هفت اقلیم: فرهنگ جغرافیایی شاهنامه
هفت اقلیم: فرهنگ جغرافیایی شاهنامه | |
---|---|
پدیدآوران | اصلانی، فرهاد (نویسنده) پورتقی، معصومه (نویسنده) |
ناشر | نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۳۹۸ |
موضوع | نامهای جغرافیایی فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹-۴۱۶؟ق. شاهنامه,نقد و تفسیر فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹-۴۱۶؟ق. شاهنامه |
کد کنگره | PIR۴۴۹۷/ن۲الف۶ ۱۳۹۸ |
هفت اقلیم: فرهنگ جغرافیایی شاهنامه تألیف فرهاد اصلانی، معصومه پورتقی؛ این کتاب کوششی است برای درک و شناخت بهتر مواضع جغرافیایی گوناگونی که در شاهنامه ذکر شده است.
گزارش کتاب
شاهنامه به عنوان حماسه ملی ایران همواره مورد اقبال ایرانیان بوده است. اما شاهنامه متنی دشوارِ آساننماست و فهم آن در گرو درک و شناخت مخاطب از دانشهای گوناگونی همچون اسطورهشناسی، تاریخ، ادبیات، زبانشناسی، جغرافیا و .... است. این کتاب کوششی است برای درک و شناخت بهتر مواضع جغرافیایی گوناگونی که در شاهنامه ذکر شده است.
توجه به دانش جغرافیا از دیرباز در میان ایرانیان سابقه داشته است. از اشارات جغرافیایی اوستا تا متون پهلوی عهد ساسانی و متن مستقل شهرستانهای ایرانشهر گرفته و سپس متون پرشمار جغرافیانویسان عهد اسلامی که از همان قرن سوم هجری رخ نمود و در قرن چهارم که عصر فردوسی و دولت سامانی بود، رشد چشمگیری داشت.
مشاهیری در عهد سامانی و روزگار فردوسی وجود داشتند که آثار آنها موجود است.
اعلام جغرافیایی شاهنامه چند نوع است: بخشی از اسامی هنوز با همان نام باقی مانده و موقعیت جغرافیایی آنها مشخص است: مانند آمل، اهواز، بخارا، بلخ، جیحون، خراسان، سمرقند، مرو، نیشابور و غیره. بخشی تغییر نام داده، مانند آموی، ابرشهر، باورد، بردع، برکوه، چاچ، خرهاردشیر و غیره.
بخشی از اسامی در منابع ذکر شده و شناخته شدهاند، اما در طول تاریخ از بین رفتهاند؛ مانند اسطخر، اندراب، بامین، بلیکان، بیکند، پنجهیر، تیز، خلّخ و غیره. بخشی به مرور فراموش شده و امروز مکان آنها مشخص نیست؛ مانند الماس رود، ایتاش، تمور، جرمنه، دز گنبدان تیغ، دز لاژوردین، دشت دغوی، رویینه، شاپورگرد، شبدز، شمیران و غیره.
برخی از نامها جنبه اساطیری دارند همچون آب حیوان، برگوش، بیداد، سگسار، گرگساران، نرمپای، هروم (= شهر زنان)، هفت کشور و غیره. برخی از نامها جنبه افسانهای دارد همچون بهرام تل، چاه ارژنگ، شیرچین، چینستان، خرم، دشت نخچیرگان، هفتخان و غیره. گاهی در شاهنامه صفتی به جای نام جایگاهی ذکر شده است همچون آبادبوم به جای ایران و روم و هروم، کشور خرّم به جای ایران و احتمالا جادوستان به جای بابل. گاهی اصطلاحی به عنوان نامجای ذکر شده همچون فمّ الاسد به معنی گرداب که برگرفته از زبان دریانوردان است. حتی گاهی اوقات در مواردی نادر، اطلاع موجود در شاهنامه در باب نام خاصی ممکن است با مطالب تاریخی وفق ندهد و اشتباه باشد.
کتاب حاضر در پی شناسایی و جانمایی اعلام جغرافیایی شاهنامه است. این فرهنگ بر اساس شاهنامه پیرایش دوم استاد خالقی مطلق تدوین شده است و چنانچه در مواردی برای شرح برخی مطالب ارجاع به پیرایش نخست ایشان بوده باشد، قید شده است. این فرهنگ شامل حدود 350 مدخل بدون تکرار است. منظور از بدون تکرار این است که وقتی دو نام یا بیشتر به یک جایگاه واحد اشاره دارند، در نخستین بار توضیح کامل آورده شده و در موارد بعد، فقط ابیات شاهد ذکر شده و برای توضیح به مدخل نخست ارجاه داده شده است. اساس این فرهنگ فهرست نام جایها در پایان مجلدات شاهنامه پیرایش دوم استاد خالقی مطلق است. البته برخی از نامها از فهرست نام جایها در پایان مجلدات شاهنامه افتاده است، مثلاً دریای سبز، رود کشف، کوش، کوه هند، مافرخان، ناهوشمندان و غیره که اینگونه موارد به مداخل فرهنگ افزوده شد.
روش نویسنده در تدوین این فرهنگ بدین صورت است که به ذکر خلاصه مهمترین اطلاعات در باب مدخل مربوطه بر اساس تحقیقات معتبر پرداخته و از ارجاع به منابع کهن نیز غافل نشده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران