مشرب الأرواح؛ ألف مقام و مقام من مقامات العارفين بالله تعالی
مشرب الأرواح: ألف مقام و مقام من مقامات العارفین بالله تعالی | |
---|---|
پدیدآوران | روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر (نویسنده) کیالی، عاصم ابراهیم (مصحح) |
عنوانهای دیگر | الف مقام و مقام من مقامات العارفین بالله تعالی |
ناشر | دار الکتب العلمية، منشورات محمد علي بيضون |
مکان نشر | بیروت - لبنان |
سال نشر | 1426 ق |
چاپ | 1 |
موضوع | آداب طریقت
تصوف - اصطلاحها و تعبیرها تصوف - متون قدیمی تا قرن 14 عرفان - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 289/2 /ر9م5 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مشرب الأرواح، به زبان عربى، يكى از آثار مهم عرفانى روزبهان بقلى، در موضوع عرفان عملى است.
ساختار
كتاب، شامل بيست باب است و هر باب آن، حاوى پنجاه فصل مىباشد كه در مجموع، هزار مقام از مذاهب اولياء و مسالك اصفياء را تشكيل مىدهد.
گزارش محتوا
باب اول، در مقامات مجذوبين است. ابتدا، دربارهى مقام روح بحث مىشود كه روح مظهر تجليات صفاتى و ذاتى حضرت احديت به شمار مىرود و در پايان، دربارهى مخالفت نفس صحبت مىكند.
باب دوم، در مقامات سالكين است. تهذيب نفس يكى از مهمترين مقامات سالكين است كه در آن، اخلاق مذمومه به اخلاق محموده تبديل مىشود تا نفس قابليت تجليات حضرت حق را داشته باشد.
باب سوم، در مقامات سابقين است. هر وقت خداى سبحان اراده كند كه به عارف صادق حيات طيبه عنايت كند، او را از جميع اغيار پاک مىكند و به مشاهدهى جمال خود نايل مىگرداند و اين غايت نجات سالك الى الله است.
باب چهارم، در مقامات صديقين است. اول طريق، ارادت است و اوسط آن، كرامت و آخر آن معرفت. ولايت، اتصاف به خلق خداى سبحان است.
باب پنجم، در مقامات محبين است. زمانى كه سلطان محبت در قلب محب تجلى كرد، قلب وى مرآت حقايق ملكوتى مىشود و به جبروت الهى راه مىيابد. در اين صورت، وى بين محو و صحو مىماند.
باب ششم، در مقامات مشتاقين است. مشتاقين، كسانى هستند كه از جلال به جمال، از عظمت به بهاء و از قدم به بقاء فرار مىكنند، زيرا كه نمىتوانند خدا را جز با خدا مشاهده كنند.
باب هفتم، در مقامات عاشقين است. يكى از بحثهاى مهم اين باب، دربارهى اقسام عشق است. عشق، بر سه گونه است: عشق انسانى، عشق روحانى و عشق ربانى.
باب هشتم، در مقامات عارفين است. يكى از مقامات عارفين، مقام جمع الجمعى است. اين مقام، چنين است كه عارف در مشاهده بهگونهاى است كه حق را با ذات و صفات مىبيند.
باب نهم، در مقامات شاهدين است. شاهد، به درجه شهود نمىرسد تا اينكه عين الجمع را مشاهده نمايد و گاهى شاهد به مظهريت اسم الله مىرسد كه در اين صورت هر كس كه بخواهد خداوند را نظاره كند، مىتواند به او نظاره كند، زيرا عارف شاهد، مرآت صفات ذات احديت به شمار مىرود.
باب دهم، در مقامات مقربين است. به نظر روزبهان، رؤيت جهرى حق تعالى در دنيا ممكن است و اگر رؤيت او در اين دنيا امكانپذير نبود، هيچوقت پيامبر اكرم نمىفرمود: «رأيت ربى بعينى».
باب يازدهم، در مقامات موحدين است. يكى از مهمترين مقامات اهل توحيد، اصطلام است؛ يعنى فناى عارف در دوام شهود حق.
باب دوازدهم، در مقامات واصلین است. يكى از اصطلاحات عجيب روزبهان در باب فناء، واژه فناء الفناء است كه در بيشتر كتابهاى خود به آن اشاره مىكند؛ يعنى حق تعالى انسان را به مقام فناى از فناء مىرساند، سپس از فناى فناء هم فانيش مىكند؛ بهطورى كه غيرى برایش باقى نمىگذارد.
باب سيزدهم، در مقامات نقباء است. زمانى كه عارف، به جميع اسماء و نعوت و صفات متصف و با انوار ذات متحد گردد، حق تعالى او را با اسم اعظم مىخواند، همانطورى كه خودش را با اسم اعظم مىخواند و اين، از كمال حب الهى نسبت به بندهاش حكايت مىكند.
باب چهاردهم، در مقامات اصفياء است. مقام رؤيت حق، از مهمترين مقامات اين باب به شمار مىرود، زيرا وقتى عارف، انوار صفات را در مرآت كون مشاهده مىكند و انوار ذات را در نفس خودش، در اين صورت، حق باقى مىماند، نه غير و آيهى شريفه«سنريهم آياتنا فى الآفاق و فى انفسهم حتى يتبين لهم انه الحق»، دلالت بر اين مطلب دارد.
باب پانزدهم، در مقامات اولياء است. وقتى ولى در مقام توحيد كامل و به مقام نكره واصل مىگردد، به اوائل احوال رجوع مىكند تا اينكه معرفت خودش را تصحيح كند، زيرا در مقام نكره همه عقايد مقامات و حالات از او زائل مىشود و در صرف توحيد قرار مىگيرد.
همچنين وقتى روح ولى مستغرق در بحار آزال و آباد قرار مىگيرد، از تمامى احداث، منخلع مىشود و در بين قوس ازل و ابد قرار مىگيرد. لازم به ذكر است كه سدرة المنتهى مقام ارواح اوليا و شجرهى افعال خاص آنهاست.
باب شانزدهم، در مقامات اهل اسرار از نجباء است. وقتى حق تعالى از عين صمديت بر قلب سالك تجلى مىكند، در اين صورت، وى، عارف صمدانى روحانى ربانى مىشود و در اين مقام از هر گونه شهوت طعام و شراب مستغنى مىگردد. هر وقت عارف به مقام رؤيت ذات در كشف صفات مىرسد، در اين صورت عين ذات بدون هيچ حجابى و التباسى بر وى مكشوف مىگردد و بر اساس مشاهده ذات، عارف و بر اساس مشاهدهى صفات عاشق محسوب مىشود.
باب هفدهم، در مقامات مصطفين است. مقام خاص از مقامات مصطفين، خروج از مقامات و حالات و اوصاف است، لذا مقام خاص، مقامى است كه به نبوت نزديكتر است و مقام خاص الخاص، استغراق در بحر انوار ذاتى است. همچنين وقتى سر ذات و صفات براى سر عارف منكشف مىشود، وى در مقام رؤيت حقيقت قرار مىگيرد. مخفى نماند كه مقام حقيقة الحقيقة، بقاء بعد از فناء و فناء بعد از بقاست.
باب هجدهم، در مقامات خلفاست. يكى از مقامات خلفاء، همّ مفرد است؛ بدين معنا كه وقتى عارف در محل تجريد قرار مىگيرد، در اين صورت همّ او، همّ وحدانيت مىشود، نه غير آن. او ديگر همّ حجاب و همّ حدثان در سر نمىپروراند، بلكه تمامى همّ او ربوبيت است؛ به همين جهت عرفا مىگويند: همّ مفرد، براى وحدانيين حاصل مىشود.
باب نوزدهم، در مقامات بدلاست. وقتى عارف در غيب الغيب، غايب و در بحار ازل و ابد فانى مىشود، در اين صورت وى، مجنون عشق الهى شده و در حالت شكر به سر مىبرد، لذا قلم امر و نهى بر وى جارى نمىشود.
باب بيستم، در مقامات اقطاب و غياث است. عارف وقتى كلام حق را از ذات احديت سمع مىكند، در اين صورت مىتواند ميان انبياء، اوليا و ملائكه قضاوت كرده و حكم نمايد و قضيهى جنيد و داورى وى ميان خضر و الياس نبى از اين قبيل است. ناگفته نماند وقتى بندهاى به مقام غوثيت مىرسد، لسان او مفتاح خزائن اجابت مىشود.
وضعيت كتاب
كتاب، با تحقيق دكتر عاصم ابراهيم كيالى، توسط انتشارات دار الكتب العلمية بيروت چاپ شده است.
فهرست محتويات در آخر كتاب ذكر شده است.