مدینی، محمد بن عمر
اَبوموسی مَدینی، محمد بن ابی بكر عمر بن احمد بن عمر بن محمد اصفهانی (۵۰۱-۵۸۱ ق / ۱۱۰۸-۱۱۸۵ م)، محدث نامدار شافعی مذهب.
انتساب به مدینی
وی را به سبب انتساب به «مدینۀ اصفهان» مدینی نامیدند و آن همان «جی» است كه در زمان یاقوت به «شهرستان» شهرت داشت.
تدریس، اساتید، مشایخ
پدر ابوموسی نیز از عالمان بود و او در كودكی با همت و كوشش پدر از كسانی چون ابوسعد محمد بن علی بن محمد كاتب، ابوعلی حداد، ابوالقاسم غانم بن محمد برجی و ابومنصور محمد بن عبدالله بن مندویه تیمناً و بر سنت آن روزگار حدیث شنید و از این طریق برخی اصحاب ابونعیم اصفهانی (د ۴۳۰ ق) را درك كرد.
ابوموسی در كودكی قرائت قرآن را فرا گرفت و سپس فقه شافعی را نزد ابوعبدالله حسن بن عباس رستمی آموخت و همچنین در نحو و لغت مهارت یافت. وی برای استماع حدیث و استفاده از مشایخ دیگر سرزمینها، از اصفهان خارج شد و به بلاد جبال و ازجمله همدان مسافرت كرد. در شوال ۵۲۴ به بغداد وارد شد و در همان سال به حج رفت و پس از آن به بغداد بازگشت و از كسانی چون ابوالقاسم ابن حصین، ابوبكر محمد بن عبدالباقی انصاری و ابوالعز ابن كادش بهره برد.
تاریخ بازگشت ابوموسی به اصفهان دانسته نیست، ولی میدانیم كه بار دیگر در ۵2۴ ق به سفر حج رفت.
گفتهاند كه ابوموسی از حدود ۳۰۰ تن از مشایخ، استفادۀ علمی برده است كه از میان آنان افزودن بر كسانی كه یاد شدند، باید از كسانی چون ابوالقاسم اسماعیل بن محمد تیمی، ابوالفتح محمد بن عبدالله خِرَقی، محمد بن ابی نصر لفتوانی، ابوالمحاسن مسعود بن محمد بن غانم هروی، ابوطاهر عبدالكریم بن ابی الفتح حسنابادی، ابوالفضل محمد بن طاهر مقدسی، معروف به ابن قیسرانی، ابومنصور عبدالرحمن بن محمد قزاز و نیز پدرش نام برد. وی همچنین قرائات دهگانه را نزد محمد بن حسین مزرقی فرا گرفت. گفتهاند كه وی از شیخ منتجبالدین رازی، عالم امامی معاصرش، نیز حدیث شنیده است.
امام عصر خود و شیخالاسلام
چنین نقل شده است كه ابوموسی در معرفت حدیث و علل و رجال آن متبحر بود و او را امام عصر خود و شیخالاسلام خواندهاند.
آوردهاند كه كتابهای زیادی دربارۀ وی نوشته شده است، از آن میان ابن قاضی شهبه شرح حال او را فراهم كرده بوده است.
شاگردان، راویان
ابوموسی شاگردان متعدد داشته است كه از میان آنان باید ابوسعد سمعانی، ابوبكر، محمد بن موسی حازمی، ابومحمد عبدالغنی بن عبدالواحد مقدسی و ابومحمد عبدالقادر ابن عبدالله رهاوی را نام برد.
آثار
ابوموسی از محدثانی است كه به كثرت آثار شهرت دارد. به گفتۀ ذهبی ابن تیمیه، ابوموسی را به اعتبار تصانیفش از ابن عساكر برتر میدانست.
الف ـ چاپی
1.خصائص المسند، دربارۀ مسند احمد بن حنبل كه یك بار همراه كتاب المصعد الاحمد در قاهره (۱۳۴۷ ق / ۱۹۲۹ م) و بار دیگر به كوشش احمد محمد شاكر در مقدمۀ مسند احمد بن حنبل، درهمانجا (۱۹۴۴ م) به چاپ رسیده است.
2.زیادات علی كتاب الانساب، كه ذیلی است بر الانساب المتفقۀ ابنقیسرانی. این ذیل همراه اصل كتاب به كوشش دیونگ در لیدن (۱۸۶۵ م) منتشر شده است.
3.المجموع المغیث فی غریبی القرآن و الحدیث، كه در ۴ مجلد به كوشش عبدالكریم غرباوی در مكه (۱۴۰۶-۱۴۱۰ ق / ۱۹۸۶- ۱۹۸۹ م) به چاپ رسیده است. این كتاب كه با نامهای تتمةالغریبین و المغیث نیز در منابع ذكر شده است، ذیلی بر الغریبین ابوعبید هَرَوی است. ابن اثیر در مقدمۀ النهایة از این كتاب ستایش كرده و گفته است كه در قدر و فایده با كتاب هروی برابری میكند. همو كتاب النهایة را در دنبالۀ كار ابوموسی و سلفش ابوعبید هروی نگاشته و در واقع كتاب ابن اثیر جمع میان این دوكتاب وبرخی مطالب دیگر است.
۴. نزهة الحفاظ، كه به كوشش عبدالراضی محمد عبدالمحسن در بیروت (۱۴۰۶ ق / ۱۹۸۶ م) به چاپ رسیده و مشتمل بر «احادیث مسلسل» است.
ب ـ خطی
1.ابن ابی الدنیا و ما وقع عالیاً من حدیثه؛ ۲. احادیث و حكایات؛ ۳. الامالی؛ ۴. حدیث الاستلقاء؛ ۵. ذكر الامام الحافظ ابی عبدالله ابن منده و من ادركهم من اصحابه؛ ۶. رباعی التابعین؛ ۷. طوالات الاخبار؛ ۸. اللطائف من دقائق المعارف فی علوم الحفاظ الاعارف ؛ ۹. من ادركه الخلال من اصحاب ابن منده؛ ۱۰. منتهی رغبات السامعین فی عوالی احادیث التابعین و اتباعهم.
ابوموسی مدینی همچنین كتابی با عنوان تتمة معرفة الصحابة داشته كه ذیلی بر كتاب ابوعبدالله ابن منده بوده است.
ابن اثیر (علی) در اسدالغابة میان كتابهای ابن منده، ابونعیم اصفهانی، ابن عبدالبر و ابوموسی مدینی و نیز برخی اطلاعات دیگر جمع كرده است؛ ازاینرو مطالب كتاب ابوموسی به طور پراكنده در سراسر اسدالغابة بر جای مانده است. این كتاب مورد استفادۀ عمادالدین طبری در كامل بهائی نیز واقع شده است.
ابوموسی همچنین كتابی با عنوان دستور المذكرین و منشور المتعبدین داشته كه ابن طاووس در تألیف اقبال الاعمال از آن بهره برده است. این كتاب بنا بر گفتۀ كولبرگ گویا دربارۀ دعاهای روزها و مواقع گوناگون سال بوده است.
ظاهراً ابوموسی كتابی نیز با عنوان فضائل البتول(ع) داشته كه ومرد استفادۀ مؤلف الثاقب فی المناقب كه معاصر وی بوده، قرار گرفته است.
رازی نیز در نزهة الكرام از كتاب تنویر وی یاد كرده و بعضاً به نقد مطالب آن پرداخته است. افزون بر اینها، ابوموسی تألیفات دیگری نیز داشته كه نام برخی از آنها در منابع آمده است. [۱].
پانویس
- ↑ بخش فقه، علوم قرآنی و حدیث، ج6، ص307-306
منابع مقاله
بخش فقه، علوم قرآنی و حدیث، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.