هانری کربن و سیاست: تأملاتی در فلسفۀ سیاسی ایرانی
هانری کربن و سیاست: تأملاتی در فلسفۀ سیاسی ایرانی تألیف مجید سروند؛ نویسنده در این کتاب بر آن است تا از رهگذر باززایی و تذکار سنت اصیل و کهن فلسفی ایرانی، با تقرب به حقایق هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی و فرجامشناسی آن و فراهمآوردن امکانات برای پدیدارشدن مبانی متعالی، معنوی، غایی و فراتاریخیاش، درک ویژهای از رابطۀ بین عالم مینوی و دنیوی و البته ساحت آرمان و واقعیت و امر قدسی و مر عرفی را به یاری درک و دریافت هانری کربن از فلسفۀ ایرانی و اسلامی ایرانی متصور کند.
هانری کربن و سیاست: تأملاتی در فلسفۀ سیاسی ایرانی | |
---|---|
پدیدآوران | سروند، مجید (نویسنده) |
ناشر | نگارستان اندیشه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1401 |
شابک | 1ـ68ـ7754ـ622ـ978 |
موضوع | کوربن، هانری، ۱۹۰۳ - ۱۹۷۹م.Henry ,Corbin,فلسفه ایرانی,اسلام شناسان فرانسوی |
کد کنگره | BP ۵۷/۵/ک۴س۴ ۱۴۰۱ |
ساختار
کتاب از مقدمه و پنج فصل تشکیل شده است.
فصل اول: هانری کربن و جهان ایرانی
فصل دوم: پدیدارشناسی هرمنوتیکی کربن؛ کشفالمحجوب و تأویل باطنی
فصل سوم: بنیانهای فلسفۀ ایرانی
فصل چهارم: مبانی سیاسی فلسفۀ ایراین (فلسفۀ سیاسی ایرانی)
فصل پنجم: هانری کربن و سیاست (پیامدهای سیاسی فلسفۀ ایرانی در اندیشۀ کربن)
گزارش کتاب
به باور هانری کربن پیامد عرفیشدن و تجسد الهی و امر قدسی، تجسد اجتماعی است و پدیدآمدن ایدئولوژیهای توتالیتر؛ درواقع بایستی اظهار داشت کربن با قول به اینکه ایدئولوژیهای عرفی همانا نتیجۀ الهیات عرفی شدهاند، ظهور ایدئولوژیهای اجتماعی و سیاسی و نیز شکلگیری دولتهای توتالیتر را هم در راستای همان منطق تجسداندیشی و عدم درک تجلیگون عالم و ازدسترفتن هرگونه ساحت فراتاریخی، آرمانی، معنوی و قدسی ارزیابی میکند. نکتۀ مهم آن است که در نگاه او تفاوتی اساسی بین عرفیشدن مابعدالطبیعی و عرفیشدن نهادها وجود دارد و در اینجا نجات امر قدسی به معنای قدسیکردن امر عرفی و نهادهای اجتماعی و سیاسی و معنویکردن قدرت و حکومت دنیوی نخواهد بود که در این صورت برعکس «قدسیشدن نهادها میتواند پیامآور عرفیشدن مابعدالطبیعی باشد».
کربن بر آن است تا ضمن تأکید و برجستهسازی بعد معنوی نبوت و امامت، تمایزی میان ولایت، ریاست و هدایت روحانی با شکل ظاهری و دنیوی آن ایجاد کند و بیآنکه مجبور باشد تا از آرمان به واقعیت و از امر قدسی به امر عرفی سقوط کند یا درک تجسدگون هستی را جایگزین درک تجلیگون آن سازد، با اصالتی که به عالم وو ساحتی مینوی و باطنی و تاریخ و زمانی لطیف و درونی در جهانبینی فلسفۀ ایرانی دریافته و بهرهمندی از تأکیدی که در آنجا به آرمانشهر، شاه آرمانی، فرشگرد و منجیگرایی وجود دارد، از مفهومی چون ولایت و ریاست معنوی سخن بگوید.
نویسنده در این کتاب بر آن است تا از رهگذر باززایی و تذکار سنت اصیل و کهن فلسفی ایرانی، با تقرب به حقایق هستیشناسی، معرفتشناسی، انسانشناسی و فرجامشناسی آن و فراهمآوردن امکانات برای پدیدارشدن مبانی متعالی، معنوی، غایی و فراتاریخیاش، درک ویژهای از رابطۀ بین عالم مینوی و دنیوی و البته ساحت آرمان و واقعیت و امر قدسی و مر عرفی را به یاری درک و دریافت هانری کربن از فلسفۀ ایرانی و اسلامی ایرانی متصور کند.
هانری کربن در جایگاه یکی از بزرگترین فیلسوفان قرن بیستم در معرض داوریها، نقدها و تعریف و تمجیدهای گوناگونی قرار گرفته است. در فصل نخست کتاب اشارهای اجمالی به برخی از مهمترین منابع فکری وی تا آشنایی با سهروردی و کشف جهان تفکر ایرانی شده است. به بنمایههای اصلی اندیشۀ او در طول کتاب پرداخته شده است تا با تکیه بر آراء و آثار وی شرحی مقدماتی و کلی از فلسفۀ ایرانی به دست داده شود.
روش اتخاذشده در این کتاب، پدیدارشناسی معنوی/ باطنی یا کشفالمحجوب است که قرائت خاص کربن از پدیدارشناسی است و در این زمینه به طور ویژه متأثر از پدیدارشناسی هوسرل و پدیدارشناسی هرمنوتیکی هایدگر بوده است؛ بنابراین پیش از پرداختن به رویکرد کربن، در فصل دوم کتاب دربارۀ روششناسی هوسرل و هایدگر نیز مطالبی ارائه شده است.
در یک نگاه کلی دربارۀ اساس نگاه به هستی در فلسفۀ ایرانی، توجه آدمی بیدرنگ معطوف نگرش تشکیکی و سلسلهمراتبی به آن خواهد شد. در فصل سوم کتاب بنیانهای فلسفۀ ایرانی بررسی شده است. کربن پیوند وثیقی بین مکتب سینایی و مکتب اشراقی متصور است. در این فصل نگاهی اجمالی به هستیشناسی تشکیکی و تجلیگون در فلسفۀ ایرانی که به زعم این کتاب و آثار کربن، مبنای اصلی جهانبینی ایرانی را شکل میدهد، مورد توجه قرار گرفته است. در ادامۀ این بخش در تداوم هستیشناسی سلسلهمراتبی و تجلیگون مطرحشده به تشریح ارتباط عالم مادی و عالم معنوی و نگاه قدسی به هستی و حیات دنیوی پرداخته شده است.
یکی از مهمترین ویژگیهای فلسفۀ ایرانی جامعیت تعقل و تأله یا تحقیق فلسفی و تجربۀ عرفانی است. عقل بهصرف عقل جزئی و استدلالی محدود نمیشد و در مراتبی بالاتر شامل عقل شهودی نیز میبود. بدین ترتیب در مسیر دستیابی و کشف حقایق و ماهیت امور هم شاهد بهکارگیری عقل به معنای رایج آن و هم الهام و اکتساب و شهود و مکاشفه بودیم. در این فصل به سه مضمون اصلی فلسفۀ سیاسی ایرانی یعنی آرمانشهر، عدالت و شاه آرمانی خواهم پرداخت.
در فصل پایانی کتاب به پیامدها و اقتضائات سیاسی فلسفۀ هانری کربن و درواقع فلسفۀ ایرانی در اندیشۀ وی پرداخته شده است. در این فصل کوشیده شده با تصویر چهار مسیری که به طور همزمان بیانگر حادثشدن رویدادی مشترک هستند، اهداف و نگاه سیاسی کربن شرح و توصیف شود: از آرمان تا واقعیت، از امر قدسی تا امر عرفی، از تجلی تا تجسد و از ولایت معنوی تا ولایت دنیوی چهار مسیری هستند که با حادثشدن آنها، شاهد ازدسترفتن هرگونه ساحت معنوی، باطنی، آرمانی، قدسی، فراتاریخی و ماوراءالطبیعی از هر طرفی و از طرف دیگر سیطرۀ مادیگرایی، عینیگرایی، عرفیگرایی، ظاهرگرایی، دنیاگرایی و تاریخگرایی میباشیم.
در پایان بعد از جمعبندی کلی مطالب کتاب، در ضمیمه به مقدماتی بر روششناسی هانری کربن اشاره شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات