موسوعة أحكام الأطفال و أدلتها
موسوعة أحكام الأطفال و أدلتها، در واقع دائرةالمعارفى است براى تبيين احكام شرعى اولاد از قبل از تولد تا رسيدن به سن بلوغ كه در چهار جلد، به زبان عربى، توسط حجج اسلام قدرتالله انصارى شيرازى، شيخ محمّد جواد انصارى، شيخ ابراهيم بهشتى، شيخ عباسعلى پيوندى، شيخ عبدالحسين جمالى، شيخ على سعيدى و سيد على اكبر طباطبايى در سال 1422ق، تأليف گرديده است.
موسوعه احکام الاطفال و ادلتها | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | انصاری، قدرت الله (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | مقارنه تفصیلیه بین مذهب الامامه و المذهب الاخری |
ناشر | مرکز فقهی ائمه اطهار علیهمالسلام |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1429 ق |
چاپ | 1 |
شابک | 964-7709-16-1 |
موضوع | حقوق خانواده (فقه)
حقوق کودک (فقه) فقه جعفری - قرن 14 والدین و کودک (اسلام) کودکان (فقه) |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 7 |
کد کنگره | BP 189 /ف2م8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
در ابتداى كتاب، حجتالاسلام محمّدجواد فاضل لنكرانى، مقدمهاى در مورد جايگاه و ارزش فقه اهلبيت(ع) تأليف نموده و در ادامه، مقدمهاى از سوى حجتالاسلام قدرتالله انصارى نوشته شده، بعد مطالب كتاب در ضمن نه باب شروع شده كه عبارتند از: 1- بيان وظايف پدر و مادر قبل از ازدواج، در ايام حمل و بعد از ولادت كودك. 2- در صفات كودك. 3- نفقهى اطفال. 4- ولايت بر اطفال. 5- موارد تصرف اولياء. 6- تعيين نسب اطفال و احكام كودكان پيدا شده. 7- تعليم و تربيت اطفال و بيان مصاديق و روشهاى مؤثر در آن. 8- احكام طهارت، متعلق به كودك زنده و مرده. 9- عبادات صبى.
گزارش محتوا
مقدمه اول: در اين مقدمه، وضعيت و جايگاه فقه اماميه تبيين گرديده است. مؤلف، هفت ويژگى براى اين فقه بيان فرموده كه عبارتند از: #جامعيّت فقه شيعى و شموليّت آن نسبت به جميع افراد، ازمنه و مجتمعات انسانى، به طورى كه اين فقه تمام ابعاد زندگى انسان را در بر گرفته و احكام و قوانين اجتماعى، سياسى و اقتصادیش در همه جاى آن به چشم مىخورد. در بعضى از نصوص داريم كه خداوند هيچ چيز لازمى را از پيامبر(ص) خود فرو گذار نكرده است.
- دومين ويژگى فقه اماميه، توجه به عقل بوده و احكام عقليّهى دقيقى در آن قابل مشاهده مىباشد. اين دسته احكامى كه در علم اصول فقه از آنها به تفصيل بحث شدهاند، مانند اينكه آيا امر به شىء نهى از ضدّ خاصش مىكند يا نه و امثال ذلك.
- فقه شيعه، اهميّت خاصى نيز به مصالح و مفاسد احكام مىدهد؛ بدين معنا كه هر حكم شرعى، تابع ملاك بوده و احكام شارع مبتنى بر ملاكات مىباشد.
- از ديگر ويژگىهاى اين فقه، تعبدبه ظواهر شرعيه مىباشد. بسيار مشاهده مىشود كه فقهاى ما به ظاهر آيات و روايات عمل كرده و از آن تعبير به حجيت ظهور مىنمايند.
- قواعد فقهيه در اين فقه، جايگاه مهمى داشته، به طورى كه فقهاى ما كتابهاى جداگانهاى در اين زمينه تأليف نمودهاند. 6- سير تكاملى فقه شيعى از ديگر ويژگىهاى آن است كه در طول ساليان متمادى همواره حركتى رو به جلو و پويا داشته است. 7- اتصال فقه ما به پيامبر(ص)، از طريق اهلبيت(ع)، آخرين ويژگى مورد توجّه مؤلف و از بزرگترين افتخارات اين فقه اصيل مىباشد.
مقدمهى دوم: در اين مقدمه، ابتدا، اشتغال به علم فقه، سزاوار براى هر فرد مسلمانى معرفى شده كه باعث شناخت حلال از حرام و صحيح از فاسد مىگردد. خداوند نيز در آيهى 122 سورهى توبه به اين نكته تأكيد ورزيده، مىفرمايد: «فلولا نفر من كل فرقة منهم طائفة ليتفقهوا فىالدين». پيامبر(ص) نيز مىفرمايد: «افضل العبادة الفقه».
نياز به تأليف يك دائرةالمعارف جامعى در احكام اطفال، نكتهى بعدى است كه در اين مقدمه مورد توجه واقع گرديده است. اهداف تأليف چنين كتابى كه همانا هموار كردن مسير تحقيق و پژوهش براى فقها و پژوهشگران اين رشته مىباشد، در ادامه توضيح داده شده است. مؤلف، تأكيد مىكند كه در اين موسوعه، احكام طفل از قبل از ولادت كه نطفهى وى منعقد مىشود تا رسيدن به سن بلوغ كه مطابق تعبير اهل لغت تا آن زمان طفل محسوب مىشود، تبيين گرديده است. شيوه بحث نيز تنها با استناد به فقه شيعه نبوده و عند اللزوم از فقه ساير مذاهب و آراى آنان نيز اسم برده شده است.
باب اول: اين باب، در صدد بيان وظايف والدين، قبل از ازدواج و در ايام باردارى و بعد از ولادت مىباشد. مؤلف، ابتدا دربارهى ازدواج و فضيلت آن در اسلام، سخن گفته، مىفرمايد: اسلام، اهميتى بيش از ساير شرايع به امر ازدواج داده... و احكام مختلفى را براى آن و نيز براى تربيت صحيح اولاد وضع نموده است؛ از جمله آنها، کیفیت انتخاب همسر، مسائل مربوط به مقاربت مرد با همسر خود، مسائلى كه در طول دورهى باردارى بايد مراعات شود، مستحبات تولد نوزاد و انتخاب اسم خوب براى اولاد، ختنه كردن و... مىباشد.
اين باب، ده فصل دارد كه ما دربارهى هر يك توضيحات مختصرى را بيان مىنماييم: فصل اول، در حكم استحباب ازدواج و وجوب آن مىباشد؛ ازدواج فى حد نفسه مستحب بوده كه ادلهى مختلفى از كتاب و سنت بر اين استحباب دلالت دارد. مانند آيهى 3 سورهى نساء كه مىفرمايد: «فانكحوا ما طاب لكم من النساء» و...
اهل سنت نيز غالباً ً به استحباب ازدواج قائلند غير از شافعى و چند نفر ديگر كه مىگويند: واجب عينى است، مانند نماز، روزه و...
حكم ثانوى ازدواج: مؤلف، مىگويد: ازدواج، چيزى نيست كه در همهى حالات، حكم واحدى داشته باشد، بلكه نسبت به مواقع مختلف، داراى پنج حكم گوناگون مىباشد كه عبارتند از: 1- نكاح واجب: اين، در وقتى است كه شخص به دليل عدم ازدواج، خوف افتادن در گناه داشته باشد. 2- ازدواج حرام: اين، در وقتى است كه با واجب مهم ديگرى مانند حج يا پرداخت زكات و امثاله تقابل كند يا اينكه بخواهد بيشتر از چهار زن بگيرد يا اينكه ازدواج، موجب افتادن به گناه شود. 3- ازدواج مكروه: كراهت ازدواج، در مورد كسانى است كه به خاطر عقيم بودن يا هر مريضى ديگرى، توان مقاربت با زن نداشته باشند. اين افراد، بنا بر نظرى كه از ابن حمزة نقل شده، مكروه است ازدواج كنند كه البته به قول صاحب جواهر نياز به تأمل دارد. 4- ازدواج مستحب: اين، در مورد ازدواجهاى عادى صادق بوده و توضيحش گذشت. 5- ازدواج مباح: اين نوع ازدواج، دربارهى افرادى صادق است كه ازدواج كردنشان هيچ حسنى ندارد، كما اينكه ترك ازدواجشان هيچ مشكلى ايجاد نمىكند.
فصل دوم اين باب، دربارهى صفات زوجين بوده و دو مبحث در ذيلش آمده است. در مبحث اول، صفاتى را بيان مىكند كه نكاح به خاطر آنها مستحب است. در مورد زن، اين صفات ذكر شدهاند: اصيل بودن، باكره بودن، عفيف بودن، ولود و مهربان بودن، زيبارو و مودار بودن، صالحه و مطيعه بودن، خوشبو بودن، چشم نافذ داشتن، كم هزينه بودن، مهريهى كم داشتن و...
مستحباتى كه در مورد زن و خانوادهاش مطرح است، اين است كه شرايطى را براى انتخاب شوهر مناسب در نظر داشته باشند كه روايات بدان تصريح نمودهاند. بعضى از صفات هستند كه با وجود آنها در زن، ازدواج با وى مكروه مىشود، مانند ولد الزنا بودن، مشهور به زنا بودن، ديوانگى، پيرى، نازا بودن، حماقت و...
فصل سوم، در مسائل خلوت مىباشد و داراى سه فصل است: 1- مستحبات خلوت. 2- ساعاتى كه نزديكى در آن ساعات مكروه مىباشد. 3- حرمت نزديكى در ايام حيض. فصل بعدى، در مورد خوراك زن حامله است.
فصل پنجم، در احكام حمل است كه به مسائلى چون سقط جنين، جلوگيرى از باردارى و... پرداخته است. حقوق حمل، سن ولادت، عقيقه، ختنه كردن و وليمه دادن و سوراخ كردن گوش و احكام شير دادن، ديگر فصولى هستند كه در اين باب ذكر شدهاند.
باب دوم: اين باب كه در مورد حضانت مىباشد، تنها يك فصل دارد كه در آن شش مبحث مطرح شده است. مؤلف، حق حضانت را از مسائل مهمى مىداند كه شريعت اسلامى بدان تأكيد دارد. وجوب و عدم وجوب آن، اولين مسئلهاى است كه مورد بحث واقع شده است. بعد از آن معانى لغوى و اصطلاحى حضانت، حكم حضانت و ادلهى آن، مستحقين حضانت و مراتب آنها، شروط مستحقين حضانت، پايان حضانت و گرفتن اجرت براى حضانت، مسائلى هستند كه در اين باب مورد بررسى واقع گرديدهاند.
باب سوم: نفقهى اطفال از مسائل مهمى است كه چگونگى و حد آن در كمتر جايى از فقه مشخص شده است. در اين باب، مؤلفين در صدد حل اين مسئله با استناد به آيات و روايات هستند. اولين فصل از فصول سهگانه اين باب داراى سه مبحث زير مىباشد:
- حكم نفقه و ادلهى آن.
- شروط نفقه.
- ترتيب نفقه دادن. در قسمت اول، مطالب مهمى مورد بحث هستند كه مفهوم نفقه، حكم نفقه، قول فقها دربارهى نفقه و نفقه اولاد بر پدر و مادر از آن جمله مىباشند.
فصل دوم، در نفقهى ايتام و اطفال فقرا و مساكين مىباشد. آخرين فصل هم در حرمت تغذيه اطفال از مال غير و عين نجاست مىباشد.
باب چهارم: از مباحث مهم در تحقيق احكام اطفال، ولايت پدران، اجداد، وصى، مولى، و حاكم است بر آنان؛ چه در اموال، چه در نفوس و چه در حقوق آنها؛ يعنى اينكه آيا مطلقاً چنين ولايتى هست يا مشروط به شرايطى است و نيز آيا براى صغير، بعد از بلوغش، خيار هست يا نه؟...
فصول دهگانهى اين باب، به اين ترتيب چيده شدهاند: ولايت پدر و جد، ولايت مولى و سيد، ولايت وصى، شرايط اوليا، ولايت حاكم بر تزويج اطفال، ولايت وكيل، احكام ازدواج اطفال، نگاه كردن به دختر و پسر صغير و حكم لمس كردن و بوسيدن آنها، ولايت پدر و جد بر اموال صغير و ولايت حاكم و قاضى و عدول مؤمنين بر اموال صغير.
باب پنجم: موارد تصرف اوليا، عنوان باب پنجم است كه به مسائلى چون خريد و فروش و تجارت با اموال صبى، اجاره دادن ولى صبى يا مال صبى را، استيفاى حقوق طفل و وصيت به ولايت، رسيدگى شده است.
باب ششم: اين باب راجع به نسب اطفال مىباشد كه اولين فصل آن دربارهى ثبت نسب طفل، فصل دومش در الحاق اولاد به پدر و مادر و فصل سوم دربارهى كودكان سرراهى و بىسرپرست مىباشد. آخرين فصل اين باب هم در قبول سرپرستى كودكان بىسرپرست مىباشد.
باب هفتم: اين باب، در تربيت اولاد است كه خود از مسائل مهم مىباشد و شريعت مقدسهى اسلام راجع به دورههاى مختلف عمر كودك، مواردى را براى تربيت گوشزد كرده است تا انسانهاى سالم و صحيحى براى جامعه آماده گردند. مؤلف، ابتدا راجع به معنا و مفهوم تربيت، سخن گفته، بعد در چهار فصل، مسائل مربوط به اين باب را توضيح داده است كه عبارتند از:
- حكم تربيت و متولى در آن.
- راههاى مؤثر در تربيت.
- ذكر مصاديقى كه اوليا براى تربيت اطفالشان به كار مىبردهاند.
- بيان آثار تربيت دينى و امورى كه در اخلاق اطفال تأثيرگذار مىباشند؛ براى مثال در مورد راههاى مؤثر در تربيت، ابتدا، مراحل تربيت بيان شده است كه مرحله اول، دوران آزادى كودك است كه از ابتدا تا سن هفت سالگى را شامل مىشود. در اين دوران، پدر و مادر بايد ضمن مراقبت از اعمال و رفتار كودك، آزادىهاى لازم را براى بازىهاى مناسب سن و سال كودك فراهم نمايند.
مرحله دوم، از هفت سالگى تا دوران بلوغ است كه در واقع اصلىترين مرحلهى تربيت بوده و آموزش احكام، اخلاق و خير و شرّ، در اين مرحله صورت مىگيرد.
دوران سوم، از سن بلوغ تا مدّت هفت سال است كه بايد اجازه بروز استعدادات و خلاقيتها براى اولاد داده شود؛ به همين خاطر از اين دوران، به دورهى وزارت و مشاوره ياد كردهاند.
باب هشتم: اين باب دربارهى احكام طهارت طفل مىباشد كه از سه قسمت تشكيل شده است: اول، طهارت طفل از خبث؛ يعنى دورى از بول و غائط و ساير نجاسات مىباشد كه طرز قضاى حاجت طفل و برخورد پدر و مادر با وى در اين حال مىباشد. دوم، طهارت از حدث مىباشد كه غسل و وضوى واجب براى طفل مورد بحث واقع شده و سوم، در مورد احكام طفل ميت مىباشد.
باب نهم: آخرين و نهمين باب كتاب، دربارهى عبادات صبى مىباشد كه يكى از مسائل مهم فقهى بوده و اختلاف فراوانى بين فقها وجود دارد؛ بعضى، عبادات صبى را تمرينى مىدانند كه هيچ اجر و ثوابى بر آن مترتب نشده و فقط جنبهى تمرينى دارد، بعضى نيز قائل به صحت عبادات صبى هستند كه در هر حال مطالب مهم و مبتلابهى در اين قسمت از كتاب، مطرح شده؛ از جمله، حضور كودكان در نماز جماعت و...
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب