نقد ادبی با رویکرد اسطورهشناختی؛ مجموعه مقالات پنجمین همایش ملی نقد ادبی
نقد ادبی با رویکرد اسطورهشناختی؛ مجموعه مقالات پنجمین همایش ملی نقد ادبی تألیف جمعی از نویسندگان به کوشش ابوالقاسم اسماعیلپور، بنا به اهمیت دیدگاه نقد اسطوره شناختی پنجمین همایش نقد ادبی نیز با این رویکرد ویژه شکل گرفت. پس از فراخوان همایش بیش از صد مقاله به دبیرخانه همایش رسید. از میان مقالهها اعضای محترم شورای علمی همایش شماری از مقالات را برای ارائه در همایش و شماری را برای ویژهنامه مجله علمی پژوهش نقد ادبی و شماری را برای چاپ در مجموعه مقالات همایش برگزیدند.
| نقد ادبی با رویکرد اسطورهشناختی | |
|---|---|
| پدیدآوران | اسماعیلپور، ابوالقاسم (نویسنده) |
| ناشر | خاموش |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1397 |
| شابک | 4ـ05ـ6036ـ622ـ978 |
| موضوع | نقد ادبی - ایران - مقالهها و خطابهها,اسطورهشناسی - مقالهها و خطابهها |
| کد کنگره | PIR ۳۳۴۷/الف۵ |
گزارش کتاب
بیگمان ادبیات کهن ما بهرهمند از بنمایههای زیبای تمثیلی، نمادین و اساطیری است. سراسر ادبیات کهن ما، چه ادبیات پیش از اسلام ـ اعم از ادبیات زرتشتی، مانوی، زروانی، میترایی ـ و چه ادبیات دورۀ اسلامی سرشار از این مضامین شگرف است. در آثار کلاسیک غرب نیز میتوان جای پای اسطوره را مشاهده کرد. در تراژدیهای یونان مقولهای نیست که زمینۀ اساطیری نداشته باشد یا نوعی از اسطورهها الهام نگرفته باشد. در تراژدیهای سوفوکل، اوریپید، ایسخولوس، حتی در تراژدیهای شکسپیر که در عنصری متأخر آفریده شده، جای پای اسطوره را میتوان دید. حماسههای کهن مثل «ایلیاد و ادیسه» هومر که جای خود دارد و تأثیر شگرف اساطیر یونانی را نشان میدهد.
رمانتیکها بیشترین بهره را از اسطورهها بردند، هم از اسطورههای مسیحی و هم از اسطورههای شرقی و هندی بهره گرفتند. اسطورههای هند و ایرانی از اواخر قرن هجده مسیحی، یعنی از همان روزگار رشد رمانتیسم و آغاز انقلاب کبیر فرانسه کمکم به زبانهای غربی ترجمه شد. ما در عصر جدید، در پی رویکرد و توجه ایران شناسان غربی به اسطورهها، کمکم به ترجمه و تألیف آثار اسطورهشناختی رو آوردیم. از سویی، اسطوره و شعر پیوندی ژرف و چند هزارساله دارند. کهنترین جلوه این پیوند را در حماسۀ اساطیری گیلگمش میبینیم که مربوط به حدود سه هزار سال پیش از میلاد است و بر دیوارهای شهر «اوروک» در سومر باستان نوشته شده است.
تأثیرپذیری از اساطیر در دورۀ سمبولیسم به اوج میرسد. چون زبان و بیان اسطوره روایتی نمادین است. پس، داستان نمادین با اسطوره پیوند میخورد و هر دو در یک مقطع به وحدت میرسند.
اسطوره در جهان معاصر بسیار اهمیت دارد. اسطوره همیشه زنده است و کارکرد اجتماعی دارد، اما شکل کارکردیاش تغییر مییابد. رمانهای نمادین قرن حاضر در واقع اسطورههای عصر ما هستند. این که گفته شده اساطیر امروز فقط مربوط به اقوام بدوی است، از بُعد پدیدار شناختی است. یعنی حتی امروز هم اسطورههای قدسی و مینوی در میان سرخپوستان، اقوام دورافتادۀ هند و بومیان استرالیا و زلاندنو زنده است و کارکرد دارد. در جامعۀ مدرن و پسامدرن هم به صورت آثار هنری جلوهگر است. تندیسهای شگفتآور و خیالانگیز پیکاسو در شمار اسطورههای عصر حاضر است.
«بوف کور» هدایت را از دیدگاه اسطوره شناختی میتوان تحلیل کرد. این رمان شگرف در شمار معدود آثاری است که نمادپردازی و اسطورهپردازی قدرتمند دارند. نقد کهن نمونهای نوعی نظریۀ انتقادی است که با تمرکز بر بررسی و تحلیل اسطورهها و کهن نمونهها، تفسیرگر آثار هنری است. برای تفسیر از نمادها، ایماژها و انواع شخصیت در آثار هنری بهره میجوید.
از جمله مزایای دیدگاه نقد اسطورهای، کهن نمونهای و نمادین آن است که این دیدگاه، چشماندازی جهانی برای ادبیات فراهم میآورد و استدلال میکند که چرا ادبیاتی خاص از آزمون دشوار زمان میگذرد و باقی میماند و با آثاری سروکار دارد که نمادین و رمزیاند.
بنا به اهمیت دیدگاه نقد اسطوره شناختی پنجمین همایش نقد ادبی نیز با این رویکرد ویژه شکل گرفت. پس از فراخوان همایش بیش از صد مقاله به دبیرخانه همایش رسید. از میان مقالهها اعضای محترم شورای علمی همایش شماری از مقالات را برای ارائه در همایش و شماری را برای ویژهنامه مجله علمی پژوهش نقد ادبی و شماری را برای چاپ در مجموعه مقالات همایش برگزیدند.
در چیکده مقاله «نقد اسطورهشناختی شعر «الرأس والنهر» سروده أدونیس» میخوانیم: «أدونیس (1930 میلادی.) به عنوان یکی از بزرگترین شاعران و متفکران معاصر دنیای عرب، همیشه در پی رهایی از وضعیت موجود و ایجاد تغییر و تحول در سرزمینهای عرب است. امید به تولد دوبارۀ نوین عربی و مسئلۀ مرگ و رستاخیز در غالب آثار وی دیده میشود. در شعر نمایشنامهای «الرأس والنهر» هم، دغدغههای ذهنی و اصلی أدونیس یعنی حیات دوبارۀ عرب است که در فضایی نمادین و رؤیایی و اسطورهای بیان میشوند. این نوشتار در پی آن است که با استفاده از نقد اسطورهشناختی یونگ، نمادها و کهنالگوهای شعر نمایشنامهای «الرأس والنهر» را با توجه به ساختار روایی و تصاویر موجود در آن بررسی کند».
در چکیده مقاله «نمادها و اسطورههای گیاهی در شعر معاصر فارسی و عربی (با بررسی موردی اشعار اخوان، شاملو، شفیعی کدکنی، سیّاب، حاوی و ادونیس)» را آمده است: «گیاهان در متون اسطورهای کهن، بیانکنندۀ ارتباط جهان فردوین با جهانهای برتر هستند و به صورتهایی چون رستاخیز آیینی، حلول انسان در گیاه و بالعکس، هم ذات پنداری انسان و گیاه و ... نمود پیدا میکنند و روح انسان را با ماورا پیوند میدهند. شاعران ایرانی و عرب، در دوران معاصر متأثر از ادبیات غرب، برای بیان افکار مبارزهطلبانۀ خود از زبان تازهای که سرشار از مفاهیم اسطورهای است، بهره میگیرند. با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی حاکم بر ایران و سرزمینهای عربی و ورود مضامین تازه در شعر معاصر فارسی و عربی، استفاده از نماد و رمز در شعر تبدیل به یک ضرورت میشود و در این میان نمادهای گیاهی سهم قابل توجهی دارند. اخوان، شاملو و شفیعی کدکنی سه شاعر اسطورهپرداز در ادبیات فارسی و بدرشاکر السیاب، خلیل حاوی و ادونیس سه شاعر اسطورهپرداز ادبیات عربی در دورۀ معاصر، از مظاهر نمادین و اسطورهای گیاه چون توتمیسم، آنیمسیم (جان بخشی)، حلول انسان در گیاه و فیتیشیسم در اشعار خود بهره گرفتهاند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات