‌ها و مسيحيان و فرقه‌هاي بدعت‌گذار مرسوم و عملي بود، شديدتر و غيرقابل انعطاف‌تر بود».


برخي اظهار نظرها حاكي از آگاهي اندك نويسنده، از اسلام و يا ناشي از غرض‌ورزي است. در بخشي از كتاب آمده است: «بازي چوگان، مسابقه اسب دواني، قمار و شكار از سرگرمى‌هايي بود كه در اين دوره رواج يافت. پارهاي از اين گونه مشغوليات با اصول بنيادين اسلام ناسازگار بود؛ اما در اغلب اين موارد علما توانستند با بهانه‌هاي شرعي مجاز بودن آنها را توجيه كنند». مسلم است كه اسلام با انجام مسابقه و سرگرمى‌هاي سازنده مخالف نيست و در صورتي كه منجر به قمار شود منع شرعي وجود دارد. نويسنده بدون فهم صحيح از مفهوم قمار تمامي موارد فوق را از مصاديق قمار تلقي كرده است.
برخي اظهار نظرها حاكي از آگاهي اندك نويسنده، از اسلام و يا ناشي از غرض‌ورزي است. در بخشي از كتاب آمده است: «بازي چوگان، مسابقه اسب دواني، قمار و شكار از سرگرمى‌هايي بود كه در اين دوره رواج يافت. پارهاي از اين گونه مشغوليات با اصول بنيادين اسلام ناسازگار بود؛ اما در اغلب اين موارد علما توانستند با بهانه‌هاي شرعي مجاز بودن آنها را توجيه كنند». مسلم است كه اسلام با انجام مسابقه و سرگرمى‌هاي سازنده مخالف نيست و در صورتي كه منجر به قمار شود منع شرعي وجود دارد. نويسنده بدون فهم صحيح از مفهوم قمار تمامي موارد فوق را از مصاديق قمار تلقي كرده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش