فیلسوف تودار و رباعیات بودار: پذیرش جهانی رباعیات حکیم عمر خیام
فیلسوف تودار و رباعیات بودار | |
---|---|
پدیدآوران | سیدغراب، علیاصغر (نویسنده) حسینی، مصطفی (مترجم) |
ناشر | هرمس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 9ـ240ـ456ـ600ـ978 |
موضوع | خیام، عمر بن ابراهیم، ۴۳۲ - ۵۱۷؟ق.- نقد و تفسیر - مقالهها و خطابهها,شعر فارسی - قرن ۵ق. - تاریخ و نقد |
کد کنگره | PIR ۴۶۳۵/س۹ف۹ |
فیلسوف تودار و رباعیات بودار: پذیرش جهانی رباعیات حکیم عمر خیام تألیف گروهی از نویسندگان به اهتمام علیاصغر سیدغراب و با ترجمه مصطفی حسینی، این کتاب ارزشمند که زیرنظر دکتر علیاصغر سیدغراب ـ استاد برجستۀ ادبیات فارسی دانشگاه لیدن هلند ـ گردآوری شده، حاوی مقالاتی پربار دربارۀ حسن قبول رباعیات عمر خیام در کشورهای مختلف جهان است. مقالات این دفتر گرانسنگ جملگی نکتهآموزند و بدیع و خواننده در نتیجۀ مطالعۀ آنها به انبوه اطلاعاتی مفید دربارۀ شعر خیام در دیگر کشورها دست مییازد.
گزارش کتاب
بیگمان عمر خیام پرآوازهترین شاعر ایرانی در آن سوی مرزهاست. این آوازه، از سویی مرهون مضامین ابدی رباعیات اندکشمار اوست که به زبانی سخته و پخته و در قالبی موجز و آهنگین سروده شدهاند و از دیگرسو، به دلیل ترجمۀ استادانه و افسونکارانۀ ادوارد فیتز جرالد (1809 ـ 1883) شاعر و مترجم انگلیسی است. این حقیقت که شعر خیام از رهگذر ترجمۀ منظوم فیتزجرالد، اندکاندک جهان غرب را درنوردید، بر هیچکسی پوشیده نیست. شاید یکی از علل شهرت جهانگیر و حسن قبول شعر خیام این است که شعر او ترجمان سرگشتگیها و درماندگیهای انسان غربی بود؛ گویی خیام از زبان او سخن میراند.
این کتاب ارزشمند که زیرنظر دکتر علیاصغر سیدغراب ـ استاد برجستۀ ادبیات فارسی دانشگاه لیدن هلند ـ گردآوری شده، حاوی مقالاتی پربار دربارۀ حسن قبول رباعیات عمر خیام در کشورهای مختلف جهان است. مقالات این دفتر گرانسنگ جملگی نکتهآموزند و بدیع و خواننده در نتیجۀ مطالعۀ آنها به انبوه اطلاعاتی مفید دربارۀ شعر خیام در دیگر کشورها دست مییازد. مقالات کتاب، هرچند مستقل هستند؛ اما رشتهای نامرئی، اندیشۀ خیامی آنها را به هم پیوند میدهد. افزون بر اینها، کتاب در حکم رمانی جذاب و گیراست که خواننده را همراه شعر خیام، تفرجکنان به سفری شورانگیز در چهارگوشۀ جهان میبرد و طرفه آنکه شخصیت اصلی آن کسی نیست جز «پیر سپیدموی دیرینهروز نشابور».
پذیرش خیام در ایران در سه مقاله بررسی شده است. مهدی امینرضوی در «خوانش رباعیات به منزلۀ شعر اعتراض» بر اساس منابع و بافتار عصر خیام، رباعیات را در چارچوب تاریخ تفکر اسلامی بررسی کرده و میپرسد چرا خیام و چند فیلسوف دیگر مانند فارابی، ابن سینا، رازی و بیرونی متهم به بدعت شدند. نویسنده در این نوشتار شعر خیام را از مقولۀ اعتراض روشنفکران تلقی و تصریح میکند روشنفکران ایرانی «با استفاده از جوازات شاعری سنت اسلامی را به باد انتقاد گرفتند».
پذیرش خیام در زمانۀ او در دو فصل به بحث نهاده شده است. جستار نخست با عنوان «برخی رباعیات خیامی از روزگار عمر خیام» نوشتۀ الکساندر مرتن است که از یک جُنگ ادبی فراموششده اثر ابوالقاسم نصر بن احمد بن عمر الشادان نیشابوری و متعلق به دوران سلطنت مسعود غزنوی سوم (492 ـ 508 ق) رونمایی میکند. گرچه مرتن در این نوشتار بر جنبههای ادبی رباعیات انگشت نهاده؛ اما فصل دوم اثر محمد باقری با عنوان «بین میخانه و مدرسه» دربارۀ خیام دانشمند و نشانگر هنر او در تلفیق قابلیتهای علمی با نبوغ ادبی است. این نوشتار شامل طبقهبندی خیام از معادلات سهمجهولی، شرح او بر کتاب اقلیدس و دستاوردهای علمی حکیم نیشابور است.
یانیوست ویتکام و محمد السلمی پذیرش خیام در جهان عرب را بررسیدهاند. موضوع این دو فصل بررسی ترجمههای مختلف خیام به عربی است. ویتکام در نوشتار خود با عنوان «رباعیات عمر خیام ترجمۀ احمد رامی» به بررسی ترجمههای شاعر مصری احمد رامی از رباعیات خیام و روشی که خوانندگان مشهور ام کلثوم و محمد عبدالوهاب آنها را به آواز خواندهاند، میپردازد. ویتکام و السلمی نشان میدهند که شهرت عظیم خیام مرهون خوانندگان محبوب عرب مانند ام کلثوم است. خیام در ترکیه هم مشهور است. سیتسکه سوتهمان در مقالهاش «رباعیات عمر خیام به ترکی و رباعیات ترکی» از پرهیز شاعران عثمانی در سرایش رباعی و ترجیح قالبهای دیگر در اوج تأثیرپذیریشان از شعر فارسی سخن میگوید. در این میان یحیی کمال بیاتلی (1884 ـ 1985) یک استثنا بود که کوشید تا بر تمامی قالبها و انواع شعر عثمانی تسلط یابد. بیاتلی با ترجمۀ خیام در اثنای فعالیتهای ادبیاش شعر او را به مردم ترکیه معرفی کرد.
پنج فصل بعدی کتاب به جنبههای مختلف پذیرش خیام در هلند اختصاص یافته است. مقالۀ هانس دوبروین با عنوان «دیگر رباعیات فارسی در هلند: گلزار دانش حسین آزاد» در باب رواج رباعیات فارسی در شعر هلند از قرن نوزده به بعد است. وی بعد از معرفی دو شاعر بزرگ هلندی یعنی پ.س. بوتنز و ی.هـ.لئوپلد بر منبع مشترک آن دو تمرکز میکند؛ جُنگی از رباعیات فارسی در دو بخش که در 1906 به ترتیب زیر عناوین «گلزار معرفت» و «گلزار دانش» منتشر شد. مؤلف این جنگهای فارسی و فرانسوی فردی ایرانی به نام حسین آزاد بود.
«تأثیر عمر خیام بر ادبیات هلند» عنوان فصلی است که مارکو خود در آن پذیرش خیام در ادبیات مدرن هلند را چیرهدستانه مرور کرده است. تأکید اصلی نویسنده بر بوتنز است که در سراسر زندگیاش مسحور رباعیات خیام بود. دیک فان هالسما در جستارش «حقیقت تلخ: تأثیر خیام بر ی.هـ. لئوپاد» بازنمایی میکند که چگونه لئوپلد شاعر بین سالهای 1900 تا 1906 با تمرکز بر فلسفه در اندیشۀ حل مشکل تنهایی انسان بود. او آثار استوا، اپیکور، اسپینوزا، دکارت، هیوم و کانت را بهدقت مطالعه کرد و در 1904 عمر خیام را یافت.
خیام همچنین الهامبخش هنرمندان و موسیقیدانان هلندی بود. یوس بیخسترانس در فصل «چگونه عمر خیام بر هنرمندان تجسمی هلندی تأثیر گذاشت» اثر چهار هنرمند هلندی ویلم آروندیوز، خر خریتس، سیپ فان دن برخ و تئو فرر را بررسی کرده که از رباعیات خیام ملهم بودند. نوشتار بعدی «میراث عمر خیام در موسیقی هلند» اثر روکوس دگروت است که تصنیفهایی از تصنیفسازان هلندی را بررسی کرده است. افزون بر بررسی این جنبه از پذیرش موسیقایی خیام، او از واکنش تصنیفسازان هلندی به رباعیات عمر خیام فیتزجرالد نیز سخن گفته است.
پذیرش خیام در روسیه در نوشتار مشترکی اثر فیروزه عبداللهاوه، ناتالیا چالیسوا و چارلز ملویل با عنوان «پذیرش خیام در روسیه: از متن تا تصویر» بررسی شده است. در این نوشتار نویسندگان به بررسی شهرت گستردۀ خیام در روسیه حتی پیش از انتشار ترجمۀ فیتزجرالد پرداختهاند.
تئا شورغایا در نوشتار خود با عنوان «ترجمۀ اشعار عمر خیام به گرجی: معیاری برای مترجمان» به بررسی تاریخ ترجمۀ رباعیات به گرجی پرداخته است. ژوستین آبولادزه مورخ ادبیات فارسی، اولین ترجمۀ ادبی شعر خیام را در سال 1924 منتشر کرد که به دنبال آن یک مجموعه ترجمه تا قرن کنونی شکل گرفت.
اسماعیل زارع بهتاش در مقالۀ خود با عنوان «پذیرش رباعیات عمر خیامِ فیتز جرالد در عصر ویکتوریا» تصویری کلی از پذیرش خیام در انگلستان دورۀ ویکتوریا عرضه کرده و به ذکر دلایلی پرداخته که موجب شد تا رباعیات به الگوی شعری عصر ویکتوریا بدل شود. شعری نمایشگونه، عرفانگرا، دمغنیمتانگار، غمناک، خداناباور و دلنگران آینده و امور ناآشنا بود.
دو مقالۀ بعدی به تاریخ پذیرش رباعیات در هند اختصاص یافته است. آن کاستاینگ در نوشتار خود «بومی کردن رباعیات» به تأثیر خیام بر شاعر جوان هندو، هاریوانش رایی باچان (1907 ـ 2003) اشاره میکند. باچان رباعیات خیام را با عنوان «میخانۀ عمر خیام» به هندو ترجمه کرد. او مجموعۀ رباعیات خود را با عنوان «میخانه» دربارۀ همان بنمایهها و نمادها سرود که به مثابۀ «تمثیلی از آفرینش شعری، وطن، جهان، عشق و جز آن به همراه باده و مستی که نمد دوگانگی حیاتاند، هم شیرین و هم تلخ» تفسیر میشود.
در نوشتار بعدی این کتاب با عنوان «رباعیات خیام و تفکر فلسفی هند» آ. رانگارایان از رهگذر مقایسۀ توصیف حیات آدمی در کنار نظم ماوراءالطبیعی هندویسم از رباعیات خیام، خوانشی متافیزیکی به دست میدهد. افزون بر این، نویسنده در این نوشتاربه سراغ ادیان دیگر مثل بودیسم، یائنیسم و آجویکیسم نیز میرود و همخوانی فلسفۀ خیام را با آموزههای بنیادی این ادیان بر آفتاب میافکند.
آخرین نوشتار این کتاب از یوس کومانس است که بعد از بررسی شهرت جهانی خیام، روشی را برای تأسیس پایگاه اطلاعاتی پیش مینهد تا به کمک آن تمامی یافتههای مربوط به رباعیات، منابع فارسی و ادبیات ثانوی فراهم شود و محققان به بررسی آنها اهتمام ورزند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات