مطالعات اجتماعی مرگ: جستارهایی در باب مرگ در فرهنگ و جامعۀ ایرانی

    از ویکی‌نور
    مطالعات اجتماعی مرگ
    مطالعات اجتماعی مرگ: جستارهایی در باب مرگ در فرهنگ و جامعۀ ایرانی
    پدیدآورانقربانی، هاجر (نویسنده)
    ناشرانسان شناسی
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک6ـ091ـ978ـ622ـ978
    موضوعمرگ‌,ایران‌ -- جنبه‌ها‌ی اجتما‌عی‌ مرگ‌,جنبه‌ها‌ی مذهبی‌ -- اسلام‌ مرگ‌,مرگ‌ در هنر,مرگ‌ در ادبیا‌ت‌,ایران‌ گورها‌ و گورستا‌نها‌
    کد کنگره
    ‏HQ ۱۰۷۳/ق۴م۶ ۱۳۹۹

    مطالعات اجتماعی مرگ: جستارهایی در باب مرگ در فرهنگ و جامعۀ ایرانی تألیف گروهی از نویسندگان به کوشش هاجر قربانی؛ شاید این نخستین کتابی باشد که به پدیدۀ مرگ در جامعۀ گذار از سنت ایران و ورود به دنیای مدرن، از حوزه‌های متفاوت می‌پردازد؛ بر همین اساس کوشیده شده که این کتاب و جستارهایش در نقطۀ صفر «مرگ، مطالعات میان‌رشته‌ای» در ایران دیروز و امروز قرار داده شود که چالشی باشد برای گفتگو و صحبت از پدیده‌ای که جفری گورر آن را موضوعی تابویی می‌نامد که موجب درگیری ذهنی اعضای بیشتری از جامعۀ آکادمیک ایران باشد و آن را به‌مثابۀ شاخه‌ای بینارشته‌ای به رسمیت بشناسد.

    ساختار

    کتاب در شش فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    تا به امروز نه زمان و نه مکان، این فرصت را به انسان نداده‌اند تا بر مرگ تسخیر یابد. همین امر هم موجب شده تا مواجهۀ تک‌به‌تک ما ـ چه فردی و چه جمعی ـ با آن ناگزیر باشد؛ اما چگونگی مدیریت، نمادگذاری و تجربۀ این پدیده، همیشه نه‌تنها در ابعاد فردی که در ابعاد جمعی نیز متفاوت بوده است. امروزه همین تفاوت‌ها هستند که بر نحورۀ مدیریت مرگ، مردم و سوگواری هر جامعه‌ای تأثیر می‌گذارند و به آن شکل می‌دهند. در این ممکن است این پرسش مطرح شود که آیا جوامع ـ در قیاس با یکدیگر و با ورود مدرنیته ـ تجربه‌های مشابهی نسبت به پدیدۀ مرگ پیدا کرده‌اند یا خیر؟ تاریخ‌های ملی ـ مذهبی، فرهنگ، هنر، ادبیات، فلسفه، پزشکی شدن، قوانین، نهادهای بین‌المللی و حتی جهانی‌سازی چقدر در این تجربیات نقش دارند؟

    شاید این نخستین کتابی باشد که به پدیدۀ مرگ در جامعۀ گذار از سنت ایران و ورود به دنیای مدرن، از حوزه‌های متفاوت می‌پردازد؛ بر همین اساس کوشیده شده که این کتاب و جستارهایش در نقطۀ صفر «مرگ، مطالعات میان‌رشته‌ای» در ایران دیروز و امروز قرار داده شود که چالشی باشد برای گفتگو و صحبت از پدیده‌ای که جفری گورر آن را موضوعی تابویی می‌نامد که موجب درگیری ذهنی اعضای بیشتری از جامعۀ آکادمیک ایران باشد و آن را به‌مثابۀ شاخه‌ای بینارشته‌ای به رسمیت بشناسد.

    این کتاب در دو بخش جستار و مقاله تنظیم شده است. در بخش جستارها خواننده با تنوعی از موضوعات و رویکردهای مختلف همچون جامعه‌شناسی، فلسفه، تاریخ اجتماعی، پزشکی، روان‌شناسی، ادبیات، هنر و انسان‌شناسی روبرو است. این کتاب با ادبیات نظری در حوزۀ مطالعات مرگ آغاز شده است. در اینجا ادبیات نظری مورد توجه بر تقسیم‌بندی آنچه تا پیش از قرن 21 پژوهش و بررسی شده؛ انکار مرگ، تابوکردن مرگ و جداسازی آن از جامعه، رسانه و مرگ، خاطرۀ جمعی، هولوکاست و مناسک گذار و آنچه مهجور مانده؛ معنای مرگ، سازمانی‌شدن مرگ و مرگ اجتماعی تمرکز دارد.

    جستارهایی که در فصل اول به تاریخ اجتماعی و مرگ و مردن می‌پردازد، بازۀ رمانی دورۀ صفوی تا به امروز را در نظر گرفته است. از نحوۀ مراودات ایرانی‌ها با عتبات عالیات و متبرک شیعی در عراق عثمانی تا ابعاد مختلف مرگ ـ اعم از رابطۀ فرد متوفی و بازماندگان، جان‌دادن، مرگ در بستر، کهنسالی، خاک‌سپاری، قتل و شهادت و .... .

    سازماندهی گورستان‌های تاریخی از دیگر مباحث مطرح‌شدۀ این کتاب است. برای نگاهداری چنین فضاهایی ساماندهی یکی از مهم‌ترین عملکردهای مدیریت شهری است. اینکه ساماندهی و اهمیت دادن به گورستان‌های تاریخی چقدر می‌تواند مورد اهمیت واقع شود، از نگاه یکی از دو نویسنده بر بحث شکل‌دهندگی بخشی از مناظر دربارۀ انسان‌ها و آغازگری برای معماری بوده است. به عبارتی گورستان به‌مثابۀ منظری فرهنگی است که باید در حفظ و اعتلای آن کوشید.

    با مطالعۀ فصل دوم به نظر می‌رسد مفهوم مرگ در ایران پساانقلاب چندپاره شده است. حکومت از یک‌سو تلاش می‌کند تا موازی سنت اسلامی و موازین‌اش در حرکت باشد و از سوی دیگر به‌شدت با توسعه و شهرنشینی رشد می‌کند. چنین تناقضی را نه‌تنها از مطالعۀ این جستار بلکه حتی در گزارشی که از بحران کووید 19 و مسئلۀ تدفین مرگ‌های ناشی از پاندمی کرونا در این کتاب آورده شده، درک و دریافت می‌شود. نظام عقلانی در جدال با نظام ارزشی دست‌وپا می‌زند. چنین دست‌وپازدنی با ورود نظام پزشکی مدرن پررنگ‌تر شده است و میل به پس‌زدن بخشی از باورهای جامعه و فرهنگ ایرانی لحظه‌ای هم رهایش نکرده است.

    چنین نظام عقلانی‌ای صرفاً در خدمت مرگ نبوده و پزشکی‌شدن مرگ به‌نوبۀ خود سهم بسزایی در تعریف و معنابخشی مرگ داشته است. فرایند کالایی‌شدن و شیئ‌شدن حیات به‌مثابۀ کالایی مبادله‌پذیر چگونه شکل گرفته است؟ جهان سرمایه‌داری تا چه میزان در مالکیت بدن انسان و حتی انتخاب مرگ خود که امروزه از آن با نام اتانازی یا مرگ خوب یا به‌مرگی یاد می‌شود، تأثیرگذار بوده است؟ و حال جامعۀ کنونی ایرانی با کالبد و بدن افراد جامعه‌اش چگونه مواجه می‌شود؟ یا آیا در جامعۀ ایران مطالعۀ رفتارهای تهدیدکنندۀ حیات، داغ‌دیدگی و ماتم‌درمانی، خودکشی، مرگ‌ اجتماعی از منظر روان‌پزشکی و روان‌درمانی مورد توجه بوده است؟ طرح این پرسش‌ها بهانه‌ای بوده تا در فصل سوم به مسئلۀ پزشکی‌شدن مرگ پرداخته شود.

    دولت ـ ملت پساانقلابی ایران به‌شدت با مسئلۀ سیاست مرگ درهم‌تنیده شده است. جامعۀ انقلابی برای حفظ حیات خود نیاز به قربانی داشت. «مرگ ایدئولوژیک»، «مرگ مقدس» یا «شهادت» یکی از پایه‌های برقراری نظام سیاسی نوین بود. تجربۀ انقلاب، تجربۀ ترور مردان سیاسی، تجربۀ جنگ ایران و عراق، تجربۀ جنگ‌های برون‌مرزی با حکومت‌های اسلامی تندرو همچون داعش، تشییع جنازه‌های شهدا، یادمان‌ها و سیاست‌گذاری‌های یکسان‌سازی مزارهایشان و تجربۀ ترور شخصیت‌های بزرگ سیاسی و علمی در چند سال گذشته نشان می‌دهد که مرگ به‌مثابۀ یک پدیدۀ بسیار زنده و روشن در جامعۀ ایرانی حل شده است. بر همین اساس فصل چهارم کتاب به مرگ مقدس اختصاص داده شده است.

    هنر و ادبیات بخش لاینفک فرهنگ ایرانی‌هاست و همین هنر و ادبیات پیوند تنگاتنگی با پدیدۀ مرگ دارند. اساساً آفرینش هنری و ادبی و حتی مرور اساطیر نشان از تلاشی برای نامیرایی می‌دهد. خلق هنر راهی است برای جاودانگی. هنرهای بصری، نوشتاری و حتی موسیقایی جاودانگی و نامیرایی را برایت به ارمغان می‌آورند. در فصل پنجم خواننده با نقاشی‌ها، عکس‌ها، اشعار و متون ادبی‌ای مواجه می‌شود که بازنمایی از مرگ را متبلور می‌کنند. قدرت حرکت هنر از فضای شهری، خانۀ دیگری، هنر برای هنر تا توصیف کلان‌گورستان پایتخت از موضوعات مورد توجه نویسندگان این فصل بوده است.

    در فصل ششم بر گورستان کلان‌شهر تهران و ایران ـ بهشت زهرا (س) تمرکز شده است؛ چراکه مطالعۀ این گورستان از زوایای متعددی اهمیت بسیاری دارد که در این فصل بدان پرداخته شده است. بهشت زهرا یکی از بزرگ‌ترین گورستان‌های جهان و بازنمایی‌کنندۀ تاریخ فرهنگی و اجتماعی ایران معاصر است. بازنمایی از حضور مدرنیته در مرگ با افتتاح‌اش در سال 1349 و نخستین مکان حضور بنیان‌گذار انقلاب اسلامی برای مشروعیت‌بخشی‌اش به نظام پویا.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها