قطب السرور في أوصاف الأنبذة و الخمور
قطب السرور في أوصاف الأنبذة و الخمور | |
---|---|
پدیدآوران | ابنرقیق، ابراهیم بن قاسم (نويسنده) بربوشی، ساره (محقق) |
ناشر | الجمل |
مکان نشر | عراق - بغداد ** لبنان - بیروت |
سال نشر | 2010م |
چاپ | 1 |
موضوع | آشامیدنیهای الکلی (شعر) - تاریخ و نقد - شعر عربی - تاریخ و نقد - ادبیات عربی -- قرن 1ق. -- تاریخ و نقد |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | 2الف8خ 2223 PJA |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قطب السرور في أوصاف الأنبذة و الخمور، از آثار ادیب، شاعر، تاریخنگار و نویسنده تونسی قرن چهارم و پنجم هجری قمری، ابواسحاق ابراهیم بن قاسم رقیق قیروانی، مشهور به رقیق یا ابن رقیق (متوفای حدود 425ق)، رسالهای بس طویل است که درباره شراب مُسکر (سُکرآور) و انواع آن (خمر: شراب انگور و نبیذ: شراب خرما یا کشمش و...) و صفات و عوارض آن (عربدهکشی و...) و مباحث مرتبط، اخبار و حکایات و سخنانی بسیار را در قالب نظم و نثر میآورد. پژوهشگر معاصر و عضو هیئت علمی دانشگاه تولوز فرانسه ساره بربوشی، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و برای آن مقدمهای مفید نوشته و نویسنده و آثارش و کتاب حاضر را شناسانده است.
هدف و روش و انتقاد
افزون بر عنوان کتاب («قطب السرور في أوصاف الأنبذة و الخمور»: مرکز شادی در ویژگیهای خمرها و نبیذها)، محتوای آن نیز حکایت از آن دارد که نویسنده در موارد فراوانی درصدد تبلیغات درباره ارزش و فضیلت خمر و نبیذ و ستایش شرابخواری است و علاوه بر آوردن اشعار فراوان از شاعران شرابخوار و غلوّ شاعرانه، در نثر نیز عباراتی ستایشگرانه و افراطی، مانند «... هو أصلُ كلِّ لذّة و كلُّ لذّة فرعُه و...» مینویسد[۱].
ساختار و محتوا
- این اثر پربرگ، مباحث متعددی را درباره شراب مطرح کرده است. برخی از موضوعات مهمّ آن عبارت است از: اسامی و صفات و اشتقاق خمر و نبیذ، نوشیدنیها و منافع آن و برتری خمر، شرب خمر در جاهلیت، صلح حدیبیه و خمر، شرابخواری پادشاهان و عربدهکشی و اشعار شاعران درباره خمر بر اساس حروف الفبا.
نمونه مباحث
- أعشی تصمیم گرفته بود مسلمان شود و قصیدهای در مدح پیامبر(ص) سروده بود؛ وقتی ابوسفیان در مکه او را دید و از قصدش آگاه شد، گفت: او «زنا»، «قمار» و «خمر» را بر تو حرام میکند که همه را دوست داری. اعشی گفت: زنا که مرا ترک کرده، ولی شاید بتوانم جایگزینی برای قمار بیابم و اما خمر را به خدا قسم نمیتوانم ترکش کنم؛ پس امسال میروم از آن بهره میبرم و بعد از آن میآیم و اسلام میآورم. پس اعشی رفت و به یکی از روستاهای یمامه رسید و در آنجا شترش او را به زمین زد و گردنش شکست و مُرد[۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.