قرآن کریم: برگرفته از کتاب الغدیر علامه امینی رحمهالله
| قرآن کریم: برگرفته از کتاب الغدیر علامه امینی رحمه الله | |
|---|---|
| پدیدآوران | امینی، عبدالحسین (نويسنده)
شفیعی، محمدحسن (خلاصه کننده) شفیعی، محمدحسن ( مترجم) |
| عنوانهای دیگر | الغدیر في الکتاب و السنة و الأدب. برگزیده. فارسی ** بحثی برگرفته از کتاب الغدیر اثر علامه امینی رحمه الله علیه |
| ناشر | مؤسسه ميراث نبوت |
| مکان نشر | ایران - قم |
| سال نشر | 1432ق |
| چاپ | 1 |
| موضوع | غدیر خم - علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، 23 قبل از هجرت - 40ق. - اثبات خلافت بلا فصل |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
قرآن کریم، ترجمه و تحقیق محمدحسن شفیعی شاهرودی (متولد 1354ش)، برگرفته از مجموعه «الغدیر» علامه عبدالحسین امینی (1281- 1349ش) و دومین جلد از «سلسله موضوعات الغدیر» که به بررسی جامع جایگاه قرآن کریم به عنوان «ثقل اکبر» در کنار اهلبیت(ع) پرداخته و فضائل امیرالمؤمنین علی(ع) و اهلبیت(ع) را در آیات قرآن، با تکیه بر منابع روایی فریقین، تبیین میکند.
ساختار
این کتاب که خلاصهای از کتاب الغدیر است، در ده بخش اصلی تنظیم شده است.
گزارش محتوا
بخش نخست: سفارشهای رسول خدا(ص) درباره ثقل اکبر قرآن کریم؛ در این بخش، ابتدا درباره جایگاه قرآن کریم و لزوم پیروی از آن هشدار داده میشود. سپس به ماجرای حجت الوداع و خطبه غدیر خم پرداخته میشود، جایی که رسول خدا(ص) دستور یافتند تا ولایت علی بن ابیطالب(ع) را اعلام کنند. پیامبر(ص) در این خطبه، قرآن را بهعنوان «ثقل اکبر» معرفی کرده و به لزوم تمسک به آن و عدم جداییاش از اهلبیت(ع)(ثقل اصغر) تأکید میورزند[۱].
بخش دوم: علی در قرآن؛ این بخش به بیان آیاتی از قرآن اختصاص دارد که در شأن امیرالمؤمنین علی(ع) نازل شدهاند. از جمله، آیه «تبلیغ» مورد بررسی قرار میگیرد و با استناد به روایات متعدد، بر نزول آن در روز غدیر و درباره ولایت علی(ع) تأکید میشود. آیه «اکمال دین» نیز بهتفصیل شرح داده شده و نزول آن پس از اعلام ولایت علی(ع) در غدیر، بهعنوان عامل کمال دین و اتمام نعمت، مستند به روایات تاریخی و تفسیری بیان میگردد. آیه «عذاب واقع» نیز به کسانی مربوط دانسته شده که پس از غدیر و به سبب انکار ولایت علی(ع)، مستحق عذاب الهی گشتند[۲].
در ادامه آیه شرح صدر و امتحان[۳]، آیه شراء نفس و آیات دهگانهای که درباره علی(ع) نازل شدهاند و در آنها مؤمن نامیده شده است ازآنجمله آیه خاتم بخشی امیرالمؤمنین(ع) در حال رکوع و آیات دیگر بحث و به شبهه منتقدین پاسخ داده میشود [۴].
بخش سوم: اهلبیت(ع) در قرآن؛ این بخش به آیاتی میپردازد که درباره اهلبیت(ع) و لزوم مودت نسبت به آنان نازل شده است. مهمترین بحث، آیه «مودت»(شوری: ۲۳) است که در آن، مزد رسالت، مودت ذویالقربی(خویشاوندان نزدیک) بیان شده است. با ذکر روایات متعدد از منابع مختلف، مصداق این خویشاوندان، منحصر به علی(ع)، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع) معرفی شده است[۵].
بخش چهارم: علم علی بن ابیطالب(ع) به قرآن؛ در این بخش، به دانش و آگاهی عمیق علی(ع) نسبت به قرآن کریم توجه میشود. روایاتی از خود حضرت علی(ع) نقل شده که بیانگر آگاهی ایشان به ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و ظاهر و باطن قرآن است. همچنین، به نقل از عدهای از صحابه و راویان، تصریح شده که علی(ع) پس از پیامبر(ص)، داناترین فرد به قرآن و سنت بوده است[۶].
بخش پنجم: اجتهاد در مقابل قرآن؛ این بخش به موضوعاتی میپردازد که در آنها برخی از صحابه و خلفا، باتکیهبر اجتهاد شخصی، حکمی خلاف نص صریح قرآن صادر کردهاند. مسئله طلاق ثلاثه (سهطلاقه کردن در یک مجلس) مورد بحث قرار گرفته و بیان میشود که این عمل در زمان خلیفه دوم رواج یافت، درحالیکه با حکم صریح قرآن مغایرت داشت. همچنین، مسئله متعه (ازدواج موقت) و تحریم آن توسط خلیفه دوم، باوجود جواز آن در قرآن و سنت پیامبر(ص)، مورد نقد و بررسی قرار میگیرد. سایر موضوعات فقهی که مورد اختلاف قرار گرفتند، از جمله احکام مربوط به اموال و غنائم، سهم خمس و صدقات و ارث مادربزرگ، رباخواری معاویه، جنگ وی به حضرت و داستان حکمیت نیز با ذکر روایات و نقلقولهای تاریخی، شرح داده شدهاند[۷].
بخش ششم: دشمنان قرآن؛ در این بخش، به کسانی اشاره میشود که به دلیل دشمنی با اهلبیت(ع)، در واقع با قرآن و سنت رسول خدا(ص) نیز مخالفت کردهاند. این افراد کسانی هستند که در جنگها و فتنهها (مانند جنگ با معاویه) حق را نادیده گرفته و مسیر انحراف را پیمودند. این بخش با استناد به آیات و روایات، معاویه و پیروانش را بهعنوان «یاغی» و «طاغی» معرفی کرده که از طریق حق خارج شده و حکم قرآن و پیامبر(ص) را نپذیرفتند[۸].
بخش هفتم: نهی خلیفه از تفسیر قرآن و سؤال از مشکلات آن؛ این بخش به بیان ماجرای منع تفسیر قرآن و پرسش از مشکلات آن و نقل احادیث پیامبر(ص) در زمان خلافت عمر میپردازد. روایتهایی نقل شده که نشان میدهد خلیفه دوم به دلیل نپذیرفتن برخی سؤالات و عدم آگاهی از تأویل آیات، از مردم خواست که از سؤال درباره متشابهات و تفسیر قرآن خودداری کنند، و حتی در مواردی، آنان را مجازات نمود[۹].
بخش هشتم: پیرامون سخن آن مرد: «حسبنا کتابالله»؛ این بخش به بررسی و نقد جمله «حسبنا کتابالله»(کتاب خدا ما را بس است) میپردازد که در اواخر عمر پیامبر(ص) گفته شد. با ذکر روایاتی از منابع اهلسنت، از جمله نهی ابوبکر از نوشتن حدیث به بهانه بسنده بودن به قرآن، این دیدگاه نقد میشود. نویسنده استدلال میکند که این دیدگاه، نهتنها مخالف نص قرآن و سنت است، بلکه باعث میشود سنت پیامبر(ص) که لازمه تبیین و عمل به قرآن است، نادیده گرفته شود و جامعه از هدایت کامل محروم بماند[۱۰].
بخش نهم، تفسیر قرآن به رأی را مطرح مینماید.[۱۱] در سایر بخشهای کتاب نیز به مباحثی دیگر پیرامون قرآن، شامل: قرآن یکی از راههای شناخت احکام شریعت، تحریف قرآن، مخلوق بودن قرآن، مشکل ختم قرآن، فضائل قرآن و سور و لعنها و طعنههای قرآن پرداخته شده است.[۱۲].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.