معجم ألفاظ الجرح و التعديل (مع تراجم موجزة لأئمة الجرح و التعديل)
معجم ألفاظ الجرح و التعديل (مع تراجم موجزة لأئمة الجرح و التعديل) | |
---|---|
پدیدآوران | غوری، سید عبدالماجد (نویسنده) |
ناشر | دار ابن کثير |
مکان نشر | سوريه - دمشق لبنان - بيروت |
سال نشر | 1428ق. = 2007م. |
چاپ | چاپ يکم |
موضوع | حديث - جرح و تعديل
حديث - علم الرجال حديث - اصطلاحها و تعبيرها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /غ9م6 / 114/2 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
معجم ألفاظ الجرح و التعديل (مع تراجم موجزة لأئمة الجرح و التعديل)، عنوان اثری است یک جلدی به زبان عربی از سید عبدالماجد غوری. این اثر توسط انتشارات دار ابن کثیر، به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب، به بیان الفاظ مشهور جرح و تعدیل پرداخته و در مقدمه آن ترجمه اندکی از برخی ائمه جرح و تعدیل ارائه کرده است.
ساختار
کتاب، یک جلد دارد و حاوی مقدمه، تمهید و الفاظ جرح و تعدیل بهترتیب الفبایی است. در نگارش این کتاب از 54 اثر به زبان عربی استفاده شده که برخی از آنها عبارت است از: ابن أبيحاتم الرازي و أثره في علوم الحديث، اثر دکتر فوزی عبدالمطلب؛ الاجتهاد في علم الحديث و أثره في الفقه الإسلامي، اثر دکتر علی نایف بقاعی؛ البداية و النهاية، اسماعیل بن عمر دمشقی معروف به ابن کثیر؛ تدريب الراوي في شرح تقريب النواوي، جلالالدین عبدالرحمن بن ابوبکر سیوطی؛ شرح ألفية العراقي (فتح المغيث بشرح ألفية الحديث)، زینالدین عبدالرحیم بن حسین عراقی و...[۱].
گزارش محتوا
نویسنده در مقدمهای که بر کتاب نوشته، پس از حمد الهی و درود بر پیامبر اسلام(ص) و خاندان پاک و صحابه و تابعین ایشان متذکر میشود: علما، الفاظ خاصی را در جرح و تعدیل ذکر کردهاند که مناسب حال راوی باشد و صدق و کذب وی را به ما بنمایاند؛ این امر از روی دقت موضوع و دشواری وصول به مقصد مطلوب، در روایات و راویان، وضع شده است.
درهرحال الفاظ جرح و تعدیل بسیار است و این امر تا حدی است که حصر و جمع این موارد، ناممکن است. همچنین این الفاظ متعدد المراتب و الدرجات هستند و شناخت این امر بر بسیاری از مردم، غیر ممکن است. ازاینرو نیاز به وضع قواعدی کلی در مراتب آن الفاظ و بیان احکامشان، حس میشود. لذا امام این صنعت، حافظ ابن ابیحاتم رازی (متوفی 327ق) دست به تفصیل طبقات الفاظ راویان زد و در این کار، موفق بود. پس از وی ائمه دیگری از اهل سنت و حافظان دیگری نیز آمدند و زیادات نیکویی بر الفاظ و مراتبی که ابن ابیحاتم، وضع کرده بود، افزودند که در بخش تراجم این افراد در ابتدای کتاب، ذکر شده است.
این الفاظ و مراتب آنها را معظم کتابهای علوم حدیث بهاختصار یا تفصیل ذکر کردهاند، اما بااینوجود برخی از طلاب، در فهم این الفاظ و معرفت مراتب و احکامش دچار دشواریهایی میشوند و ازاینرو، نویسنده کتاب به صلاح دیده که جمیع این الفاظ را در کتابی مستقل جمع آورد و بر اساس ترتیب الفبایی ذکر نماید. وی همچنین حکم هرکدام از آنها را بیان کرده و برخی دیگر را شرح کرده است تا دستیابی به این مطالب برای خواننده مطالب کتاب، آسان باشد و فهمش راحتتر. سید عبدالماجد غوری مینویسد: من در این کتاب، تنها به ذکر الفاظ جرح و تعدیل مشهور بسنده کردم؛ زیرا معظم الفاظ و عبارات نادره و قلیل الاستعمال در آنها را با شرح و تفسیر و شواهد در کتابی که با عنوان «معجم ألفاظ و عبارات الجرح و التعديل المشهورة و النادرة» نوشتهام، گرد آوردهام و کسی که خواهان این موارد باشد میتواند به آن کتاب مراجعه کند[۲].
نویسنده، در بخشی از کتاب، پیش از شروع الفاظ جرح و تعدیل بهترتیب الفبا، مختصری از علم جرح و تعدیل صحبت میکند؛ این مختصر شامل تعریف جرح و تعدیل از لحاظ لغت و اصطلاح، مشروعیت جرح و تعدیل از کتاب و سنت و اجماع و آثار (از اهل علم)، متکلمان در رجال حدیث بهلحاظ جرح و تعدیل، شروط جارح و معدّل و کتابهای جرح و تعدیل است[۳].
پس از این بخش، تراجم مختصری از ائمهای که الفاظ جرح و تعدیل را تقسیم کرده و مراتبی برایش وضع کردهاند، ارائه شده است؛ افرادی که در این بخش از آنها نام برده شده و ترجمه آنها ارائه شده، عبارتند از: ابن ابوحاتم رازی، ابن صلاح، ذهبی، عراقی، ابن حجر و سخاوی[۴].
در بخش آغازین مطالب کتاب، در حرف الف درباره برخی الفاظ چنین میخوانیم:
«أثبت الناس»: از الفاظ تعدیل است. بهلحاظ رتبه، این مرتبه، اعلی مراتب تعدیل است که ابن حجر آن را به الفاظ و مراتب تعدیل، افزوده است. گفته شده: ابن حجر در این لفظ تابع دیگران است.
حکم این لفظ: به حدیث شخصی که به وصف أثبت الناس، متصف باشد، احتجاج میشود.
«اختلف فيه»: از الفاظ جرح است. معنایش این است که ائمه حدیث درباره این شخص اختلاف کردهاند، برخی او را تعدیل کرده و برخی تضعیفش نمودهاند. درباره مرتبه این لفظ باید گفت که نزد محدثان دارای مراتب مختلفی است. حافظ ذهبی و عراقی آن را در مرتبه پنجم قرار داده و سخاوی و سیوطی در مرتبه ششم. ابن ابیحاتم و ابن صلاح اساسا آن را ذکر نکردهاند. لکن چون این لفظ و «ليّن الحديث» از نگاه حدیثشناسان، در یک مرتبه هستند، جزء مرتبه اول محسوب میشوند.
بهلحاظ حکم این لفظ هم باید گفت: این لفظ دلالت بر ضعف راوی یا توقف در آن دارد...
«أرجو أنه لا بأس به»: از الفاظ تعدیل است. بهلحاظ مرتبه نزد عراقی در مرتبه چهارم از مراتب تعدیل است و نزد حافظ سخاوی در مرتبه ششم قرار دارد. بهلحاظ حکم هم حدیث اهل این دو مرتبه به جهت اعتبار مکتوب میگردد و در آن نظر میشود[۵].
وضعیت کتاب
فهرستهای فنی، شامل فهرست منابع، فهرست الفاظ جرح و تعدیل و فهرست مجمل موضوعات، بهترتیب در انتهای کتاب، ذکر شده است.
پاورقیهای کتاب بسیار کمتعداد است و به ذکر ارجاعات، اختصاص دارد.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.