ابن ابی‌اصبع مصری، عبدالعظیم بن عبدالواحد: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،ب' به '، ب'
جز (جایگزینی متن - '،ت' به '، ت')
جز (جایگزینی متن - '،ب' به '، ب')
خط ۳۶: خط ۳۶:
'''ابن ابى اصبع،زكىّ الدين ابومحمد عبدالعظيم بن عبدالواحد ابن ظافر'''(585 ق1189/ م يا 589 ق-23 شوال 654 ق13/ نوامبر 1256 م)، اديب و شاعر مصرى(كتبى،364/2؛مقريزى،401/1؛ابن تغرى بردى،37/7).ابن صابونى مى‌نويسد كه ابن ابى اصبع به خط خود براى وى نوشته است كه تولدش در اول محرم 595 ق[3 نوامبر 1198 م]بوده است(ص 14).
'''ابن ابى اصبع،زكىّ الدين ابومحمد عبدالعظيم بن عبدالواحد ابن ظافر'''(585 ق1189/ م يا 589 ق-23 شوال 654 ق13/ نوامبر 1256 م)، اديب و شاعر مصرى(كتبى،364/2؛مقريزى،401/1؛ابن تغرى بردى،37/7).ابن صابونى مى‌نويسد كه ابن ابى اصبع به خط خود براى وى نوشته است كه تولدش در اول محرم 595 ق[3 نوامبر 1198 م]بوده است(ص 14).


وى بر خلاف معمول آن زمان به تحصيل در يك مدرسۀ بخصوص و شاگردى نزد استاد يا استادانى معيّن نپرداخت،بلكه از همان اوان جوانى زندگانى پر تلاش علمى و مطالعات و تحقيقات شبانه روزيش را با بررسى و گزينش آثار گذشتگان و طبقه بندى تأليفات آنان و نقد آگاهانۀ ديدگاههاى معاصران و نشست و برخاست با برگزيدگان ايشان سامان داد(ابن ابى اصبع، بديع،3-4)و به اين وسيله توانست از دانش علما و صاحبنظران گذشته و دانشمندان و ادباى معاصر خود در مناطق مختلف برخوردار گردد.
وى بر خلاف معمول آن زمان به تحصيل در يك مدرسۀ بخصوص و شاگردى نزد استاد يا استادانى معيّن نپرداخت، بلكه از همان اوان جوانى زندگانى پر تلاش علمى و مطالعات و تحقيقات شبانه روزيش را با بررسى و گزينش آثار گذشتگان و طبقه بندى تأليفات آنان و نقد آگاهانۀ ديدگاههاى معاصران و نشست و برخاست با برگزيدگان ايشان سامان داد(ابن ابى اصبع، بديع،3-4)و به اين وسيله توانست از دانش علما و صاحبنظران گذشته و دانشمندان و ادباى معاصر خود در مناطق مختلف برخوردار گردد.


مصر،زادگاه و اقامتگاه وى در طول زندگيش،در آن روزگار،با آنكه از نظر اقتصادى وضع مطلوبى داشت،به سبب رقابتها و
مصر،زادگاه و اقامتگاه وى در طول زندگيش،در آن روزگار، با آنكه از نظر اقتصادى وضع مطلوبى داشت، به سبب رقابتها و


كشمكشهاى اميران و جنگهاى داخلى آنان با يكديگر و نيز تأثير جنگهاى صليبى از آرامش و امنيت چندانى برخوردار نبود(مقريزى، 101/1،206؛قس:شرف، مقدمۀ بديع،57 به بعد).
كشمكشهاى اميران و جنگهاى داخلى آنان با يكديگر و نيز تأثير جنگهاى صليبى از آرامش و امنيت چندانى برخوردار نبود(مقريزى، 101/1،206؛قس:شرف، مقدمۀ بديع،57 به بعد).


از سوى ديگر، علما و ادبا مورد توجه و حمايت زمامداران قرار داشتند و از مزاياى استثنايى بهره‌مند بودند([[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]،16/13)، از اين رو،شعراى آن سامان غالبا در اطراف اميران گرد مى‌آمدند و با پاداشها و مستمريهاى آنان زندگى را مى‌گذراندند، اما ابن ابى اصبع،با آنكه شعر نيك مى‌سرود(ابن صابونى،13؛ابن تغرى بردى،همانجا)و در بيش‌تر زمينه‌هاى شعرى،حتى مدح و هجاء،هنر خود را نشان داده(براى نمونه نك:عباسى،18/4؛شرف، مقدمۀ تحرير،30-31؛همو، مقدمۀ بديع،81)،غالبا خويشتن را از اشتغالات دربارى بر كنار مى‌داشت و بيش‌تر به تحقيق و تأليف مى‌پرداخت.شايد به همين سبب است كه در آثار بر جاى مانده از او، مديحه سرايى زيادى ديده نمى‌شود.
از سوى ديگر، علما و ادبا مورد توجه و حمايت زمامداران قرار داشتند و از مزاياى استثنايى بهره‌مند بودند([[ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]،16/13)، از اين رو،شعراى آن سامان غالبا در اطراف اميران گرد مى‌آمدند و با پاداشها و مستمريهاى آنان زندگى را مى‌گذراندند، اما ابن ابى اصبع، با آنكه شعر نيك مى‌سرود(ابن صابونى،13؛ابن تغرى بردى،همانجا)و در بيش‌تر زمينه‌هاى شعرى،حتى مدح و هجاء،هنر خود را نشان داده(براى نمونه نك:عباسى،18/4؛شرف، مقدمۀ تحرير،30-31؛همو، مقدمۀ بديع،81)،غالبا خويشتن را از اشتغالات دربارى بر كنار مى‌داشت و بيش‌تر به تحقيق و تأليف مى‌پرداخت.شايد به همين سبب است كه در آثار بر جاى مانده از او، مديحه سرايى زيادى ديده نمى‌شود.


ابن ابى اصبع اساسا شعر را براى به كارگيرى صنايع شعرى مى‌سرود(نك:تحرير،189)و شايد شهرت يافتن وى به شاعرى(ابن
ابن ابى اصبع اساسا شعر را براى به كارگيرى صنايع شعرى مى‌سرود(نك:تحرير،189)و شايد شهرت يافتن وى به شاعرى(ابن
خط ۸۰: خط ۸۰:
[[ذهبى]] در کتاب المشتبه(30/1)آورده است كه دمياطى(شرف الدين عبد المؤمن بن خلف،د 705 ق1305/ م،صاحب کتاب معجم
[[ذهبى]] در کتاب المشتبه(30/1)آورده است كه دمياطى(شرف الدين عبد المؤمن بن خلف،د 705 ق1305/ م،صاحب کتاب معجم


الشيوخ)از ابن ابى اصبع روايت كرده است.البته اين اشتباه در فوات الوفيات و نيز در شذرات الذهب عملا تصحيح شده است(نك:كتبى، 363/2-367؛ابن عماد،265/5-268).نيز بر اثر تشابه اسمى وى با شيخ عبدالعظيم مصرى(زنده در 1309 ق1892/ م)کتاب الكواكب الدّرية فى نظم القواعد الدينيّة وى را كه در زمان حيات خود او در قاهره به چاپ رسيده است، اشتباها به ابن ابى اصبع نسبت داده‌اند(كحاله،265/5؛قس:بغدادى، ايضاح،391/2).حتّى بعضى،به موجب همان تشابه اسمى با عبدالعظيم منذرى، ابن ابى اصبع را«فقيه شافعى»دانسته‌اند(مقريزى،همانجا؛شرف، مقدّمۀ بديع،69،83)؛در صورتى كه با توجّه به طرز تعبير وى از خلفاى راشدين(تحرير،238،
الشيوخ)از ابن ابى اصبع روايت كرده است.البته اين اشتباه در فوات الوفيات و نيز در شذرات الذهب عملا تصحيح شده است(نك:كتبى، 363/2-367؛ابن عماد،265/5-268).نيز بر اثر تشابه اسمى وى با شيخ عبدالعظيم مصرى(زنده در 1309 ق1892/ م)کتاب الكواكب الدّرية فى نظم القواعد الدينيّة وى را كه در زمان حيات خود او در قاهره به چاپ رسيده است، اشتباها به ابن ابى اصبع نسبت داده‌اند(كحاله،265/5؛قس:بغدادى، ايضاح،391/2).حتّى بعضى، به موجب همان تشابه اسمى با عبدالعظيم منذرى، ابن ابى اصبع را«فقيه شافعى»دانسته‌اند(مقريزى،همانجا؛شرف، مقدّمۀ بديع،69،83)؛در صورتى كه با توجّه به طرز تعبير وى از خلفاى راشدين(تحرير،238،


402،415)و پيشوايان مذاهب چهار گانۀ اهل سنت(همان،511، 579)ملاحظه مى‌شود كه ابن ابى اصبع خود را پيرو هيچ يك از اين مذاهب معرفى نكرده است.چه بسا بتوان با ملاحظۀ تعبير ويژه‌اش از على(ع)به عنوان«امام على عليه السلام»(تحرير،415،جم‍)و نيز آوردن حديث منزلت در تحرير(صص 594،595)و عبارات بخصوصى كه از خطبۀ شقشقيّه نقل كرده(همان،383)و مطلبى كه در باب تحويل عمامه و شمشير پيغمبر اكرم(ص)به حضرت على(ع) توسط ابوبكر صدّيق آورده، و انتقاد و تفسير جانانه‌اى كه راجع به دو بيت شعر سيّد حميرى(د ح 225 ق840/ م)در مدح آن حضرت دارد (همان،473)و نيز با ملاحظۀ پرهيز وى از زمامداران ايّوبى و ايادى حكومتى آنان كه براى از ميان بردن آثار تشيّع فاطمى در مصر سخت‌تعصّب داشتند، و همچنين گمنام ماندن خاندان و تبار وى در تاريخ روشن مصر آن زمان، وى را شيعى به حساب آورد.
402،415)و پيشوايان مذاهب چهار گانۀ اهل سنت(همان،511، 579)ملاحظه مى‌شود كه ابن ابى اصبع خود را پيرو هيچ يك از اين مذاهب معرفى نكرده است.چه بسا بتوان با ملاحظۀ تعبير ويژه‌اش از على(ع)به عنوان«امام على عليه السلام»(تحرير،415،جم‍)و نيز آوردن حديث منزلت در تحرير(صص 594،595)و عبارات بخصوصى كه از خطبۀ شقشقيّه نقل كرده(همان،383)و مطلبى كه در باب تحويل عمامه و شمشير پيغمبر اكرم(ص)به حضرت على(ع) توسط ابوبكر صدّيق آورده، و انتقاد و تفسير جانانه‌اى كه راجع به دو بيت شعر سيّد حميرى(د ح 225 ق840/ م)در مدح آن حضرت دارد (همان،473)و نيز با ملاحظۀ پرهيز وى از زمامداران ايّوبى و ايادى حكومتى آنان كه براى از ميان بردن آثار تشيّع فاطمى در مصر سخت‌تعصّب داشتند، و همچنين گمنام ماندن خاندان و تبار وى در تاريخ روشن مصر آن زمان، وى را شيعى به حساب آورد.


بر اساس شرح حال مختصرى كه بر يكى از نسخه‌هاى کتاب بديع القرآن آمده است،بعضى احتمال داده‌اند كه نسب ابن ابى اصبع به شاعر معروف جاهلى،ذو الاصبع عدوانى برسد(شرف، مقدمۀ بديع،67)، اما با توجه به اينكه خود وى شاعر نامبرده را فقط با عنوان معروف ذو الاصبع عدوانى ياد مى‌كند(بديع،136)و اشاره‌اى به نسبت داشتن با او ندارد،نمى‌توان اين احتمال را پذيرفت.[1]
بر اساس شرح حال مختصرى كه بر يكى از نسخه‌هاى کتاب بديع القرآن آمده است، بعضى احتمال داده‌اند كه نسب ابن ابى اصبع به شاعر معروف جاهلى،ذو الاصبع عدوانى برسد(شرف، مقدمۀ بديع،67)، اما با توجه به اينكه خود وى شاعر نامبرده را فقط با عنوان معروف ذو الاصبع عدوانى ياد مى‌كند(بديع،136)و اشاره‌اى به نسبت داشتن با او ندارد،نمى‌توان اين احتمال را پذيرفت.[1]


(1)منبع:دائرة المعارف بزرگ اسلامى،ج 2،ص 7-625، محمد على لسانى فشاركى.
(1)منبع:دائرة المعارف بزرگ اسلامى،ج 2،ص 7-625، محمد على لسانى فشاركى.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش