مردم نیامده‌اند: سفرنامۀ خراسان میرزا مهدی بدایع‌نگار (لاهوتی)

    از ویکی‌نور
    مردم نیامده‌اند: سفرنامۀ خراسان میرزا مهدی بدایع‌نگار (لاهوتی)
    مردم نیامده‌اند: سفرنامۀ خراسان میرزا مهدی بدایع‌نگار (لاهوتی)
    پدیدآورانبدایع‌نگار، میرزا مهدی (نویسنده) گندم‌کار، فرشید (مصحح)
    ناشرچشمه
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک5ـ1179ـ01ـ622ـ978
    کد کنگره

    مردم نیامده‌اند: سفرنامۀ خراسان میرزا مهدی بدایع‌نگار (لاهوتی) تألیف میرزا مهدی بدایع‌نگار؛ گردآورنده و مصحح فرشید گندم‌کار؛ این کتاب دربرگیرندۀ دو سفرنامه از میرزا مهدی‌خان بدایع‌نگار است؛ هر دو روایت سفر او از تهران به مشهد (به گفتۀ خودش چهار مرتبه به مشهد سفر کرده است که از سفرهای قبلی خود سفرنامه‌ای ننوشته است).

    ساختار

    کتاب از دو سفرنامه تشکیل شده است.

    گزارش محتوا

    میرزا مهدی تفرشی مشهور به «بدایع‌نگار» و متخلص به «لاهوتی» (28 دی 1242 تهران ـ 1 خرداد 1320 امام‌زاده قاسم تهران) شاعر و ادیب دوران قاجار و از رجال طرفدار مشروطیت است. او تحصیلات مقدماتی را در تهران در زمینه‌های صرف و نحو، علوم دینی، نجوم، رمل، حکمت، ریاضی و عرفان گذراند و آثار بسیار متنوعی نیز تألیف کرد. هم‌زمان از سنین نوجوانی به مشاغل دولتی و اداری روی آورد. در سال 1297 قمری در ادارۀ وزارت امور خارجه در منصب منشی‌گری مشغول شد و چهار سال بعد به منصب نایب وزیر رسید و ناصرالدین شاه به او لقب «بدایع‌نگار» داد. او در سال 1307 قمری موفق به دریافت نشان «شیر و خورشید» و در 1313 قمری نشان و حمایل امیرتوفانی شد. سال 1309 قمری جزء وزرای دارالشورای دولت قرار گرفت و تا سال 1325 در این سمت مشغول خدمت بود. پس از آن کم‌کم به انزوا رفت و باقی عمر خویش را صرف مسافرت‌هایی به کربلا، بغداد، مشهد و برخی شهرهای دیگر کرد.

    او در دوران زندگی‌اش آثار بسیاری تألیف کرد که از جمله آنها عبارت‌اند از: ریاض المنجمین، بدایع الانوار فی احوال سابع الائمة الاطهار، توضیح البیان فی تسهیل الاوزان، بدایع الوصول الی علم الاصول، بدایع العروض، بدایع الحکمة، بدایع الانساب فی مدفن الاطیاب و .... . او شعر نیز می‌سرود؛ تخلصش در ابتدا «مَخلص» بود و پس از پیوستن به سلسلۀ نعمت‌اللهی آن را به «لاهوتی» تغییر داد.

    این کتاب دربرگیرندۀ دو سفرنامه از میرزا مهدی‌خان بدایع‌نگار است؛ هر دو روایت سفر او از تهران به مشهد (به گفتۀ خودش چهار مرتبه به مشهد سفر کرده است که از سفرهای قبلی خود سفرنامه‌ای ننوشته است). سفرنامۀ اول در 18 ربیع‌الثانی 1326/ 30 اردیبهشت 1287 هم‌زمان با سال‌های ابتدایی مشروطه و مقارن با پادشاهی محمدعلی شاه نوشته شده است. بدایع‌نگار این سفر را از حرم شاه عبدالعظیم تهران آغاز می‌کند و ابتدا به بیدخت گناباد می‌رود. او که جزء دراویش نعمت‌اللهی است، دو هفته در آنجا می‌ماند تا در کلاس‌های مذهبی حاضر شود. سپس برای زیارت به مشهد می‌رود و پس از توقفی حدوداً یک‌ماهه در 12 شعبان 1326/ 18 شهریور 1287 به تهران برمی‌گردد.

    سفرنامۀ دوم که در حاشیۀ سفرنامۀ اول نوشته شده است، مربوط به سفر بعدی او به مشهد است که در سال 1343 قمری/ 1303 خورشیدی و بسیار خلاصه و فقط برای ثبت خاطرات نوشته شده است و اهمیت سفرنامۀ اول را ندارد؛ اما از حیث مشاهدۀ تغییرات در وضع راه‌ها و نحوۀ مسافرت طی بیست سال درخور توجه است.

    سفرنامۀ اول از چند منظر دارای اهمیت است: اطلاعاتی از جغرافیای شهرها و روستاها و استراحت‌گاه‌های بین راه تهران ـ مشهد می‌دهد؛ اطلاعاتی از مخارج سفر و قیمت اجناس و خوراکی‌ها می‌دهد؛ نویسنده از رهگذر روایتش از اقامت در گناباد شرحی از وضع دراویش آنجا و شیوۀ معیشت‌هان می‌دهد؛ توصیف جامعی از شهر مشهد می‌دهد که تا حد زیادی دقیق است؛ هم‌زمان با به توپ بسته‌شدن مجلس توسط نیروهای محمدعلی شاه است و همین موضوع سبب شده است در مسیر برگشت به برخی تبعیدی‌ها از جمله سید محمد طباطبایی برخورد و تصویری از همراهان آنان بدهد؛ ملاقاتی هم با سید مصطفی تهرانی (سمسار» دارد که خود او هم در سفرنامه‌اش گزارشی از این دیدار به دست داده است؛ دربارۀ رجال میانی کشور اطلاعاتی می‌دهد که در دیگر منابع کمتر می‌توان ردی از آنها پیدا کرد مثل سیدعلی سیستانی پدربزرگ و هم‌نام آیت‌الله سیستانی.

    هیچ‌کدام از این سفرنامه‌ها اسمی ندارد و عنوان کتاب از مصحح است. سبک نوشتاری بدایع‌نگار بسیار ساده و روان است و پیچیدگی زبانی ندارد. قالبش «روزنوشت» است و بنا به ماهیت این نوع نوشته فاقد انسجام و تدوین «خاطره‌نویسی» است.

    نسخۀ منحصربه‌فرد این دو سفرنامه به شمارۀ 2019418777 در کتابخانۀ کنگرۀ آمریکا نگه‌داری می‌شود. خط متن شکستۀ نستعلیق است و از جوهر مشکی استفاده شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها