مفردات القرآن (نظرات جديدة في تفسير ألفاظ قرآنية)
مفردات القرآن (نظرات جديدة في تفسير ألفاظ قرآنية) | |
---|---|
پدیدآوران | فراهی، عبدالحمید (نويسنده) اصلاحی، محمد اجمل ایوب (محقق) |
ناشر | دار الغرب الإسلامي |
مکان نشر | لبنان - بیروت |
سال نشر | 2002م |
چاپ | 1 |
موضوع | قرآن - واژه نامهها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ف4م7 68 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مُفرداتُ القرآنِ (نَظراتٌ جَديدةٌ في تفسيرِ ألفاظٍ قرآنيةٍ)، از آثار قرآنپژوه، مفسّر هندی، نظریهپرداز نظام قرآن (انسجام آیات در سورهها) و نویسنده تفسیر نظام القرآن و تأويل الفرقان بالفرقان، عبدالحمید فَراهی (1280-1349ق)، پژوهشی نو و اجتهادی در شناسایی واژگان قرآنی بر اساس آیات و استشهاد به شواهد شعری و ادبی است. این کتاب شامل همه واژگان قرآن نیست و نویسنده فقط به تحلیل و توضیح معانی 121 واژه پرداخته است.
ساختار و محتوا
در اثر حاضر، معانی تعدادی از کلمات نیازمند شرح به تشخیص نویسنده، بر اساس حروف الفبا بررسی و تبیین شده است. اولین واژه، «آل»[۱] و آخرین، «يُطيقُون» است[۲].
هدف و روش
نویسنده، کتاب حاضر را برای شرح مفردات قرآنی تألیف کرده تا در کتاب تفسیرش، تفسیر نظام القرآن و تأويل الفرقان بالفرقان به آن ارجاع بدهد و معانی واژگان در آن تکرار نشود. او افزوده است: در این کتاب، فقط به توضیح الفاظی میپردازیم که نیاز به بیان و ایضاح دارد؛ زیرا اشتباه گاهی در معنای واژه است و باعث دور شدن از تأویل صحیح میشود و گاه در برخی وجوه آن است و به بسته شدن باب شناخت نظم میانجامد. امّا معانی همه واژگان قرآنی را مطرح نکردهایم؛ چون در کتابهای لغت بیان شده است[۳].
هیچ واژه غریبی در قرآن وجود ندارد
عبدالحمید فَراهی تأکید دارد که واژگان قرآنی همگی فصیح است و دلالت روشنی دارد و وحشی و غریب نیست و قرآن، عربی مبین است و غریب نامیده شدن یک واژه قرآنی، نسبی است و برای عجمیان و کسانی است که اطلاع چندانی از زبان عربی ندارند و اختلاف در معانی واژگان قرآنی نیز به جهت نقصان اطلاعات نسبت به موارد و شأن نزول و کمتر اندیشیدن در نظم قرآن است. فراهی، روایت ناآگاهی برخی از صحابه به معنای بعضی کلمات مانند «أبّ» و «تخوّف» را نپذیرفته و آن را غیر صحیح و خلاف نظر صریح عقل و تصریح قرآن دانسته است[۴].
نمونه مباحث
وَ عَلَى الَّذينَ يطيقُونَه (بقره: 184)؛ «يُطيقُونَ»، یعنی میتوانند روزه بگیرند یا غذا به مسکین بدهند (بر اساس اختلاف اقوال)، ولی اینکه گفته شده به معنای «لا يُطيقُونَ» است، به نظرم معنای صحیحی ندارد[۵].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.