۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]ب' به ']] ب') |
جز (جایگزینی متن - '،ا' به '، ا') |
||
| خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
جواب دادهاند و با تمسك به قول امير المؤمنين كه مىفرمايند«انّ اول الدين معرفته»كه اين گفتار بحث از مبتدا است | جواب دادهاند و با تمسك به قول امير المؤمنين كه مىفرمايند«انّ اول الدين معرفته»كه اين گفتار بحث از مبتدا است | ||
و با تمسك به آيه'''«انا لله و انا اليه راجعون»'''كه بحث از منتهى | و با تمسك به آيه'''«انا لله و انا اليه راجعون»'''كه بحث از منتهى است، اين ابتدا و انتهاء را در مصاب واحد | ||
تصور كرده و براى اين بحث كه جسمانى بودن معاد است اهميت داده است تا جائيكه اين اهميت رااز كلام صدر المتألهين چنين برآورده است آنجا كه صدر المتألهين مىگويد«بدان همانا كه معاد ركن عظيمى | تصور كرده و براى اين بحث كه جسمانى بودن معاد است اهميت داده است تا جائيكه اين اهميت رااز كلام صدر المتألهين چنين برآورده است آنجا كه صدر المتألهين مىگويد«بدان همانا كه معاد ركن عظيمى | ||
| خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
در اسلام است،و اصل بزرگى در حكمة مىباشد و آن از أغمض مسائل از جهت دقت و اعظم آنها از جهت | در اسلام است،و اصل بزرگى در حكمة مىباشد و آن از أغمض مسائل از جهت دقت و اعظم آنها از جهت | ||
شرف و رتبه | شرف و رتبه است، از حكماء بزرگ متقدم قليلى هستند كه به اين مسئله هدايت شدهاند و كم هستند بزرگانى از فضلاء اسلام | ||
كه به اين مطلب اشاره شدهاند»و در جائى ديگر فرمودهاند«چطور مىتوان طريق يافت به سمت همچون | كه به اين مطلب اشاره شدهاند»و در جائى ديگر فرمودهاند«چطور مىتوان طريق يافت به سمت همچون | ||
| خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
مؤلف كتاب المعاد | مؤلف كتاب المعاد الجسمانى، اين كتاب را در سه باب نوشته است،باب اول كه | ||
«في الأمور العامة»مىباشد از تعريف لغوى و اصطلاحى معاد در طول تاريخ،همچنين حقيقة نفس انسانى كه | «في الأمور العامة»مىباشد از تعريف لغوى و اصطلاحى معاد در طول تاريخ،همچنين حقيقة نفس انسانى كه | ||
| خط ۱۰۵: | خط ۱۰۵: | ||
معاد به همراه سه دليل حكمت و عدل الهى و حركت،طرح كرده است و از امكان ذاتى معاد جسمانى و وقوعى نيز گفته است. | معاد به همراه سه دليل حكمت و عدل الهى و حركت،طرح كرده است و از امكان ذاتى معاد جسمانى و وقوعى نيز گفته است. | ||
در باب دوم اين كتاب معاد جسمانى را از منظر متكلمان مورد بحث و نظر قرار داده | در باب دوم اين كتاب معاد جسمانى را از منظر متكلمان مورد بحث و نظر قرار داده است، از بين متكلمان نظر ابى حامد | ||
غزالى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] را مورد نقد و بررسى قرار داده | غزالى و [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصير الدين طوسى]] را مورد نقد و بررسى قرار داده است، ابتدا اساليب غزالى را مطرح كرده سپس در آن | ||
مناقشه نموده،همچنين ادله ابطال تناسخ را مطرح نموده قول غزالى به تناسخ در عالم آخرت را بيان نموده. | مناقشه نموده،همچنين ادله ابطال تناسخ را مطرح نموده قول غزالى به تناسخ در عالم آخرت را بيان نموده. | ||
ویرایش