مقدمه‌ای بر شناخت مبانی و زیرساخت‌های هویت سیاسی - ملی دولت صفوی

    از ویکی‌نور
    مقدمه‌ای بر شناخت مبانی و زیرساخت‌های هویت سیاسی - ملی دولت صفوی
    مقدمه‌ای بر شناخت مبانی و زیرساخت‌های هویت سیاسی - ملی دولت صفوی
    پدیدآورانبهرام‌نژاد، محسن (نویسنده)
    ناشرپژوهشکده تاریخ اسلام
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۳۹۸ش
    موضوععلوم‌ سیا‌سی‌ ^aایران‌ - تا‌ریخ‌ - قرن‌ ۱۲-۱۰ ق‌,ایران‌ ^aتا‌ریخ‌ - صفویا‌ن‌، ۹۰۷ - ۱۱۴۸ق‌. - سیا‌ست‌ و حکومت‌,ایران‌^aسیا‌ست‌ و حکومت‌ - ۱۱۴۸ - ۹۰۷ق‌
    کد کنگره
    ‏DSR۱۱۷۶/ب۹،م۷

    مقدمه‌ای بر شناخت مبانی و زیرساخت‌های هویت سیاسی - ملی دولت صفوی، تألیف محسن بهرام نژاد؛ اثری است که نویسنده آن کوشش نموده تا بر پایه میراث تاریخی آن دوران، مهم‌ترین عوامل زیرساختی هویت سیاسی ایران در دوران صفوی را در قالب چهار مبحث ساختارشناسانه فکری، سیاسی، حکومتی و سرزمینی با تأکید بر فرایند تحولات تاریخی هر یک از آنها بررسی کند.

    ساختار

    کتاب از پنج فصل تشکیل شده است. در پایان کتاب هم نتیجه، پیوست‌ها، منابع و مآخذ، نمایه آمده است.

    گزارش محتوا

    در چشم‌انداز تاریخ سیاسی ایران اسلامی، عصر صفوی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ چنان که با برآمدن نام این سلسله در سده دهم هجری، دورنمای تاریخی جامعه ایران دگرگون شد و فصل تازه‌ای در حیات مادی و معنوی این سرزمین آغاز شد.

    بی گمان مهم‌ترن و عظیم‌ترین پیامد ظهور صفویان، شکل‌گیری یک ساختار سیاسی با هویتی جدید و اقتداری بزرگ در غرب آسیا بود. این مهم در صورتی بیشتر بر ما نمایان می‌شود که با گذشته سیاسی ایران مقایسه شود و تفاوت‌های آن مورد بازنگری جدی و همه سویه قرار گیرد.

    چگونگی دستیابی به یک هویت سیاسی مستقل، یکی از چالش‌های بزرگ ایرانیان در دوران اسلامی بود که تقریباً پس از گذشت نُه قرن، به اهتمام صفویان تحقق یافت. صفویان با تکیه بر جایگاه معنوی خود، بزرگ‌ترین جنبش اجتماعی و سیاسی را در ایران رقم زدند و با تأسیس یک نظام سیاسی پویا در سایۀ مذهب تشیع امامی توانستند مشروعیت و مقبولیت لازم را در میان توده‌های مختلف اجتماعی به دست آورند. بنیادهای این نظام سیاسی بر مؤلفه‌هایی استوار شده بود که ریشه‌های عمیقی در فرهنگ اجتماعی این سرزمین داشت و صفویان به‌تدریج با شناخت آگاهانه‌ای که از آن به دست آوردند، در قالب یک گفتمان جدید به دفاع و ترویج و تحکیم آن پرداختند.

    نویسنده در این پژوهش مقدماتی کوشش کرده است تا بر پایه میراث تاریخی آن دوران، مهم‌ترین عوامل زیرساختی هویت سیاسی ایران در دوران صفوی را در قالب چهار مبحث ساختارشناسانه فکری، سیاسی، حکومتی و سرزمینی با تأکید بر فرایند تحولات تاریخی هر یک از آنها بررسی کند؛ و از این زاویه نشان داده است که هویت سیاسیِ شکل‌گرفته، تأثیر شگرفی در معنابخشی به حیات سیاسی و اجتماعی ایران از سده دهم هجری تا دوران معاصر داشته است.

    پژوهش حاضر متشکل از پنج فصل مستقل و در عین حال مرتبط با یکدیگر است. با توجه به اینکه در این پژوهش مفاهیم خاصی چون هویت، هویت سیاسی، دولت و مبانی زیرساختی آن کاربرد فراوانی داشته است، توصیف هر یک از آنها در فصل نخست ضروری می‌نمود.

    بی گمان ویژگی‌های فکری و اعتقادی صفویان نقش مؤثری در ساخت هویت سیاسی آنان داشته است. بر این اساس، فصل دوم این اثر به بررسی ساختار اندیشه‌ای دولت صفوی اختصاص یافته است؛ اندیشه‌ای که بر دو رکن مهم طریقت و شریعت قرار داشت.

    فصل سوم این پژوهش با چنین رویکردی به بررسی فرایند تحول سلطنت و حاکمیت در دوران سلاطین صفوی پرداخته شده است. بر این اساس، این فصل ساختار و حاکمیت نامیده شده است.

    فصل چهارم این پژوهش به ساختار حکومتی اختصاص یافته است. چنین ساختاری از یک سلسله ویژگی‌هایی برخوردار بود که ریشه در سنت داشت و در عین حال بنا به مقتضیات زمان از تحول دور نماند و در فرایند تاریخی آن، ساختاری متناسب با ساختار قدرت صفوی به وجود آمد.

    یک بخش مستقل با نگاه دقیق‌تری به تعریف حدود سیاسی قلمرو صفوی پرداخته شده است، نتایج این پژوهش در پایان این اثر و در بخش جداگانه‌ای تدوین شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران

    وابسته‌ها