قرة العيون في أعز الفنون (چاپ کنگره فیض)
قرة العيون في أعز الفنون (چاپ کنگره فیض) | |
---|---|
پدیدآوران | قاسمی، حسن (محقق)
فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی (نویسنده) امامی کاشانی، محمد (اشراف) |
ناشر | مدرسه عالی شهيد مطهری |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1387 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-5183-30-6 |
موضوع | شیعه امامیه - عقاید کلام شیعه امامیه - قرن 11ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 211 /ف9ق4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قرة العيون في أعز الفنون اثر ملا محمدمحسن فيض كاشانى از علماى شيعى قرن يازدهم هجرى است كه به زبان عربى آميخته به فارسى در موضوع اصول دين در آخرين سالهاى حيات فيض (1088ق) تألیف شده است.
ساختار
كتاب به دوازده مقاله تقسيم و ذيل هر مقاله پنج كلمه آورده شده كه در مجموع، كتاب حاوى شصت كلمه و يك خاتمه مىباشد.
مؤلف در اين كتاب اصول عقايد را از صفات و اسماء الهى تا مسئله امامت مورد بررسى قرار داده است. با توجه به اينكه مباحث اصول عقايد معمولاً مباحثى عقلى است ايشان براى روشن شدن اين مباحث از آيات، روايات، اشعار، داستانها و حكايات نيز بهر برده است.
گزارش محتوا
مرحوم فيض در مقدمهاش بر كتاب هدايت را منحصر در نور ثقلين مىداند و خود را اقتدا كننده به قرآن و اهلبيت(ع) مىداند.
نویسنده اولين مقاله كتاب را به معرفت خدا اختصاص داده و طبق سيرهاى كه در اين كتاب پيش گرفته است به آيهاى از قرآن در موضوع بحث خود استناد نموده است كه در اين مقاله عبارتست از هو الاولُ و الآخرُ و الظاهرُ و الباطنُ و هو بكلِّ شىءٍ عليمٌ .او سپس اقدام به توضيح و تفسير اجزاى اين آيه نموده و كلمات پنجگانه مقاله اول را به اين مهم اختصاص داده است.
مؤلف چگونگى جمع بين غيرقابل رؤيت بودن خداوند را به دليل عدم امكان احاطه به ذات او و رؤيت او در جميع اسماء و صفات و تجلياتش را به زيبايى توجيه كرده است و فرمايشات اميرالمؤمنين على(ع) در بيان كلماتى چون «لم أعبدربًّا لم أره» و سخنان فرزندان طيبين و طاهرينش را در اين زمينه حمل بر رؤيت تجليات خداوند در اشياء نموده است.
سپس به همين ترتيب چگونگى جمع بين عدم فكر در ذات خدا و معرفت او يا چگونگى جمع بين ظهور و خفاء ذات اقدس الهى را توضيح داده است.
دوّمين مقاله در صفات و اسماء الهى با استناد به آيه و سبحانَ ربكَ ربِّ العزّةِ عمّا يَصِفونَ مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. مىتوان به چگونگى عين ذات بودن اسماء الهى به اعتبارى و غيرذات بودنشان را به اعتبار ديگر يا چگونگى تربيت مخلوقات به وسيله اسماء الهى و تعليم اسماء الهى به آدم(ع) اشاره كرد.مقاله سوم در صنع و ابداع خداوند است كه در اين مورد به آيه شريفه صُنِعَ اللّه الذى أتقنَ كل شىء استناد نموده است. فيض در اين مقاله اشارهاى به اصول عوالم و نشئات داشته و چگونگى خلقت مخلوقات از عقل را توضيح مىدهد. او بعد از بيان مراتب مخلوقات در صدورشان از حضرت احديّت، اقدام به بيان معناى عرش و كرسى با توجه به روايات مىكند.
مقاله چهارم كتاب در بيان نفوس و اشباح مىباشد كه با آيه و فى أنفسكم أفلا تبصرون آغاز مىگردد. فيض كاشانى در اين مقاله توضيح داده است كه چطور در عين اينكه نفوس بر اجساد مقدم بودهاند امّا در عين حال به حدوث اجساد حادث گرديدهاند. او مىگويد وجود نفوس جزئيه انسانيه بعد از حصول مزاج است كه قبلاً به نحوى ديگر بصورت نفوس ارواح برزخيه بودهاند كه از مادّه مجرد و مشتمل بر شهوت و غضب مىباشند. وى ادامه مىدهد كه نفوس كليه انسانيه كه مختص به كمّل و خواص است پيش از وجود اجسام است. انسهگانها نفوس عديدهاى دارند كه بعضى از آنها مختص خواص از بندگان خدا مىباشد كه براى توضيح اين مطلب به روايات جامعى از مولاى متقيّان على(ع) اشاره كرده است.
مرحوم فيض كاشانى مقاله پنجم را به حدوث عالم اختصاص داده و آيه مورد استنادش انّ ربكم اللّه الذى خلق السماوات و الارض فى ستة ايام ثم استوى على العرش مىباشد.
او نخست معناى حدوث را توضيح داده و تجدد مخلوقات در لحظات گوناگون و کیفیت ارتباط حادث زمانى با قديم را مورد بررسى دقيقتر قرار داده است.
مقاله ششم در قضا و قدر است كه با آيه انّا كل شىء خلقناه بقدر آغاز مىگردد. او معناى قضا و قدر را توضيح داده اقدام به نفى جبر و تفويض و اثبات امر بين الامرين كرده است كه مستند به روايتى از معصوم است.
وى امر ارادى ايجادى را با امر تكليفى ايجابى از همديگر تفكيك نموده و اوّلى را بدون وساطت انبياء مىداند كه احتمال عصيان در آن وجود ندارد و در واقع مشيّت الهى است كه آيه انّما قولنا لشىءٍ اذا اردناه ان نقولُ له كن فيكون بدان اشاره دارد، ولى دوّمى بواسطه انبياء بوده و منظور از آن وقوع مأموربه است كه گاهى اراده خداوندى به وقوع آن تعلق مىگيرد و گاهى به واقع نشدنش.
مرحوم فيض به مناسبت به موضوع محو و اثبات پرداخته علت اسناد تردد و بداء به خداوند را توضيح مىدهد.
هفتمين مقاله به حجت خدا بر خلقش اختصاص يافته و آيه لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط در اين ارتباط مورد استناد قرار گرفته است.
نویسنده ابتدا از نياز خلق به حجت سخن گفته و حجج الهى را داراى درجات متفاوتى دانسته است. سپس چگونگى نزول وحى و ديگر علوم در قلب اهلش را توضيح داده و آنرا بوسيله قلم عقلى كاتب در الواح نفوس مىداند كه خداوند در آيه اولئك كَتَبَ فى قلوبهم الايمان بدان اشاره نموده است. سپس با ذكر افضل انبياء كه عبارتند از نوح، ابراهيم، موسى، عيسى و محمد(ص) با استناد به چندين روايت ثابت مىكند كه افضل مخلوقات پيغمبر اكرم(ص) و ائمه دوازدهگانه ما هستند.
فيض تنها راه تعيين حجت الهى را از ناحيه خدا معرفى شدن مىداند و تعيين آن از طريق اجماع را پيروى از شياطين انس و عمل مىداند و مىگويد چگونه اتفاق ده بيست نفر آدم كه به تقليد از يكديگر روى يك شخص اجماع كردهاند مىتواند معيار تشخيص حجت خداوند باشد؟
مقاله هشتم در بيان فتنههاى امت اسلام پس از حيات طيبه نبى مكرم اسلام(ص) است كه با آيه أحسب الناس أن يتركوا أن يقولوا آمنا و هم لا يفتنون مستند گرديده است.او مرتدشدگان بعد از رحلت پيغمبر(ص) را كسانى مىداند كه در زمان حيات آن حضرت نيز به ظاهر ايمان آورده بودند و باطنشان غير از كفر نبود. او براى اثبات اين ادعا به روايت قلم و دوات و چند روايت تاريخى ديگر نيز اشاره مىكند.
مقاله نهم در علم و ايمان است كه يرفع اللّه الذين امنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات آيه آغازين آن است. فيض در اين مقاله به تقسيم علم و عالم پرداخته و تنها عالمانى كه واقف بر علم ظاهر و باطنند و مثلشان مثل آفتاب است كه عالم را منوّر مىسازند را سزاوار رهبرى امّت مىداند.
وى سپس به طريق تحصيل حكمت پرداخته و تنها راهش را از جانب خدا بوسيله فراغ قلب و صفاى باطن مىداند و مىگويد علت كمى اهل اين مهم و مخالفت عامّه با آن جهلشان نسبت بدان مىباشد.
در ادامه به معناى آيات محكم و متشابه پرداخته، تأويل را فهم باطن و حقيقت و روح الفاظ مىداند. پس از آن با استناد به روايات مختلفى از معصومين(ع) مراتب ايمان و كفر را بازگو مىكند.
مقاله دهم با ذكر آيه و من ورائهم برزخ الى يوم يبعثون به مسئله برزخ مىپردازد.
او برزخ را به حالتى بين موت و بعث معنا مىكند كه روح در اين مدت در بدن مثالى خود است كه انسان در خواب مىبيندش. او صورت برزخى انسان را حاصل طينت انسان مىداند كه با اعمال خود در دنيا آنرا بوجود آورده است. وى در همين مقاله به معنى سؤال قبر و عذاب آن، همچنين به نفخ صور پرداخته است.
يازدهمين مقاله در پيدايش آخرت از دنياست كه آيه و لقد علمتم النشأة الاولى فلو لا تذكرون بدان دلالت دارد. صحيفه اعمال و ميزان، مسئله شفاعت و ايمان بدان، همچنين مسئله صراط و حقيقت آن و ابواب بهشت و جهنم در اين مقاله مورد بررسى قرار گرفتهاند.
دوازدهمين و آخرين مقاله كتاب در بعث و حشر است كه با آيه ثم انكم يوم القيامة تبعثون شروع مىشود.
فيض كاشانى در اينجا به حشر و قيامت و حالات آنها و دركات و درجات و تبديل شدن سيئات و حسنات اشاره نموده است. در ادامه توضيحاتى در مورد بهشت و جهنم مىدهد و اصحاب اعراف را متشكّل از انبياء و اوليائى مىداند كه فراتر از انسهگانهاى معمولى بوده و بر تمام مخلوقات الهى اشراف كامل دارند.
فيض خاتمهاى بر اين كتاب دارد كه با روايتى از پيغمبر اكرم(ص) شروع مىشود كه حضرت فرمود تنها فرقه ناجيه امت من كسانى هستند كه از وصى من على بن ابيطالب(ع) پيروى كنند.او در اين خاتمه به حقانيت حضرت على(ع) پرداخته و اختلاف امت اسلامى را ناشى از جهل و نفاق عدهاى خاص مىداند كه بعد از پيغمبر(ص) بر روى حق و حقانيت على(ع)پردهانداخته و مردم را به بيراهه بردند.
وضعيت كتاب
در ابتداى كتاب بعد از مقدمهاى از محمد امامى كاشانى و مقدمه مصحح چند نمونه از تصاوير صفحات نسخ خطى آمده است. در پايان كتاب نيز فهرست مصادر تحقيق و فهرست محتويات آمده است.
پاورقىهاى كتاب شامل ارجاعات و اختلاف نسخ و توضيحات سودمندى به قلم حسن قاسمى مصحح و محقق كتاب است.
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.