موسی و گرشاسپ، اردشیر و هرود (پژوهش تطبیقی متون پهلوی و تلمود بابلی)
موسی و گرشاسپ، اردشیر و هرود | |
---|---|
پدیدآوران | احسانی چمبلی، آزاده (نویسنده) |
ناشر | بنگاه ترجمه و نشر کتاب |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1403 |
شابک | 2ـ934ـ253ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
موسی و گرشاسپ، اردشیر و هرود (پژوهش تطبیقی متون پهلوی و تلمود بابلی) تألیف آزاده احسانی چمبلی، این کتاب به کاوش در تعاملات پیچیده میان فرهنگهای یهودی و ایرانی در دوران باستان میپردازد و به طور خاص به تأثیرات و انعکاسات متون تلمودی در زمینه فرهنگی ایرانی توجه میکند.
ساختار
کتاب در سه فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
تحقیق آرا و باورهای یهودی و زرتشتی در کنار یکدیگر رسمی با قدمتی دیرینه است؛ برای مثال حتی «شکند گمانیک ویزار» در قرن نهم میلادی اثری تطبیقی ـ انتقادی در این زمینه شناخته میشود. زیمنۀ مطالعات ایرانی ـ تلمودی حوزۀ مطالعات بسیار جدیدی است که از اثر یاکوو المان که بر مطالعۀ تلمود در بستر ایرانی متمرکز بود، نشئت گرفته است. هرچند شاید پیشرفت نسبتاً دیرهنگام در این زمینه مانند مطالعۀ بستر یوناین ـ رومی تلمود که پیشتر نتیجهبخش بوده، نادر است.
این کتاب به کاوش در تعاملات پیچیده میان فرهنگهای یهودی و ایرانی در دوران باستان میپردازد و به طور خاص به تأثیرات و انعکاسات متون تلمودی در زمینه فرهنگی ایرانی توجه میکند. نویسنده با تحلیل دقیق و انتقادی، روایات خاص تلمودی را که شامل شخصیتهای تاریخی مانند موسی، گرشاسپ، اردشیر و هرود میشود، مورد بررسی قرار میدهد و به بررسی چگونگی شکلگیری و توسعه این داستانها در ارتباط با سنتهای ایرانی و زرتشتی میپردازد. نویسنده با مقایسۀ این شخصیت با افسانهها و شخصیتهای تاریخی ایرانی، بهوضوح شیوههای ترکیب داستانهای یهودی با زمینههای فرهنگی و تاریخی ایرانی را نشان میدهد. این مطالعه به تحلیل نحوه تعامل داستانسرایان یهودی با سنتهای ایرانی و تأثیر متقابل این تعاملات بر روایتهای یهودی میپردازد. کتاب همچنین به پیامدهای گستردهتر این روایات برای درک داینامیکهای فرهنگی و سیاسی آن زمان پرداخته و بررسی میکند که چگونه تلمود بابلی که در دوره حضور پررنگ یهودیان در ایران تولید شد، تحت تأثیر و تأثیرپذیری متقابل با سنتهای ایرانی قرارگرفته است. این تحلیل بینفرهنگی روشهایی را که یهودیان با همسایگان ایرانی خود از طریق روایتهای مشترک و متنوع درگیر بودند، آشکار میکند و به بررسی نحوه مذاکره درباره هویت و ارزشها در این بستر میپردازد.
فصل نخست دربارۀ موضوعات تاریخی است که چگونه واقعیتهای تاریخی در رساۀ باوا بترا با «کارنامگ اردخشیر پابکان» مرتبط میشود. اساساً نویسنده درصدد است این واقعیت را به تصویر بکشد حکایاتی که دربارۀ مؤسس سلسلۀ ساسانیان پدید آمدند، منبع الهام داستان هرود در رسالۀ باوا بترا بوده است. این فصل نشان میدهد که لحاظ کردن منابع پس از اسلام، تصور انتقال مستقیم از منابع پهلوی به منابع یهودی را پیچیده میکند.
در فصل دوم که به اساطیر تلمودی و فارسی میانه اختصاص دارد، نویسنده به نوعی از انتقال اساطیری برخورده است که از اوستا و فارسی میانه به تلمود و ادبیات پس از اسلام ایران صورت گرفته بود بهویژه مقایسۀ برخی شخصیتهای اساطیری در سنت یهودی با شخصیتهای اساطیری. در این بخش پادشاه سلیمان تلمود با جمشید مقایسه میشود و شاه عوج تلمودی با دیو گندرو.
بخش سوم ارزش باولی برای ایرانشناسان را با بررسی این فرض به تصویر میکشد که اندیشههای خاصی در باولی ساختاری برای موبدان زرتشتی فراهم آورد تا اثر بااهمیتی مانند «ارداویراز ـ نامگ» را خلق کنند. نویسنده در این فصل اندیشههای بهشت و جهنم را در دو سنت مقایسه میکند و شریعت یهود را الهامبخش «ارداویراز ـ نامگ» میداند.
در پیوست کتاب تأثیر محتمل روایت تلمودی بر ادبیات فارسی بررسی شده است که بیانکنندۀ تبادل نظر درازمدت و متأثرشدن هر دو آیین یهودی و ایرانی از یکدیگر است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات