مجموعة رسائل إبن الجوزي في الخطب و المواعظ و الحکایات و الفوائد العامة
مجموعة رسائل إبن الجوزي في الخطب و المواعظ و الحکایات و الفوائد العامة | |
---|---|
پدیدآوران | ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی (نويسنده)
ناجی، هلال (مصحح) حسین، ولید أحمد (مصحح) |
سال نشر | 1421ق |
چاپ | 1 |
موضوع | ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، ۵۰۸ - ۵۹۷ق. |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
مجموعة رسائل ابن الجوزي في الخطب و المواعظ و الخطابات و الفوائد العامة، اثر ابوالفرج عبدالرحمن بن على بن جوزى (597-508ق)، عالم بغدادی قرن ششم هجری است که در دانشهای گوناگون زمانه خود چیرهدست بوده است. در این مجموعه، چهار کتاب «اليواقيت»، «عجيب الخطب»، «رؤوس القوارير» و «ملتقط الحكايات» از نویسنده و با پژوهش هلال ناجی و ولید بن احمد الحسین (ابوعبدالله زبیری) عرضه شده است.
اليواقيت
اليواقيت، کتابی نیکو در فن وعظ و اندرز اسلامی است که ابن جوزی آن را با ظرافت ویژهای در روش تألیف و با تعبیرها و تصویرسازیهای چشمنوازی ارائه کرده است؛ بهگونهای که او با این کتاب میتواند با دیگران هماوردی پیروزمندانهای داشته باشد. سجع اندرزگونه او، که در صد خطبه کتاب جریان دارد، روان و بیتکلف است که نشاندهنده جوشش قدرت بیان او است. اليواقيت بههمراه سه اثر دیگر ابن جوزی «تحفة الواعظ و نزهة الملاحظ»، «اللآلي» و «المنثور»، نمونههای برجستهای از اندرزنامههای اسلامی در سده ششم هجری است[۱].
ابن جوزی خطبهها را بهترتیب حروف معجم تنظیم کرده است؛ او در هر فصل، حرفی را برمیگزیند و پایان جملههای مسجع را به آن حرف پایان میدهد؛ در اینجا نمونهای از عبارت کتاب در حرف «ح» ارائه میشود: «حرفُ الحاء و فيه خطبةٌ واحدةٌ: الحمدُ لله مُدبر الأفلاك و مُثير الرياح و مُبدع الأملاك و مُقدر العناء و مُدبر الصلاح؛ ذلِكمُ اللَّهُ فَأَنَّی تُؤْفَكونَ فالِقُ الْإِصْباحِ»[۲]. همچنانکه دیده میشود، ابن جوزی خطبهاش را با آیهای از قرآن که همان حرف سجع را در بر دارد، پایان میبرد.
نام این کتاب در آثار دیگران، گوناگون ثبت شده است؛ ذهبی از آن با عنوان «اليواقيت في الخطب الوعظية» یاد کرده است و کارل بروکلمان (خاورشناس آلمانی) آن را «اليواقيت» میخواند.
محققان (ناجی و زبیری) در تهیه این کتاب از نسخهای که در «دار الآثار العامة» بغداد است، بهره جستهاند که مطابق با نسخهای است که حاجی خلیفه آن را با صد خطبه از اندرزهایش ثبت کرده است[۳].
عجيب الخطب
ابن جوزی این کتاب را در پاسخ به برخی دوستانش و هماوردی با آنان نوشته است؛ آنان نوشتن یک متن عربی را بدون آنکه از همه حروف هجایی بهره گرفته شود، ممکن نمیدانستهاند. ابن جوزی در این اثر با نوشتن سی خطبه که در هریک از آنها یکی از حروف را نادیده گرفته و بهکار نبرده است، کتاب شگفتانگیزی را با بیانی مسجع و محتوای بدیع و نادری ارائه داده است[۴].
شیوه ابن جوزی در خطبههای سیگانهاش اینگونه است که: نخستین خطبه حرف «الف» ندارد؛ دومین خطبه بدون حرف «ب» است و به همینگونه، تا آخرین حرف پیش میرود؛ مثلا خطبه بیستونهم حرف «ی» ندارد. ابن جوزی خطبه آخر را بدون نقطه و با حروف مهمله نوشته است[۵]. این سبک نوشتاری ابن جوزی، ممتاز و چشمگیر است، اما بهاندازه متن کتاب که محتوای بدیع و معانی استوار و باشکوهی دارد، اهمیت ندارد[۶]. سجعی که ابن جوزی در خطبهها بهکار برده است، با ادبیات و موضوعات زمانه او همخوانی دارد. نکته مهم این است که سجع او متکلفانه نیست و از قدرت بیانی جوشان و کمنظیری برخوردار است[۷].
رؤوس القوارير في الخطب و المحاضرات و الوعظ و التذكير
ابن جوزی، رؤوس القوارير را در چهار باب شکل داده است: نخستین باب، با سیویک خطابه، خطبههایی ممتاز را در بر دارد؛ باب دوم، سیوپنج فصل دارد که در تصریف لغت و موافقت قرآن با آنها نوشته شده است؛ سومین باب، بیستوهشت فصل دارد و نکتههای کمیاب و دستچینشده بههمراه پرسشهایی را در بر دارد و باب پایانی (چهارم)، اندرزنامهای با سیوسه فصل است[۸].
ابن جوزی در نخستین باب، عبارتهای هرکدام را با حرفی از حروف هجایی بهترتیب، مسجع نموده است. او خطبهها را با حدیثهای نبوی(ص) و شواهد شعری غنا میبخشد. محتوای بسیاری از این جملههای مسجع، به حدیث نبوی و یا داستان و مناسبت ویژهای اشاره دارد. ابن جوزی هر خطبه را با آیهای از قرآن به پایان رسانده است. باب سوم و باب چهارم، نکتههای ناب و ظریف و مطالبی را به شکل پرسش و نیز اندرزهایی را در ضمن مجموعهای از حکایتها آورده است که البته برخی از آنها نامأنوسند و این، شیوهای است که ابن جوزی در بسیاری از نوشتههایش بهکار برده است[۹].
ملتقط الحكايات
ابن جوزی این کتاب را با پنجاهوشش داستان از نیکومنشان (صالحان) عرضه کرده است و آن حکایتها را با نکتههای عبرتآمیز و اندرزهای سودمندی که آدمی را در مواجهه با رنجها و آسیبهای زندگی بینا میکند، آمیخته است.
محققان بر این باورند که در برخی از این داستانها نکتههایی است که با شرع مقدس همخوانی ندارد و نیز در آنها مبالغههایی وجود دارد که اینها را میتوان در حکایتهای «14، 17، 47 و 56» یافت. بااینهمه، کتاب از مطالب سودمند، اندرزها و عبرتها تُهی نیست[۱۰].
ابن جوزی در این کتاب، داستانهای بسیار کوتاهی از کسانی مانند ابراهیم بن ادهم، حسن بن ربیع، ابن سماک، رابعه عدویه، فضیل بن عیاض، عمر بن عبدالعزیز، ذوالنون مصری و... آورده است[۱۱].
پانویس
منابع مقاله
مقدمههای محققان و نویسنده و متن کتاب.