مفهوم تاریخ: واژهها و روشها
مفهوم تاریخ | |
---|---|
پدیدآوران | عروی، عبدالله (نویسنده) آل مهدی، سید محمد (مترجم) |
ناشر | اختران |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 8ـ279ـ207ـ964ـ978 |
موضوع | تاریخ - فلسفه |
کد کنگره | D۱۶/۸/ع۴م۷۰۴۱ ۱۴۰۰ |
مفهوم تاریخ: واژهها و روشها تألیف عبدالله عروی، ترجمه سید محمد آل مهدی؛ هدف نویسنده در این کتاب توضیح مفهوم تاریخ است و از اینرو مفهوم تاریخی و واژگانی چون مورخ، سند، گواه، تألیف و ... را که معمولاً همراه آن میآیند، به کار گرفته تا به نتیجه برسد.
ساختار
کتاب از چهار بخش تشکیل شده است.
گزارش کتاب
تاریخ چیست؟ مورخ کدام است؟ خبر (آحاد، متواتر)، روایت، رویداد، واقعه، پیشامد، سند، گواه، نشانه، چه معنایی دارند؟ آیا مورخ خبر را که توصیف شفاهی رویداد است، آنچنان که هست ثبت میکند؟ در این صورت چه تفاوتی میان مورخ و روزنامهنگار یا میان تاریخ طبری و تاریخ ابن خلدون است؟ اگر چنین نیست و مورخ پس از بررسی و اعمال نظر، خبر را به ثبت میرساند، در این صورت مبنای کار او چه خواهد بود؟ اساساً هر خبری میتواند مواد خام مورخ باشد یا تنها رویدادهای بااهمیت رویداد تاریخی هستند؟ چه کسی رویداد تاریخی را از غیرتاریخی تشخیص میدهد؟ مردم، قدرت سیاسی، مورخ یا اینکه خود رویداد به سبب نقشی که در زمان وقوع و تأثیری که بعدها داشته، رویدادی تاریخی شده است.
نقش سند در تاریخنگاری چیست و چه ماهیتی دارد؟ میتوان آن را دارای ماهیت یکسان دانست یا ماهیت متفاوت دارد؟ آیا سند نزد پژوهشگری که در موزهای مشغول پژوهش است و کسی که در کتابخانۀ ملی تحقیق میکند، ماهیت یکسانی دارد یا اینکه سند نزد اولی بازماندههای سنگی حیوانی و نباتی است و نزد دومی دستنوشتهها یا دفاتر ثبت گزیدههاست؟ در حالی که متخصص سدۀ بیستم سخنرانیهای ضبطشده و فیلمهای مستند را سند میداند، اساساً میتوان تاریخی بدون سند نگاشت، هر سندی میتواند معتبر باشد یا اینکه بسیاری از چیزها میتوانند نقش سند را ایفا کنند، وانگهی میان رویداد و سند کدام بر دیگری تقدم دارد؟ به عبارتی «رویداد را مقدم بشماریم و چگونگی شکلگیری سند را جویا شویم یا اینکه سند را مقدم بداریم و صحت رویداد را بررسی کنیم». آیا نقد در تاریخ همان هوشیاری در برابر سند نیست تا بتوان در برابر امیال شخصی مورخ در تأیید یا رد پیشاپیش رویداد جلوگیری کرد؟ به هر حال چگونه تاریخی نوشت که به گفتۀ ابن خلدون گذشته را برای شناخت حال و پیشبینی آینده بررسی کند؟
تاریخ به چه استناد میکند؟ زمانی به روایتی شفاهی و روزگاری به سند مکتوب استناد میکند و امروزه انواع و اقسام مستندات را دارد، آیا اگر مورخ تنها به اسنادی که در کتابهای پیشینیان آمده، مراجعه کند و خود رأی و نظری نداشته باشد، تاریخ او به گفتۀ کالینگوود، تاریخ «چسب و قیچی» نخواهد بود؟ وانگهی امروزه که مورخ میتواند هر چیزی را به مدرکی تاریخی تبدیل کند، به گونهای که برخی سند را «گفتمانی فروبسته و ناگویا دانستهاند» که مورخ آن را به سخن درمیآورد، سند تا چه انداره میتواند مورد اعتماد باشد؟ و اگر سند چنین وضعیتی دارد، میتوان تاریخ را همانند علوم تجربی علم دانست؟ پرسشهایی از این قبیل، پژوهشگر را به حوزۀ فلسفۀ تاریخ که عرصۀ جدال فیلسوف و مورخ است، سوق میدهد و این کتاب نمایانگر بخشی از این جدال است.
هدف نویسنده در این کتاب توضیح مفهوم تاریخ است و از اینرو مفهوم تاریخی و واژگانی چون مورخ، سند، گواه، تألیف و ... را که معمولاً همراه آن میآیند، به کار گرفته تا به نتیجه برسد. به همین دلیل در آغاز خلاصهای از واژگانی که ابزار این صناعت به شمار میآیند، ارائه شده و پیچیدگی و اشتراک در معانیشان مطرح گردیده است؛ آنچنان که عادتاً بر زبان و قلم مورخ و راوی جاری است. سپس بهکارگیری عملی آنها از سوی مورخان در گذر عصرها بررسی شده است. نویسنده دوباره به این مفاهیم بازگشته و شمول و دقت آنها را مورد بررسی قرار داده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات