معالم المدينة المنورة بين العمارة و التاريخ
معالم المدينه المنوره بين العماره و التاريخ، تأليف عبدالعزيز عبدالرحمن بن ابراهيم كعكى، اثرى دائرةالمعارفى و بىمانند، درباره تاريخ و جغرافياى شهر مدينه است كه با بهرهگيرى از بهترين نقشهها و تصويرها، عرضه شده است. كتاب به زبان عربى و در سال 1418ق نوشته شده است.
معالم المدینة المنورة بین العمارة و التاریخ | |
---|---|
پدیدآوران | کعکی، عبدالعزیز (نویسنده) |
ناشر | دار و مکتبة الهلال |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1419 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | مدینه - تاریخ
مدینه - جغرافیای طبیعی مدینه - سیر و سیاحت مدینه - مسجدها |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 3 |
کد کنگره | DS 248 /م4ک7* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
ساختار
كتاب، كه قرار است در ده جلد ارائه شود، جامعترين اثرى است كه در سالهاى اخير، درباره تاريخ و جغرافياى مدينه نوشته شده و هنوز به طور كامل منتشر نشده است.
نویسنده از آن رو كه معمارى خوانده، بيشتر به بازگويى «معمارىِ» مدينه پرداخته است، تا «تاريخ» آن.
عناوين مجلدات، كه فقط جلد اول، دوم و سوم آن، در پنج مجلد، چاپ شده است، عبارتند از:
اوّل: نشانههاى طبيعى مدينه (كوهها، زمينهاى سنگ سياه و مسيلها) در دو مجلد.
دوم: پژوهشى در مورد مراحل دگرگونى عمرانى و پيشرفت مدينه.
سوم: دژهاى طبيعى، قلعهها، بُرجها، ديوارها و دروازههاى مدينه (اين جلد در دو مجلد با عنوان «جزء الثالث المجلد اول» و «جزء الثالث المجلد الثانى» چاپ شده است).
چهارم: مساجد.
پنجم: چاهها و چشمهها.
ششم: بخشهاى خدمات عمومى و آموزشى؛ شامل كتابخانهها، مدارس، معابر، راهها، حمامها و راه آهن.
هفتم: خانههاى قديمى سنتى و معمارى.
هشتم: ويژگىهاى بافت عمرانى و تسلط روشنايى بر حياط، محلهها و كوچهها.
نهم: اماكن و بقاع.
دهم: هنوز مشخص نشده است.
در اين كتاب، حوادث تاريخى هر يك از موارد فوق، پس از پژوهش گسترده و با گرايش توصيف جغرافى و نشانههاى طبيعى آورده شده است.
در تمامى اين مجلدات، بافت معمارى مدينه، چگونگى شكلگيرى، پيشرفت و دگرگونى آن و نيز مظاهر طبيعى جغرافيايى و اتوگرافى اين شهر آمده است.
موقعيت عرض و طول مدينه، سطح ارتفاى آن از دريا، زمينهاى سنگ سياه جنوب و شرق و غرب مدينه، وجود كوه اُحُد در شمال و «عير» در جنوب، آبگيرها، آب و هواى مدينه، ويژگىهاى اصلى جغرافيايى و شمار نفوس مدينه قديم، از جمله مباحث مهم كتاب به شمار مىرود.
چاپ نيكوى كتاب (به صورت تمام گلاسه)، به ويژه تصاوير، رسوم و وضوح كلمات، ستودنى است.
گزارش محتوا
جزء اول مجلد اوّل: نشانههاى طبيعى مدينه را بيان كرده و اختصاص به معرفى مهمترين كوههاى اين شهر دارد. اين كوهها يازده عدد بوده و به ترتيب عبارتند از: «احد»، «ثور»، «عينين»، «تيأب (ثيئب)»، «الرايه (جبل ذباب)»، «ثنيه الوداع»، «سلع (جبل ثواب)»، «سليع»، «عير»، «الجماوات»، «الحرم (الجبل الأحمر)».
توصيف هر يك از اين كوهها، به همراه تعيين محدوده دقيق و ارائه تصويرى رنگى آن منطقه مىباشد.
اخبار مربوط به هر مكان و مسافتش تا مركز مدينه، با مراجعه به تأليفات تاريخى، از جمله «تاريخ المدينه» ابن شبه، «طبقات الكبرى» ابن سعد، «معجم البلدان» ياقوت و «وفاء الوفا» سمهودى، آورده شده و احاديث مربوط به آن مواضع، به نقل از صحيح بخارى، مسلم، مسند امام احمد و ديگر كتب آمده است.
جزء اول از مجلّد دوم، كه در دو قسمت ارائه شده، به معرفى زمينهاى سنگ سياه و آبگيرهاى مدينه پرداخته است. از مشهورترين اين زمينها «حرّه واقم» در شرق، «حره الوبره» در غرب و «شوران» در جنوب مىباشند. به موارد ديگرى؛ مانند: الناعمه، القفيف و الحزم نيز پرداخته شده است. تمامى اين اماكن نيز، با رسم و تصوير رنگى معرفى شدهاند.
نویسنده معتقد است كه ويژگى زمينهاى سنگ سياه مدينه، داشتن بريدگىها و شكافهايى است كه آبگيرها و مسيلها در آن رواناند. وى روايتهاى كتب تاريخى درباره زمينهاى سنگ سياه مدينه را بررسى نموده است؛ مثلاً درباره «نار الحَرّه» به نقل از صحيحين كه مىگويند: «وقتى در آن جا آتش شعله كشد، قيامت برپا مىگردد»، آتش فشانى اين منطقه كه در جمادى الثانى 654ق به وقوع پيوست را متذكر شده است.
نویسنده پس از شناساندن زمينها، به معرفى آبگيرها پرداخته است كه از جمله آنها، مىتوان از «وادى العقيق» نام برد كه يكى از زيبايىهاى شگفت انگيز طبيعت مدينه به شمار مىآيد.
تصاويرى از اين مكان به همراه جستارى در قصرها، باغها و سرچشمههاى پيشين از جمله «النقيع» و «العقيق الأدنى» كه جزئى از آن وادى در منطقه «ذى الحليفه» است، آورده شده و مطالبى درباره «زغابه» و مسير آبگيرهاى سه گانه مدينه (العقيق، بطحان و قناه) نوشته شده است. «اضم» معروف به «وادى الحمض» نيز از جمله اين مسيرهاست.
نویسنده سرودههايى درباره اين مناطق نگاشته و سخن خود را با مسيل «ابى جيده» در وادى بطحان، كه راه به خانههاى اهالى مدينه داشت و باغبانان و كشاورزان را شاد مىكرد، پى گرفته است. در اين مناطق، سه سد اصلى و چند سد فرعى براى نگهدارى آب ساخته شده است.
وادى قنات، معروف به «سيل سيدنا حمزه» از قديمىترين آبگيرهاى اين منطقه است كه هنوز از سرچشمه آغازين آب مىگيرد و در مسير كهن خويش قرار گرفته است. اين مسيل داراى چندين سد و پل بوده كه در احاديث و نوشتهها بدانها اشاره شده است. سپس آبگيرهاى: وادى رانونا، وادى مذينيب، وادى مهزور به تفصيل شناسانده شده و فاصله آن تا مدينه و اقدامات عمرانى جديد معين شده است.
جلد دوّم با عنوان «الجزء الثانى»، در نه فصل، به معرفى وضعيت عمرانى، آبادانى و تمدنى مدينه منوره اختصاص يافته است.
سخن آغازين اين جلد، از دكتر صالح بن على بن هذلول بوده كه به بيان ضرورت تاريخ نگارى مدينه پرداخته است.
درآمد كتاب را دكتر احمد فريد درباره ارزش كار نگارنده نگاشته و يادداشتى از شيخ عبيداللّه محمدامين كردى، درباره كتاب و چگونگى تدوين و محتواى آن در ابتداى كتاب آمده است.
نویسنده در مقدمه، پس از بيان ويژگىهاى مدينه و خصوصيات عمرانى و بافت معمارى آن، از شيوه پژوهش خويش سخن گفته است.
پيشرفتهاى عمرانى مدينه در هر يك از دورههاى پيش از اسلام، عصر نبوّت، خلفاى راشدين، عصر اموى، عباسى، مملوكى، عثمانى، هاشمى و عصر سعودى، عناوين فصول اين جلد را تشكيل مىدهند.
در پايان كتاب، گزيدهاى از مطالب آورده شده است. نویسنده براى معرفى وضع مدينه در هر يك از زمانها و عصرهاى فوق و مستندسازى مطالب، مطالعات و تحقيقات گستردهاى انجام داده و در جمعآورى مطالب، آنچه از كتب يا حوادث تاريخى ممكن بوده و نيز مشاهدات برخى از افراد را آورده است.
نيمى از آنچه درباره پيشرفتهاى عمرانى نگاشته شده، مربوط به زمان روى كار آمدن سعودىهاست كه مدينه شاهد پيشرفت خوبى بوده است.
نویسنده به بيان ويژگى جغرافى و طبيعت مدينه نيز پرداخته و معتقد است با شناخت طبيعت اين شهر، مىتوان وضع عمرانى، طبيعى و جغرافيايى منطقه را به دست آورد و تأثير آن را در خُلق و خوى ساكنان آن شناخت.
متوسط دماى مدينه در تابستان و زمستان و تأثير آن در بافت عمرانى و طبيعى، موقعيت كشور عربستان در شبه جزيره عربستان و دنيا، مرزهاى طبيعى و سياسى و ويژگىهاى آب و هواى حجاز و شكلگيرى آن از كوه و دشت - كه نام «تهامه» را برخورد نهاده است - از مطالب جالب و خواندنى كتاب است.
نویسنده اشاره كرده است كه در هنگام ورود پيامبر(ص) به مدينه، شمار مردمان، قريب شصت هزار نفر - به نقل از «سكان المدينه المنوّره» نوشته محمد شوقى - بوده است. وى جمعيت مدينه را در هر زمان ذكر كرده و به صورت نمودار، جدول و مقايسهاى بررسى نموده است.
در فصل آخر، ملاكهاى برنامهريزى و پروژههاى عمرانى شمرده شده، ضمن معرفى مناطق تاريخى مدينه، از سلامت بناهاى عمرانى و طبيعى سخن رفته است.
در دنباله كتاب، توصيهها، سفارشها و تدابير عمرانى براى شهرهاى اسلامى و راههاى اجراى آن، ذكر شده است. از جمله اين راهها، آموزشهاى دانشگاهى، مراكز پژوهشى و كارورزى «هم انديشى جهانى عمران و معمارى در جهان اسلام» است.
جزءهاى سوم، مجلدات اول و دوم، مباحث خود را در سه فصل زير دنبال كردهاند:
اول، در پنج بخش، ابتدا معروفترين حصون (شهرهاى محكم و حصار شده) و آطام (قلعههاى سنگى مرتفع كه بيشتر به قلعههاى شهر مدينه اطاق مىشود) اعراب اوليه ساكن در مدينه از قبيل بنى أنيف، بنى مريد، بنى عبدالأشهل و بنى الجزماء و سپس قبائل غير عربى بنى قريظه، بنى النضير، بنى قينقاع و... را توصيف كرده و در ادامه به تشريح قلعههاى دو قبيله اوس (از جمله قلعههاى بنى عمرو بن مالك بن اوس، بنى عوف، بنى مره، بنى أمرئ القيس و بنى جشم بن مالك) و خزرج (شامل قلاع بنى عمرو بن خزرج، بنى مالك، بنى حارث، بنى كعب و بنى جشم بن خزرج) پرداخته است.
در دوم، تاريخ و نحوه ساخت ديوارها و دروازههاى مدينه بيان شده است. نویسنده در اين قسمت، از سه ديوار مهم با نامهاى «سور الجوانى»، «سور البرانى» و «سور الأشرف» نام برده و هر يك را مفصلا توصيف نموده است.
سوم، به بيان موقعيت، نحوه معمارى و توصيف ظاهرى قلعهها و برجهاى مدينه اختصاص يافته است. برخى از اين قلعهها عبارتند از: «السلطانيه (معروف به قلعه السبيل)»، «قباء»، «عروه»، «الترسيس»، «المستراح (كه منسوب به حضرت حمزه(س) مىباشد)»، «العيون»، «خشم الديب» و...
وضعیت کتاب
در پايان هر جلد، فهرست موضوعات، تصاوير، رسوم، جدولها و مصادر آن جلد آمده و پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
منابع مقاله
- مقدمه و متن كتاب.
- سايت خبرى كتابخانه حج.
- سايت خبرى حوزه نت/ ترجمه و معرفى: عبدالله امينى.