مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی (جهان‌بینی و ایدئولوژی)

    از ویکی‌نور
    مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی (جهان‌بینی و ایدئولوژی)
    مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی (جهان‌بینی و ایدئولوژی)
    پدیدآورانحسینیان، روح‌الله (نویسنده)
    ناشرمرکز اسناد انقلاب اسلامی
    مکان نشرتهران
    سال نشر1388
    موضوعخمینی، روح‌الله رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران -۱۲۷۹، -۱۳۶۸--نظریه درباره سیاست و حکومت ایدئولوژی اسلام و سیاست
    کد کنگره
    ‏۱۵۷۴DSR۵/ /س۹م۲ ۱

    مبانی اندیشه سیاسی امام خمینی (جهان‌بینی و ایدئولوژی) تألیف روح‌الله حسینیان (متولد 1334ش)

    کتاب در دو بخش نگاشته شده است. بخش اول مربوط به جهانبینی حضرت امام و بخش دوم مربوط به ایدئولوژی حضرت امام می‌باشد که در رابطه با جهانبینی حضرت نُه اصل را مطرح می‌کنند.

    اصل اول: رابطه‌ی خالق با هستی مانند خورشید و اشعه‌ی آن است.

    اصل دوم: لا مؤثر فی الوجود الا الله.

    اصل سوم: هدفداری آفرینش.

    اصل چهارم: هستی برای انسان.

    اصل پنجم: انسان برای رسیدن به خدا.

    اصل ششم: انسان بر عشق الهی سرشته شده است.

    اصل هفتم: سنت آزمایش انسان.

    اصل هشتم: آغاز جنگ و نزاع در جامعه.

    اصل نهم: پیروزی حق بر باطل.

    در رابطه با ایدئولوژی امام مسئله ولایت فقیه، بداهت ولایت، لزوم تشکیل حکومت، تفاوت حکومت اسلامی با حکومتهای دیگر، مدارک روایی ولایت فقیه، جمهوری شکل نظام ولایی، ولایت عامل مشروعیت جمهوریت، ولایت فقیه مانع انحراف حکومت، علت‌های مقبولیت ولایت فقیه، مبانی حکومت واحد جهانی و امکان تشکیل آن و مبارزه دائمی علیه استکبار جهانی مطرح شده است.

    اندیشه، نتیجه‌ی یک فرآیند فکری است. حرکت ذهنی از داده‌ها برای کشف مجهول، پاسخ سؤالات و رسیدن به نتیجه. این نتیجه همان اندیشه است. جهانبینی مبناست و ایدئولوژی روبنا. جهانبینی ریشه و ایدئولوژی شاخ و برگ و میوه. جهان‌بینی امام، جهانبینی توحیدی است و می‌فرمایند:

    «اعتقادات من و همه‌ی مسلمین همان مسائلی است که در قرآن کریم آمده است و یا پیامبر اسلام و پیشوایان به حق بعد از آن حضرت بیان فرمودند».

    جهان‌بینی امام از لحاظ ماهیت توحیدی و از لحاظ منابع شناخت اسلامی- عرفانی- فلسفی می‌باشد.

    اصول مهندسی عالم طبیعت، انسان و حرکت تاریخ از نگاه امام به این شرح است:

    اصل اول: امام خمینی نظام هستی را نظام رها و خودمختار نمیدانند و معتقدند که نظام با تدبیر الهی به پیش میرود و هیچ کس جز او نمی‌تواند سرنوشت خویش را تغییر دهد. بر همین مبنا بود که امام قدرت آمریکا را به سخره میگرفتند.

    اصل دوم: لا مؤثر فی الوجود الا الله

    امام خمینی بر مبنای همین اصل در عین حال که بر تهیه سلاح و اسباب تأکید می‌کردند، تأثیر استیلای آن را نفی می‌کردند و معتقد بودند که همه قدرت‌ها از رژیم شاه حمایت کردند… ولی مردم با دست خالی، تفنگ هم نداشت، هیچ نداشت، لکن ایمان بود، قدرت خدا بود که مردم را پیروز کرد.

    اصل چهارم: هستی برای انسان

    براساس آیات قرآنی، حضرت امام معتقد بودند که همه هستی به خاطر انسان آفریده شده است.

    اصل پنجم: انسان برای رسیدن به خداست امام خمینی می‌فرمایند: مقصود اصلی حصول توحید و اقبال به حق است و این منظور اصلی از خلقت است. چنانکه در حدیث قدسی به آن اشاره می‌کند که «من گنج پنهانی بودم، دوست داشتم شناخته شوم،پس خلق را بیافریدم تا شناخته شوم».

    اصل ششم: انسان بر عشق الهی سرشته شده است

    امام خمینی یکی از اهداف انبیاء را تربیت و باز گرداندن انسان به خویشتن انسانی خود می‌دانند و می‌فرمایند: «انبیاء آمده‌اند تا انسان تحت تربیت و تعلیم الهی واقع بشود و بهترین موجودات شود». در اسلام همه‌ی امور مقدمه‌ی انسان سازی است.

    اصل هفتم: سنت آزمایش انسان

    بینش امام خمینی این است که انسان موجودی هدفمند است و هدف او رسیدن به خداست. خداوند برای تحقق این هدف فطرت آدمی را خدایی سرشت و بر او منت نهاد و انبیاء را فرستاد تا انسان را از خمول به فطرت باز گرداند. با همه‌ی این احوال خداوند اراده کرد تا انسان خود با تلاش و مبارزه این راه را طی کند تا به خدا برسد. بر همین اساس به او قدرت انتخاب داد. ظهور انبیاء و قدرت انتخاب، اختیار و آزمایش را پیش آورد تا طی طریق واقعیت یابد؛ و سرانجام ابتلا نیز عامل شتابنده‌ی انسان به سوی خداوند شود.

    اصل هشتم: آغاز جنگ و نزاع در جامعه

    امام خمینی بر اساس قرآن معتقدند که جنگ یکی از عوامل آزمایش انسان است تا انسان‌های مجاهد از دیگران ممتاز شوند. چه اشخاصی که ادعا می‌کنند که اگر برای ما صحنه‌ی جنگ پیش بیاید، پیشقدم هستیم و در وقت عمل از امتحان سربلند بیرون نمی آیند.

    بخش دوم: (ایدئولوژی امام خمینی)

    منظور از ایدئولوژی، نظریه‌ای سیاسی است که دارای مبانی می‌باشد و بر اساس جهانبینی به وجود آمده است.

    ولایت فقیه نظریه سیاسی امام خمینی است.

    اینک به خلاصه‌ای از ادله و مستندات شرعی، مادی و سیاسی حکومت اسلامی از دیدگاه امام می‌پردازیم.

    قبل از امام مرحوم صاحب جواهر نیز در موضوع ولایت فقیه ادعای بداهت کرده و آن را از ضروریات فقه شیعه دانسته‌اند.

    لزوم تشکیل حکومت

    امام، ماهیت سیاسی- اجتماعی اسلام را نشانه‌ی لزوم حکومت میدانستند و برای اثبات نظریه خود به عرف و سنت عقلا استناد کردند و فرمودند: در همه‌ی کشورهای عالم و همیشه این طور است که قانونگذاری به تنهایی فایده ندارد. پس از تشریع قانون بایستی قوه‌ی مجریه‌ای بوجود آید تا قوانین را اجرا کند و اشاره به روش پیامبر می‌کنند و دلیل دیگر ایشان سیره متشرعه است؛ بعد از رحلت رسول خدا در ضرورت تشکیل حکومت همه اتفاق نظر داشتند. اختلاف فقط در مصداق حاکم بود.

    بنابراین خداوند به خاطر حکمت مسئله‌ی رهبری را وانگذاشته است و در همه‌ی زمان‌ها پیشوایی را برای مردم انتخاب می‌کند.

    تفاوت حکومت اسلامی و حکومتهای دیگر

    امام خمینی به این روایت (سخنان امام حسین(ع) در مکه) استدلال میفرمایند: اینکه می‌فرماید مجاری امور در دست علماست برای دو سال و ده سال نیست، فقط نظریه اهالی مدینه نیست، بلکه به صورت عام و مطلق مربوط به همه‌ی زمانها و مکانهاست و اضافه می‌کنند.

    «ولایتی که برای پیامبر اکرم و ائمه(ع) می‌باشد برای فقیه هم ثابت است.»و رسما اعلام کردند که شکل نظام مورد نظر ما جمهوری اسلامی است.»

    قرآن علاوه بر اینکه رهبر آسمانی را به مشاوره‌ی مردم وا میداشت،

    مؤمنان را نیز موظف به مشارکت در تصمیم‌گیری حکومتی می‌کرد و عدم شرکت آنان را مورد سرزنش قرار میداد.«

    امام خمینی ولایت فقیه را امری الهی میدانستند و معتقد بودند که جمهوریت تضمین کنندهی آزادی، استقلال و مصالح مردم نیست، بلکه ولایت فقیه بر حکومت را تضمین کننده سعادت ملت میدانستند.

    علل مقبولیت ولایت فقیه را در چند امتیاز باید جستجو کرد:

    1- ولایت فقیه، اصلی شیعی بود؛

    2- ولایت فقیه، اصلی تاریخی بود؛

    3- ولایت فقیه، اصلی با بنیاد بود.

    از آنجا که ولایت فقیه بر مبنای اصول اعتقادی و اصل توحید بنیاد گذاشته شده بود، جزئی از مبنای اعتقادی مردم قرار میگرفت.

    مبنای حکومت واحد جهانی

    امام خمینی مبنای این حکومت را غایت بعثت انبیاء و اولیاء میدانند و معتقدند چون انبیاء موفق به ایجاد حاکمیت حق مطلق نشدند خداوند «بقیه الله» را برای اکمال بعثت ذخیره کرده است.[۱]


    پانویس

    1. ر.ک: بی‌نام، ص14-16

    منابع مقاله

    بی‌نام، طوبی اندیشه (سطح یک)، سیر مطالعاتی اندیشه‌های حضرت امام خمینی(ره)، بنیاد تبیین اندیشه‌های امام خمینی(ره) در دانشگاه‌ها

    وابسته‌ها