۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '،س' به '، س') |
جز (جایگزینی متن - '،ت' به '، ت') |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
نويس معاصر وى،در کتاب عقود الجمان فى شعراء هذا الزمان نام او را در رديف شعراى آن زمان آورده است(عباس،363/2)و گرنه عنوان اديب براى او مناسبتر است(نك:ابن صابونى،كتبى، مقريزى،همانجاها). | نويس معاصر وى،در کتاب عقود الجمان فى شعراء هذا الزمان نام او را در رديف شعراى آن زمان آورده است(عباس،363/2)و گرنه عنوان اديب براى او مناسبتر است(نك:ابن صابونى،كتبى، مقريزى،همانجاها). | ||
ابن ابى اصبع ابتدا به علوم بلاغت(معانى و بيان و بديع)پرداخت و تا حد امكان كتب و رسائل مربوط به اين فنون را گرد آورى و دسته بندى كرد(بديع،4)،آنگاه به نقادى دقيق آنها همت | ابن ابى اصبع ابتدا به علوم بلاغت(معانى و بيان و بديع)پرداخت و تا حد امكان كتب و رسائل مربوط به اين فنون را گرد آورى و دسته بندى كرد(بديع،4)،آنگاه به نقادى دقيق آنها همت گماشت، تا آنجا كه به تعبير خود او،كمتر کتابى از تير رس نقد موشكافانۀ او در امان ماند(همان،13).وى انواع صناعات بديعى را در آثار گذشتگان(ابن معتز،د 296 ق909/ م؛قدامة بن جعفر،د 337 ق948/ م؛ابوهلال عسكرى،د بعد از 395 ق1005/ م)و تأليفات معاصران(ابن رشيق قيروانى،د 600 ق1204/ م؛ضياء الدين ابن اثير،د 637 ق/ 1239 م)استقصا كرد و همه را پيراسته گردانيد و در 90 يا 93 يا 95 باب(تحرير،93،524؛بديع،14)تنظيم كرد و با افزودن 31 باب كه استنباط خود وى بود، | ||
تعداد ابواب را به 120 يا 121 يا 123 يا 126 رسانيد(همانجا؛تحرير،94،95،621).اختلاف ارقام ظاهرا ناشى از افزايش يا كاهش ابواب از سوى مؤلف در طول زمان است كه در نسخههاى خطى گوناگون منعكس شده است.به هر حال نسخۀ چاپى اين کتاب كه نام كامل آن تحرير التحبير است،شامل 125 باب است. | تعداد ابواب را به 120 يا 121 يا 123 يا 126 رسانيد(همانجا؛تحرير،94،95،621).اختلاف ارقام ظاهرا ناشى از افزايش يا كاهش ابواب از سوى مؤلف در طول زمان است كه در نسخههاى خطى گوناگون منعكس شده است.به هر حال نسخۀ چاپى اين کتاب كه نام كامل آن تحرير التحبير است،شامل 125 باب است. | ||
| خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
الكافلة بتأويل تلك عشرة كاملة(بديع،254)كه زركشى(د 794 ق/ 1392 م)نسخهاى از اين رساله را در اختيار داشته و در کتاب خود، البرهان،قسمتى از آن را نقل كرده است(481/2،482)؛الشافية فى علم القافية؛الميزان فى الترجيح بين كلام قدامة و خصومه، ابن ابى اصبع اين دو کتاب را در اثبات شعر نبودن قرآن مجيد تأليف كرده و کتاب اخير ظاهرا ناتمام مانده است(نك:بديع،166).توصيههاى ابن ابى اصبع به كاتبان و شاعران نيز كه به صورت خاتمۀ«باب التهذيب و التأديب»در کتاب تحرير التحبير آمده است(صص 412-424)و قسمتى از آن در صبح الاعشى(قلقشندى،326/2،327)و مختصرى از آن در خزانة الادب(ابن حجه،236،237)و برگزيدهاى از آن در انوار الربيع(ابن معصوم،632)آمده،شايسته است كه به عنوان يك رسالۀ جداگانه مورد تحقيق و تجزيه و تحليل قرار گيرد.ابن ابى اصبع در اين توصيهها بر اصالت معانى نسبت به الفاظ تكيه مىكند و شاعران و نثر نويسان را از صنايع لفظى تهى از محسنات معنوى برحذر مىدارد و پيروى از شيوۀ سخنورى [[امام على(ع)]]و يكّه تازان ميدانهاى فصاحت و بلاغت مانند ابن مقفّع، سهل بن هارون و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را كه | الكافلة بتأويل تلك عشرة كاملة(بديع،254)كه زركشى(د 794 ق/ 1392 م)نسخهاى از اين رساله را در اختيار داشته و در کتاب خود، البرهان،قسمتى از آن را نقل كرده است(481/2،482)؛الشافية فى علم القافية؛الميزان فى الترجيح بين كلام قدامة و خصومه، ابن ابى اصبع اين دو کتاب را در اثبات شعر نبودن قرآن مجيد تأليف كرده و کتاب اخير ظاهرا ناتمام مانده است(نك:بديع،166).توصيههاى ابن ابى اصبع به كاتبان و شاعران نيز كه به صورت خاتمۀ«باب التهذيب و التأديب»در کتاب تحرير التحبير آمده است(صص 412-424)و قسمتى از آن در صبح الاعشى(قلقشندى،326/2،327)و مختصرى از آن در خزانة الادب(ابن حجه،236،237)و برگزيدهاى از آن در انوار الربيع(ابن معصوم،632)آمده،شايسته است كه به عنوان يك رسالۀ جداگانه مورد تحقيق و تجزيه و تحليل قرار گيرد.ابن ابى اصبع در اين توصيهها بر اصالت معانى نسبت به الفاظ تكيه مىكند و شاعران و نثر نويسان را از صنايع لفظى تهى از محسنات معنوى برحذر مىدارد و پيروى از شيوۀ سخنورى [[امام على(ع)]]و يكّه تازان ميدانهاى فصاحت و بلاغت مانند ابن مقفّع، سهل بن هارون و [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]] را كه | ||
پيروان آن حضرت | پيروان آن حضرت هستند، توصيه مىكند(بديع،415؛قس:قلقشندى،327/2). | ||
کتابها و رسالههاى ياد شده تنها يادگارهاى بر جاى مانده از ابن ابى اصبح است، و روايت درستى حاكى از اينكه وى شاگرد يا شاگردانى را مشخّصا تربيت كرده باشد در دست نيست،جز آن كه ابن صابونى نوشته كه دستخط اجازۀ كاملى از او داشته است(همانجا).همچنين، بر اثر يكى بودن لقب ابن أبى اصبع(زكى الدين)با فقيه و محدّث معروف مصرى زكىّ الدين عبدالعظيم منذرى(د 656 ق1258/ م)، | کتابها و رسالههاى ياد شده تنها يادگارهاى بر جاى مانده از ابن ابى اصبح است، و روايت درستى حاكى از اينكه وى شاگرد يا شاگردانى را مشخّصا تربيت كرده باشد در دست نيست،جز آن كه ابن صابونى نوشته كه دستخط اجازۀ كاملى از او داشته است(همانجا).همچنين، بر اثر يكى بودن لقب ابن أبى اصبع(زكى الدين)با فقيه و محدّث معروف مصرى زكىّ الدين عبدالعظيم منذرى(د 656 ق1258/ م)، | ||
ویرایش