نظریهپردازی در علوم انسانی حکمی
نظریهپردازی در علوم انسانی حِکمی، از آثار مدرّس، نویسنده و پژوهشگر فعال در عرصه کلام، فلسفه و عرفان، عبدالحسین خسروپناه (متولد 1345ش)، چیستی و چگونگی تولید علم در حوزه علوم انسانی را با دیدگاهی اسلامی تبیین میکند و به تبیین مراحل آن میپردازد.
| نظریهپردازی در علوم انسانی حکمی | |
|---|---|
| پدیدآوران | خسروپناه، عبدالحسین (نويسنده) دانشگاه علامه طباطبایی. معاونت پژوهشی (سایر) |
| ناشر | کتابفروشی طلوع |
| مکان نشر | ایران - تهران |
| سال نشر | 1400ش |
| چاپ | 1 |
| شابک | 978-964-217-516-1 |
| موضوع | علوم انسانی (اسلام) - علوم انسانی - علم و دین |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 6ن5خ 232 BP |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
هدف و روش
- نویسنده، تلاش علمی در جهت افزایش توانایی علمی استادان در تولید علم و ارائه نظریههای نو را هدف خودش از نگارش این کتاب دانسته و افزوده است: اثر حاضر، حاصل مباحثی است که طیّ 40 جلسه در دانشگاه علامه طباطبایی در حضور جمعی از استادان فرهیخته از اواخر سال 1397 تا اوایل سال 1400ش مطرح کردهام.[۱]
ساختار و محتوا
- این اثر از مقدمه ناشر (توسعه علمی و اهمیت آموزش مبتنی بر پژوهش و معرفی اجمالی انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی)، مقدمه نویسنده (معرفی اجمالی پیشینه، اهداف و فصول اثر حاضر) و 5 فصل به ترتیب ذیل تشکیل شده است:
- فصل اول: چیستی نظریه و نظریهپردازی
- فصل دوم: چیستی و امکان علوم انسانی حِکمی
- فصل سوم: مبانی علوم انسانی حِکمی
- فصل چهارم: روششناسی علوم انسانی مدرن
- فصل پنجم: روششناسی علوم انسانی حِکمی.
نمونه مباحث
- مقصود از علوم انسانى اسلامى از ديدگاه ما به اين معنى نيست كه به دنبال اسلامىسازى علوم انسانى مدرن موجود هستيم بلكه ما به دنبال توليد علوم انسانى اسلامى يا علوم انسانى حِكْمى هستيم. ... البته كشف يا توليد علوم انسانى حِكْمى به اين معنا نيست كه هر گزارۀ آن كاملاً با گزارههاى علوم انسانى مدرن متعارض باشد، بلكه ممكن است مشتركاتى نيز با يكديگر داشته باشند....[۲]
- نتيجهگيرى و جمعبندى: دانستيم كه نقشۀ راه ما در توليد نظريه و توليد علوم انسانى حِكْمى، فرايندى است كه چهار مرحله دارد: 1. تدوين فلسفۀ دانش كه استادان هر رشته بايد به آن بپردازند؛ 2. تبيين مبانى ناظر به علوم انسانى؛ 3. تبيين روش؛ 4. كاربرد مبانى و روش در توليد نظريه. همچنين بيان شد كه روش حِكْمى - اجتهادى ما مبتنى بر يك پيشفرض است و آن اينكه علوم اجتماعى سه فعاليت انجام مىدهد، يعنى مسائل علوم اجتماعى به اين سه ساحت تحويل مىرود: 1. توصيف انسان مطلوب؛ 2. توصيف انسان مُحَقَّق؛ 3. نقد و تغيير انسان مُحَقَّق با انسان مطلوب. [۳]
پانویس
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.