مفهوم السببية بین المتكلمين والفلاسفة (بين الغزالي و ابن رشد)
مفهوم السببية بين المتكلمين والفلاسفة (بين الغزالي وابن رشد) | |
---|---|
پدیدآوران | جهامي، جيرار (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | مفهوم السببية بين المتکلمين و الفلاسفة (بين الغزالي و ابن رشد) دراسه تحليل |
ناشر | دار المشرق |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1992م |
چاپ | چاپ دوم |
شابک | 2-7214-8038-3 |
موضوع | علت و معلول
غزالي، محمد بن محمد، 450 - 505ق. - نظريه درباره علت و معلول ابن رشد، محمد بن احمد، 520 - 595ق. - نظريه درباره علت و معلول خدا شناسي فلسفه اسلامي |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع8ج9 / 55 BBR |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مفهوم السببية بين المتكلمين والفلاسفة (بين الغزالي وابن رشد)، اثر جیرار جهامی، عنوان کتابی است یک جلدی به زبان عربی، با موضوع فلسفه و کلام. نویسنده در این اثر به مقایسه مفهوم سببیت بهعنوان یک مفهوم محوری و مهم در تمایز میان نگاه فیلسوفان و متکلمان میپردازد و از میان فیلسوفان ابن رشد و از میان متکلمان، غزالی را برای مقایسه انتخاب میکند.
ساختار
کتاب، حاوی مقدمه در سه بخش تقدیم (به قلم فرید جبر)، تمهید و مقدمه و مطالب اصلی در 3 باب است که باب اول در 3 فصل ارائه شده و بابهای دوم و سوم هرکدام در 2 فصل و یک خاتمه. پس از این 3 باب، یک خاتمه کلی ذکر شده است.
نویسنده در انتهای کتاب که به ذکر منابع پرداخته، منابع عربی را از منابع لاتین جدا ذکر کرده است. منابع دست اولی از ابن رشد مانند: تهافت التهافت، فصل المقال وتقرير ما بين الشريعة والحكمة من الاتصال، مناهج الأدلة في عقائد الملة، تفسير مابعدالطبيعة و تلخیص منطق ارسطو و همچنین منابع دست اولی از غزالی مانند: مقاصد الفلاسفة، معيار العلم، تهافت الفلاسفة، القسطاس المستقيم، إحياء علوم الدين، المنقذ من الضلال و الاقتصاد في الاعتقاد، در میان منابع عربی کتاب به چشم میخورد[۱].
گزارش محتوا
فرید جبر در تقدیمش بر کتاب از خاطراتش با جیرار جهامی و سایر دوستانشان در مطالعه کتابهای ابن رشد و مطالعه «تهافت التهافت» در دانشکده تربیت لبنان صحبت میکند و از ذوق فلسفی جیرار جهامی بحث به میان میآورد و از مباحث علم النفس فلسفی و روانشناسی میگوید. او میگوید: جهامی در این کتاب به مقایسه دو گروه متکلمان از دیدگاهی که غزالی آنان را توصیف میکند و فلاسفه از نگاه ابن رشد و مشائیان، میپردازد و ما از این طریق به درونمایههای معنوی و اختلاف طرفین در فهم و استخدام آنها پی میبریم. در مقدمه، دو مفهوم سبب و علت هستند که تعریفشان در علم کلام به مجرد اقتران و لزوم برمیگردد و در فلسفه (لااقل نزد ابن رشد) این دو مفهوم، مترادف شمرده میشوند تا معنی تأثیر را برسانند. سپس، این دو مفهوم در هر دو حالت، قطب و محور معانی دیگری که لازمه آن دو هستند و بر گرد آن دو میچرخند، واقع میشوند؛ معانیای مانند امکان و بالقوه بودن و بالفعل بودن و خلق و وجود و ابداع و اختراع و حدوث و احداث. همه مفاهیم مذکور مفاهیمی هستند که با معنای سبب و علت مرتبطند. همچنین مفاهیم کل و جزء و ذات و عرض و اخیرا مفهوم زمان که از خلال آن نظر به همه مفاهیم مذکور، برای ما ممکن میشود نیز به این مفاهیم اضافه شده؛ خواه بخواهیم به صورت مجرد و مستقل به تحلیل آن بپردازیم یا نه...[۲].
جیرار جهامی در تمهیدی که بر کتاب نوشته، از سببیت و اهمیت آن صحبت میکند. در ابتدای این مقدمه میخوانیم: هرکسی بخواهد طبیعت گرایشات فکری را که فلاسفه و متکلمان بر آن تمرکز کردهاند تا عالم ذهنی خودشان را بسازند و عالم دینیاشان را بر آن مترتب کنند، بفهمد، باید موضع هرکدام از آنها را در مفهوم سببیت بداند، خواه حسی باشند یا الهی. سببیت مفهومی است اساسی که از طریق کنکاش در آن میتوان به تفاوتهای ماهوی یک فیلسوف و متکلم در نظریهپردازیهایشان پی برد؛ یعنی فهم این موضع آنان باعث میشود که بر عقیده آنان و نگاهشان به انسان بهلحاظ قدرت و ارداه و عقل، آگاه شویم و ازآنجاکه بنای عالم و معالم آن، خدا و انسان و جهان را در ضمن یک مثلث متحدالزوایا جمع میکند، طبیعت این سهگانگی و اضلاع آن، تنها از طریق سببیت به اتحاد میرسد. با درک این مفهوم است که ما سهم هرکدام از حس و عقل را در ادراک اشیا و موجودات و بیان روابطشان تعیین میکنیم و محدوده حس وجدانی و ایمانی را در تحدید موضعش با علم طبیعی و ارتباطش با علم الهی بیان مینماییم. از اینجاست که مفهوم سببیت ما را بر تثبیت وضع فکر فلسفی در قبال فکر کلامی، آگاه میکند و مثلا فکر معتزلی را به عالم فکری فلاسفه نزدیک و فکر اشعری را از آن دور مینماید. این امر، خبر از طبیعت معارضه فیلسوف با عالم کلامی میدهد که نمونه آن را در معارضه ابن رشد با غزالی در این بحث بررسی میکنیم[۳].
جهامی پس از تمهید، در مقدمه کتاب درباره مفهوم سببیت در ابعاد کلامی و فلسفی آن صحبت میکند[۴].
وی سپس مطالب کتاب را در سه باب و یک خاتمه ارائه مینماید. در باب اول سبیت محرک ضمن 3 فصل ارائه میگردد؛ در فصل اول سببیت مباشر الله تعالی میشود. در فصل دوم معانی امکان و ابعاد آن، امکان و قوه، امکان و عدم و طبیعت امکان، مورد بررسی قرار میگیرد. سومین فصل این باب از طبیعت ارتباط الله تعالی با عالم، مفهوم ذات و عرض و مفهوم زمان صحبت میکند[۵].
عنوان باب دوم مطالب کتاب، سببیت فاعل است. این باب ضمن دو فصل و یک خاتمه ارائه میگردد. در فصل اول، بحث از سبب محرک تا سبب فاعل مطرح میشود. در فصل دوم هم درباره ماهیت فعل الهی و خلق و عدم و ضرورت دوام فعل الهی سخن به میان میآید و سپس خاتمه این باب ارائه میشود[۶].
باب سوم، سببیت عالم را بیان میدارد. مطالب این باب با یک مقدمه و دو فصل و یک خاتمه بیان میگردد. در فصل اول آن ماهیت علم الهی مورد بحث قرار میگیرد و در فصل دومش غائیت و نظام در هستی. سپس خاتمه مطالب این باب ارائه میشود[۷].
پس از باب سوم، خاتمه کلی کتاب با عنوان سببیت و جایگاه عقل، ارائه میگردد[۸].
وضعیت کتاب
فهرست مطالب در ابتدای اثر ذکر شده است و فهرست مصطلحات و منابع، بهترتیب، در انتهای کتاب.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.