ماهاباراتا: روایتی نو از رزم‌نامه‌ای سترگ

    از ویکی‌نور
    ماهاباراتا: روایتی نو از رزم‌نامه‌ای سترگ
    ماهاباراتا: روایتی نو از رزم‌نامه‌ای سترگ
    پدیدآوراننارایان،آر.کی. (نویسنده) بابک، هومن (مترجم)
    ناشرپرما
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    چاپاول
    شابک7ـ959792ـ622ـ978
    کد کنگره

    ماهاباراتا: روایتی نو از رزم‌نامه‌ای سترگ تلخیص و نوشتۀ آر.کی. نارایان، ترجمه هومن بابک؛ «ماهاباراتا» بزرگ‌ترین رزم‌نامۀ دنیا است؛ یعنی دربرگیرندۀ بیش از دویست هزار چامه است که داستان پررمزوراز خاندان پادشاهی کورو را روایت می‌کند. به همین سبب فشرده و کوتاه‌کردنش بی‌آنکه به چم سخن، نگره‌های فلسفی و دیدگاه‌های اخلاقی و معنوی آن آسیبی رساند و رسالت اصلی حماسه را بازنمایاند، کاری است بسیار سترگ و به قول مولانا «ریختن بحر است در کوزه» و آنکه بخواهیم بحور وزنی را نیز بر اساس ساختار سنسکریت آن ترجمه و مختصر کنیم که رسماً آب در هاون کوفتن است و گواه راستین ژاژخاییدن.

    ساختار

    کتاب از هفده بهره تشکیل شده است.

    گزارش کتاب

    نسخۀ اصلی «ماهاباراتا» به نظم سنسکریت در صدهزار بند سروده شده و از این‌رو «ماهاباراتا» طولانی‌ترین اثر سروده‌شده در جهان است و از منظر کمیت هشت بار از مجموع دو اثر «ایلیاد» و «ادیسه» طولانی‌تر است. برخی موارد نشان می‌دهد هستۀ اصلی این حماسه که شاید یک ترانۀ عامیانه بوده باشد، هزاروپانصد سال پیش از میلاد سروده شده است.

    «ماهاباراتا» بزرگ‌ترین رزم‌نامۀ دنیا است؛ یعنی دربرگیرندۀ بیش از دویست هزار چامه است که داستان پررمزوراز خاندان پادشاهی کورو را روایت می‌کند. به همین سبب فشرده و کوتاه‌کردنش بی‌آنکه به چم سخن، نگره‌های فلسفی و دیدگاه‌های اخلاقی و معنوی آن آسیبی رساند و رسالت اصلی حماسه را بازنمایاند، کاری است بسیار سترگ و به قول مولانا «ریختن بحر است در کوزه» و آنکه بخواهیم بحور وزنی را نیز بر اساس ساختار سنسکریت آن ترجمه و مختصر کنیم که رسماً آب در هاون کوفتن است و گواه راستین ژاژخاییدن.

    نارایان ـ نویسندۀ این کتاب ـ به این باور دارد و خود اذعان می‌کند که این کار نشدنی است؛ بنابراین تنها پیرنگی از داستان اصلی را بیان می‌کند تا خوانندگان با بنیادی‌ترین ساختار داستانی «ماهاباراتا» آشنا شوند. او رویدادها را به شکلی کاملاً گذرا پی می‌گیرد و به هیچ‌روی وارد داستان‌های فرعی «ماهاباراتا» که از قضا بسیارند و مهم، نمی‌شود. نویسنده چارچوب کلی داستان را رودرروی خوانندگان نقش می‌زند و به دلیل اینکه داستان‌پردازی متبحر است، می‌داند چه کند و از چه سوی وارد این بحر ژرف شود. این اثر روایتی را به دست می‌دهد که برای آشنایی نخستین با داستان و شخصیت‌های «ماهاباراتا» بسیار یاری‌کننده است.

    در این کتاب نارایان لحنی گزارش‌گونه به خود می‌گیرد. خواننده احساس می‌کند همراه با او گزارشی از اتفاقات رخ‌داده در بستر تاریخی ـ اسطوره‌ای را می‌خواند که خود نویسنده در آن حضور داشته، آنها را دیده و سپس چکیده‌ای از آن را نگاشته است. نارایان در این کتاب، به روح قصه‌گویی هندو پایبند مانده است؛ هرچند می‌دانیم خلاصه‌کردن متن سترگ «ماهاباراتا» چالشی بسیار دشوار است.

    کتاب دربرگیرندۀ هفده بهره است. نخستین بهرۀ آن پیشینه‌ای بسیار کوتاه از گذشتۀ داستان و چرایی‌هایش را روایت می‌کند. مانند بیشتر داستان‌های دوران باستان، در آغاز شاهی عاشق و دل‌خستۀ دختر فقیری می‌شود؛ ولی بعد داستان سمت‌وسویی دیگر می‌گیرد و تخمۀ روایت حماسی «ماهاباراتا» شکل می‌گیرد. در این بهره نارایان برای رسیدن به داستان اصلی، شخصیت‌های بسیاری را معرفی کرده است که البته برای مخاطبان هندی آشنایند؛ ولی برای مخاطبانی که نخستین بار با «ماهاباراتا» روبرو می‌شوند، کمی گیج‌کننده به نظر می‌رسند. همچنین ضرب‌آهنگ داستان در این بخش کمی تند است؛ ولی بی‌گمان در بهره‌های بعدی کتاب که داستان اصلی آغاز می‌شود، خوانندگان لذت وافر مطالعۀ کتاب را درک خواهند کرد.

    نارایان در آخرین برگ‌های این کتاب سیاهه‌هایی از کسان و مکان‌ها و مفهوم‌ها به دست داده است که برای خواندن و فهم داستان بسیار راهگسار است. همچنین مترجم تبارنامه‌ای در این بخش کتاب گنجانده تا خوانندگان هنگام خواندن داستان بتوانند به آن بازگردند و ذهن خود را سامان دهند.

    در این کتاب شیوۀ ضبط اعلام و نام‌های سنسکریت بر مبنای ساده‌نویسی و ساده‌خوانی است. از آنجا که متن داستانی است جذاب و خواندنی که نباید از لطف سخنش به‌واسطۀ اسامی سخن‌خوان سنسکریت کم شود، واژگان سنسکریت تا جایی که ساختار معنایی و صرفی آنها دست نخورد، ساده و خوانا ضبط شده است. مثلاً هم‌خوان «هـ» و تکرار یک حرف در ضبط فارسی از ساختار واژگان حذف شده‌اند.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها