مدخل داستان معاصر فارسی (1274 ـ 1384)
مدخل داستان معاصر فارسی (1274 ـ 1384) | |
---|---|
پدیدآوران | راغب، محمد (نویسنده) |
ناشر | فاطمی |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 9ـ84ـ6630ـ622ـ978 |
موضوع | قرن ۱۳ -- تاریخ و نقد داستانهای فارسی,قرن ۱۴ -- تاریخ و نقد داستانهای فارسی |
کد کنگره | PIR ۳۸۶۹/ر۲م۴ ۱۳۹۹ |
مدخل داستان معاصر فارسی (1274 ـ 1384) تألیف محمد راغب، این کتاب فهرستی است کوتاه که تنها اندکی از بسیار تاریخ ادبیات داستانی معاصر ایران را نشان میدهد. در این گزارش تاریخی، جریانها به دلیل وابستگی صعود و افول گونههای ادبی به تحولات سیاسی، سودمندتر از دیگر رویکردها دانسته شده و بیشتر از نویسندگان صاحب صناعتی یاد شده که بر سنت داستاننویسی فارسی تأثیر گذاشتهاند.
ساختار
کتاب در نه فصل تدوین یافته است.
گزارش کتاب
این کتاب فهرستی است کوتاه که تنها اندکی از بسیار تاریخ ادبیات داستانی معاصر ایران را نشان میدهد. در این گزارش تاریخی، جریانها به دلیل وابستگی صعود و افول گونههای ادبی به تحولات سیاسی، سودمندتر از دیگر رویکردها دانسته شده و بیشتر از نویسندگان صاحب صناعتی یاد شده که بر سنت داستاننویسی فارسی تأثیر گذاشتهاند. از مباحث بسیار مهم ریشههای روایی رمان و داستان کوتاه در سنت ادبی کهن فارسی و دیدگاههای ارزشمند پیشینیان دربارۀ قصهگویی نیز به ضرورت گذشته که خود مجالی دیگر میطلبد
تأکید بیشتر بر رمان به دلیل غالب بودن این قالب در میان تمامی اشکال ادبی روزگار کنونی است. به ضرورت گاه واژۀ «رمان» در معنای عام به عمدۀ شکلهای بلند داستانی خطاب شده و نویسنده تمایزی میان رمان و رمانواره قائل نشده است و گاه آن را در معنایی خاص در چارچوب دیدگاه گئورگ لوکاچ به کار برده است. در تحلیل هم بر هر دو گرایش مرتبط با ادبیات تکیه شده و از برخی ابزارهای آنها در حد مقدور سود برده شده است: یکی روایتشناسی و دیگر جامعهشناسی ادبیات؛ اولی جنبههای شکلی و دومی جنبههای محتوایی تحلیل را پوشش میدهند. اولی بیشتر به سراغ ساختار پیرنگ میرود و دومی بیشتر با کنش اجتماعی شخصیت در پیرنگ سروکار دارد؛ دو سازهای که وجه اصلی تمایز رمان را با قصه و سایر شکلهای روایی مشخص میکند. در روایتشناسی بیشتر از رویکردهای شناختهشدۀ روایتشناسان ساختارگرا بهره برده شده و در جامعهشناسی ادبیات، به کابربردی ساده از مفهوم قهرمان مسئلهدار از نظر گئورگ لوکاچ و لوسین گلدمن بسنده شده است.
ممکن است در خوانش فصلهای این کتاب عدم توازنی به چشم آید؛ برای نمونه در فصول اولیه با سخنگفتن مشروحتر از نخستین اثر یک گونه، بهانهای برای توضیح بیشتر آن همراه با مثال فراهم شده است. ضمناً نباید از یاد برد که آثار بیشتری دربارۀ کتابهای فصول آغازین نوشته شده که ارجاع بدانها بیفایده نبوده و ذکر شده است. افزون بر این تنها در بخشی از فصل دوم به ویژگیهای روایی کلی دوران پرداخته شده است؛ زیرا در فصول بعدی با گسترش کمی و کیفی داستانهای فارسی، تنوع نامحدود شکلها اجازۀ داوری دربارۀ همۀ آنها را ذیل یک اسلوب نمیداد. در نتیجه رسیدگی به همه یا اکثریت آثار و توضیح بیشتر دربارۀ آنها ناممکن بود. گزارشهای تاریخی فصول ابتدایی چندان پایبند به ارائۀ جزئیات نیستند و بیشتر به کلگویی بسنده شده است؛ اما هرچه زمان به جلوتر میرود، بر دقت تاریخی افزوده شده است.
کتاب در فصل اول با شروع دورۀ ناصرالدین شاه آغاز شده و و با پایان دورۀ ریاستجمهوری سید محمد خاتمی پایان یافته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات