فی التراث التربوی: دراسات نفسیة تعلیمیة تراثیة
فی التراث التربوی: دراسات نفسیة تعلیمیة تراثیة | |
---|---|
پدیدآوران | حمدان، نذیر (نویسنده) |
ناشر | دار المأمون للتراث |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 1989م /1409ق |
چاپ | یکم |
موضوع | تعلیم و تربیت |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | |
فی التراث التربوی: دراسات نفسیة تعلیمیة تراثیة، اثر نذیر حمدان، برآمد نگرشی است گذرا بر گوشههایی از فرهنگ و میراث تربیتی جهان اسلام که در آن به نکات زیر به کوتاهی اشارت رفته است: مراکز آموزشی-تربیتی، فهرستی کوتاه از آثار تربیتی، شرحی بر زندگی زرنوجی و کتاب تربیتی او، بررسی پارهای مفاهیم تربیتی و تعلیمی.
1-مراکز آموزشی و تربیتی: در این فراز، نخست یادآور میشود که مردم عربستان هنگام بعثت، خواندن و نوشتن نمیدانستند. آنگاه به تشویق اسلام به آموختن خواندن و نوشتن میپردازد تا میرسد به مکتب و یاد میکند که از شواهد تاریخی برمیآید از زمان پیامبر اکرم(ص)و خلفای راشدین مکتب بهوجود آمد و اندکاندک با گسترش جغرافیایی اسلام به سراسر جهان اسلام راه یافت. پس از آن از سن درآمدن به مکتب و مواد درسی مکتبخانهها میگوید و به ایام تحصیل و تعطیل هفتگی مکتب اشاره میکند. در بحث مدارس، از مفهوم مدرسه و آغاز کار رفت اصطلاحی آن میگوید و به تطور معناشناختی آن اشاره میکند و به مفهوم امروزین آن میپردازد و از سطح علمی مدارس یاد میکند و کهنترین مدرسه جهان اسلام و شمار مدارس و روند مدرسهسازی و انواع آنها را میآورد.
سپس به دیگر مراکز آموزشی چون: مسجد، کاخها، صحافیها، خانههای دانشمندان، خانقاه، رباط، زاویه و بیابان میپردازد و هریک را اندکی شرح میدهد.
2-فهرستی گزینشی: در اینجا به اندکی از شمار فراوان متون تربیت اسلامی میپردازد و از نقش پی نهادی قرآن و سنّت در تربیت اسلامی میگوید و با معرفی شماری از مربیان و تربیتپژوهان بزرگ مسلمان، آثار تربیتی آنها را برمیشمارد و به چند اصل تربیتی برگرفته از متون تربیتی آنان اشارت میکند.
3-دربارۀ مفهوم تربیت: در متون تربیتی بازمانده از مربیان بزرگ مسلمان، چندین اصطلاح آمده که کمابیش مترادف با تربیت افتادهاند مانند: ریاضت، تأدیب، تعلیم، سیاست، تدبیر و جز آنها. نگارنده با شرحی بسیار کوتاه بر چند ویژگی کلی متون تربیتی مسلمانان، پارهای از این واژگان را شرح میدهد و به چهار عنصر معنایی تربیت میپردازد و از مفهوم تربیت در گذر تاریخ یاد میکند و با شرح و شمار برخی مفاهیم دخیل در فهم درست مفهوم تربیت در متون، تربیت را تعریف میکند.
4-ریاضت و مفهوم تربیتی عام و خاص آن: در میان واژگان مترادف تربیت، ریاضت بیش از همه بهکار رفته است و بار معنایی بیشتری دارد و این، دلیلهایی داشته است که نگارنده پس از اشارت بدانها به مفهوم لغوی ریاضت میرسد و سرانجام از گسترۀ مفهوم تربیتی آن میگوید.
5-اصطلاحات تربیتی، ادب در متون تربیتی و تربیت نوین: در این بخش، از ادب درس، ادب نفس، تأدیب، مؤدب و کتابهایی که برخی گروه واژگان ادب، در نام آنها آمده است، سخن میرود.
6-پاداش و تنبیه: در نظام تربیتی اسلام تشویق و تنبیه بوده است و در متون تربیتی مربیان ما نیز نمودهایی از آن یافتنی است؛ اما گفتنی است که در نظام تربیتی اسلام نه تشویق و نه تنبیه، هیچیک اصل نیستند، آنچه در این نظام تربیتی اصل است رسیدگی به فراگیر و دریافت گرههای کار اوست، باید کاستیهای محیطهای آموزشی را زدود تا در کژپویی فراگیر مؤثر نیفتد و با افزایش سطح کیفی تدریس و پیشبینی برنامههای درخور، از زمینههای کژروی دانشآموزان کاست.
در فرهنگ تربیتی ما از عوامل پیشگیرنده و کاهندۀ تنبیه یاد شده است. بمثل، رابطۀ پدری و فرزندی آموزگار با فراگیران، توجه به فطرت پاک کودک، پاسداشت آداب و وظایف شاگرد و آموزشکار، احترام به دانشآموز و پیوند دانش با ایمان و عمل، از عواملی است که توجه درخور به آنها، اگر زمینههای تنبیه را در محیطهای آموزشی نابود نکند، باری نیک میکاهد. گونههای تشویق و تنبیه در نظام تربیتی اسلام دیگر فراز این گفتار است.
7-دوره و برنامه آموزشی: محور درسها و برنامه عمومی آموزش، قرآن بوده است که از رهگذر آن، دانشهای زبانی چون: صرف، نحو، بلاغت و لغت؛ و علوم قرآنی مانند:
تفسیر و قرائت و جز آنها نیز در برنامه آموزشی گنجانده میشده است. این برنامه در همه مراکز آموزشی شرق و غرب جهان اسلام برپا بوده است و میتوان نمونههایی از آن را در مقدمه ابن خلدون و آثار دیگران دید.
برنامههای درسی را تا اندازهای میتوان در متون برجای مانده در این باره یافت؛ از آنهاست: «منهاج المتعلم»، «فاتحة العلوم»و«احیاء العلوم»از غزالی(قرن پنجم)، «قانون التعلیم»از یوسی(قرن یازدهم)، «مقدمۀ شرح مهذب»از نووی(قرن هفتم)، «تذکرة السامع و المتکلم»از ابن جماعه(قرن هشتم)، «المعید فی ادب المفید و المستفید»از غزی(قرن هشتم)و گزیدۀ آن از علموی(قرن هشتم).
8-آمادگی تربیتی(پرورش آموزشکار و پرورشکار): از افتخارات فرهنگ تربیتی اسلام است که از دیرباز به پرورش و آمادگی آموزگاران برای پذیرش بار آموزش باور داشته است؛ البته این نه بدان معناست که مانند امروز، مراکزی برای تربیت معلم برپا بوده است، بل مراد آن است که برای آموزگار شدن، ویژگیهایی لازم بوده است که در آثار کسانی چون: ابن جماعه و غزالی از آنها یاد شده است. با این همه گفتنی است که در متون تربیتی مربیان بزرگ مسلمان، به روشهای نظری و عملی برای دست یافتن به شایستگی و آمادگی برای آموزگاری، اشارت رفته است.
از این گذشته، در فرهنگ آموزشی اسلام، معلمی به مفهوم عام کلمه، درجاتی داشته است که هر درجۀ آن پلۀ برآمدن به درجه پس از خود بوده و گونهای آمادگی برای مرحله پسین در فرد میآفریده است؛ این مراحل یا سلسله مراتب عبارتند از: آموزگار مکتب و کودکان، مؤدب که معلم خصوصی بوده است، مدرس که در مدارس آموزش میداده است، معید که دستیار استاد و مدرس بوده، مفید؛ یعنی، دانشجویی که بسیار دور مینموده است که در آینده استاد نشود، نقیب که بسیار هوشیار و دانشور بوده و کار دایرۀ آموزش در دانشگاههای امروزی را میکرده است، استاد و شیخ و عالم که بالاترین لقبهای علمی بوده است و سرانجام امام؛ یعنی، کسی که در دانش و فرزانگی مانند نداشته است.
نکته دیگر این بحث بررسی علتهای تحقیر معلم کودکان در دورههایی از تاریخ آموزش و پرورش اسلامی است.
9-دربارۀ تفاوتهای فردی: در این جستار، نخست از اهمیت تفاوتهای فردی و رویکرد مثبت آموزش و پرورش نوین و روانشناسی تربیتی به آنها میگوید و به گونههای تفاوتهای فردی و نقش آنها در برنامهریزی آموزشی میپردازد. آنگاه به بحث تفاوتهای فردی در متون تربیتی مربیان مسلمان میرسد و از رعایت این اصل در سیرۀ نبوی یاد میکند و راههای تشخیص تفاوتهای فردی فراگیران را میآورد و به آزمایشهای سنجش استعدادهای شاگردان اشاره میکند و از بایستی رعایت این اصل در چیستی و چندی مواد درسی دانشآموزان میگوید و به ویژگیهای دانشآموزان سرآمد میپردازد و با یادآوری نمودهایی از توجه به سرآمدان و بهرهگیری آموزشی از ویژگیهای برجستۀ دانشآموزان سرآمد برای آموزش و پرورش بهتر آنها، سخن را به پایان میبرد.
10-دربارۀ انگیزههای روانی: مفهوم انگیزه در روانشناسی و اثر انگیزههای روانی در رفتار و تربیت، آغاز این گفتار است و پس از آن به بحث انگیزههای روانی در متون تربیتی مربیان بزرگ مسلمان میرسد و با دستهبندی آنها به چند گروه، انگیزههای مشترک میان فراگیر و آموزگار را شرح و شماره میکند.
11-زرنوجی، مربی نمونه و کارشناسی نامور در فرهنگ تربیتی: این بحث را با معرفی جنبههای گوناگون شخصیت زرنوجی(قرن ششم)سر میگیرد و به اثر تربیتی بنام او«تعلیم المتعلم طریق التعلم»اشاره میکند و به شرح برخی فصلهای آن میپردازد و در فهرستی، جای بیست و شش مقولۀ ارزنده تربیتی را در این کتاب به خواننده مینماید.
12-فراخوانی به میراث تربیتی: نگارنده با اصیل خواندن پینهادهای تربیت اسلامی، از نزدیک به پنجاه موضوع درخور تحقیق و بررسی در متون تربیتی اسلام نام میبرد و محققان را به کاوش در آنها میخواند[۱].
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص304-308
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی توصیفی و موضوعی تعلیم و تربیت در اسلام، انتشارات بینالمللی هدی، تهران، چاپ اول، 1378ش