محمود دولت آبادی چه میگوید؟ (چهار نقد و یک مصاحبه)
محمود دولت آبادی چه میگوید؟ | |
---|---|
پدیدآوران | گلمحمدی، حسن (نویسنده) |
ناشر | یاقوت علم |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 2ـ20ـ6903ـ622ـ978 |
کد کنگره | PIR 8047 |
محمود دولت آبادی چه میگوید؟ (چهار نقد و یک مصاحبه) تألیف حسن گلمحمدی، این کتاب شامل نقدهای نویسنده بر چهار کتاب از دولتآبادی است به همراه یک مصاحبه با او و همچنین دو جستار کوتاه در ضرورت نقدپذیری. «بنیآدم»، «طریق بسمل شدن»، «عبور از خود» و «بیرون در» عناوین چهار کتابی است که در این مجموعه مورد نقد نویسنده قرار گرفتهاند.
گزارش کتاب
محمود دولتآبادی نویسندهای است که به قول خودش به نقد آثارش توجهی ندارد و آنها را نمیخواند. از آنجا که نقد بر اساس مثلثی اثربخش است که در سه رأس آن نویسنده، خواننده و منتقد قرار گرفتهاند، اگر نویسندهای مثل دولتآبادی به نقد توجه نداشته باشد، آیا باید منتقدین به نقد آثارش بپردازند یا نه؟ جواب این سؤال مثبت است؛ چراکه خواننده و منتقد نباید از نقد آثار دست بکشند.
این کتاب شامل نقدهای نویسنده بر چهار کتاب از دولتآبادی است به همراه یک مصاحبه با او و همچنین دو جستار کوتاه در ضرورت نقدپذیری. «بنیآدم»، «طریق بسمل شدن»، «عبور از خود» و «بیرون در» عناوین چهار کتابی است که در این مجموعه مورد نقد نویسنده قرار گرفتهاند.
نویسنده در پیشگفتار خود دربارۀ آثار دولتآبادی و عدم درک شرایط اجتماعی روزگار کنونی، میگوید: «برای اینکه دولتآبادی از اولین آثارش تا آخرین آنها در قالب اطنابنویسی و داستانپردازی سعی کرده است ادبیات را آلوده به ایدئولوژیاش کند؛ از اینرو داستانهایش در قالب یک محور خلق میشوند و اغلب شبیه یکدیگرند. راوی زندگی تلخ افراد خاص بودن و حل مشکلات آنها را در معیارها و ارزشهای یک ایدئولوژی پنداشتن و در این چارچوب قلمزدن و به قول طرفدارانش بزرگترین رمان فارسی را به نگارش درآوردن چیزی جز آن نیست که او در قلمفرساییهای طولانی و خستهکننده و غیرضرور نظریههای ایدئولوژیک خود را به ادبیات تبدیل میکند».
دربارۀ مجموعه داستان «بنیآدم» گلمحمدی معتقد است در کل این مجموعه، دو داستان «اسم نیست» و «اتفاقی نمیافتد» زمینههای عینی داستان کوتاه را دارد؛ ولی طرز بیان و نتیجهگیریها قابل نقد و بررسی بیشتر است.
نوشتار بعدی کتاب، نقد بر رمان «در طریق بسمل شدن» است. در این نقد آمده است: «در پایان دولتآبادی پس از این همه نوشتن از تخیل و تکرار خاطرات گذشته و بیان و القاء مانیفستهای ذهنی خود، بدون آنکه خطابهای پایانی برای جنگ و ضدجنگ ارائه دهد، رمان خود را به پایان میبرد و خواننده را همچون آن انسان سرگردان در درۀ قیامت گنگ و مبهوت تنها میگذارد تا در ذهن خود به دنبال تصور پایانی دلخواه بر این رمان باشد و این چیزی نیست جز بسمل کردن انسان و واقعیتهای جنگ».
نقد و بررسی کتاب «عبور از خود» در نوشتار بعدی این کتاب انجام شده است که ناقد در پایان نتیجه گرفته است این کتاب استاد دولتآبادی «عبور یکطرفه از خود» است نه عبور از خود.
نقد کتاب «بیرون در» در نوشتار بعدی کتاب صورت گرفته است. نویسنده معتقد است دولتآبادی نمیتوان ذهن و قلم خود را از سلطۀ اندیشههای چپ کمونیستی که برای او به صورت خاطرات نوستالژیک درآمده است، خلاص کند. حتی موقعی که میخواهد یک داستان معمولی از محیط روستا بنویسد .....، همواره اندیشههای ایدئولوژیک چپ به ذهن این نویسنده هجوم میآورند و او آگاهانه قلمش را به بیان اینگونه تفکرات سوق میدهد. به باور نویسنده دولتآبادی در این کتاب، خاطرات نوستالژیک اندیشههای چپ خود را در پردهای از تصورات سیاه و تاریک با فضاسازیهای سنگین سیاسی با زبان غیرمعمول گذشتۀ خود به رشتۀ تحریر درآورده است.
در آخرین بخش کتاب نیز گفتگوی کوتاهی که نویسنده با محمود دولتآبادی انجام داده، آورده شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات