فهلویات: پژوهشی در اشعار بازمانده از زبان ادبی مشترک عراق عجم و آذربایجان
فهلویات: پژوهشی در اشعار بازمانده از زبان ادبی مشترک عراق عجم و آذربایجان | |
---|---|
پدیدآوران | فیروزبخش، پژمان (نویسنده) |
ناشر | بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 9ـ65ـ7706ـ622ـ978 |
موضوع | شعر فارسی - تاریخ و نقد rotsiHC dna msicitirc - naisreP yrteop,شعر لری - تاریخ و نقد rotsiHC dna msicitirc - iroL yrteop,شعر ترکی آذربایجانی - ایران - تاریخ و نقد rotsiHC dna msicitirc - narI - inajiabrezA yrteop |
کد کنگره | PIR ۳۵۴۸/ف۹ف۹ ۱۴۰۲ |
فهلویات: پژوهشی در اشعار بازمانده از زبان ادبی مشترک عراق عجم و آذربایجان تألیف پژمان فیروزبخش، در این کتاب عمدتاً دو گروه مواد زبانی کهن عرضه و بررسی شده است: یکی اشعار فهلوی و دیگر جملات کوتاه و شعرهای آذری که دومی ـ یعنی زبان قدیم آذربایجان ـ درواقع برای درک بهتر موقعیت زبان اول به خدمت گرفته شده است.
ساختار
کتاب پس از پیشگفتار از شش فصل و سه پیوست تشکیل شده است.
گزارش محتوا
فهلوی زبانی صاحب ادبیات بوده است که دورۀ تکوینش احتمالاً به زمان اشکانیان باز میگردد و جای تردید نیست که در سراسر عهد ساسانیان در مناطق مشخصی از ایران از اقبال فراوان برخوردار بوده است و بدان زبان آثار ادبی تصنیف میشده است؛ یعنی در کنار فارسی که زبان دیوان و مراسلات دیوانی بود و مثلاً اسناد پهلوی قم از قرن اول هجری گواه متأخری بر آن است، فهلوی زبان داستانهای کهن حماسی و عاشقانۀ همان مناطق بوده و در بین نجبا و صاحبان نسب، ادبیات را از نسلی به نسل دیگر میرسانیده و این انتقال البته تنها شفاهی هم نبوده است.
فهلوی زبان محلی و محاورۀ مردمان آذربایجان نبوده است؛ هرچند گویشهای مرکزی قرابتهایی با زبان فهلوی دارد، ولی از همین اندک فهلویات موجود میتوان فهمید که هیچکدام از آن گویشها دنبالۀ فهلوی نیست.
این کتاب در درجۀ اول به منظر شناساندن زبان فراموششدهای تألیف شده است که از قرنها پیش از اسلام در بلاد عراق عجم و آذربایجان صاحب ادبیاتی غنی بوده است. فهلویات پراکندهای که از خلال سفینههای اشعار و کتب عربی و فارسی، معمولاً از حدود قرنهای پنجم تا نهم هجری یافت میشود، درحقیقت تتمۀ ناچیز آن ادب دیرینۀ ازیادرفته و تقریباً تنها معرف آن زبان برافتاده، یعنی زبان فهلوی است. از این زبان که روزگاری زبان تقریر و تحریر تربیتشدگان بود، در قرون میانۀ اسلامی دیگر فقط اشعاری در قوالب قطعه، گاه غزل و بیشتر دوبیتی برجای مانده بود. در قرون اولیۀ اسلامی اما وقتی هنوز فارسی دری در آن نواحی دست بالا را نگرفته بود، از وجود سه ـ چهار مثنوی فهلوی نیز به واسطۀ روایات و اخبار باخبریم.
در این کتاب عمدتاً دو گروه مواد زبانی کهن عرضه و بررسی شده است: یکی اشعار فهلوی و دیگر جملات کوتاه و شعرهای آذری که دومی ـ یعنی زبان قدیم آذربایجان ـ درواقع برای درک بهتر موقعیت زبان اول به خدمت گرفته شده است.
به طور کلی این کتاب چند حرف تازه دارد: اول: تعیین قدمت اسم منطقۀ پهله است در غرب ایران که ظاهراً مقارن با کهنترین روایات تاریخی از حضور ایرانیان در فلات ایران است؛ دوم: طرح فرضیۀ وجود یک زبان ادبی مشترک در عراق عجم و آذربایجان است که همان فهلوی باشد؛ سوم: تفکیک روشن دو زبان فهلوی و آذری از یکدیگر که دستکم از دورۀ میانۀ زبانهای ایرانی از هم جدا بودهاند و تا کنون کسی آن را مبرهن نکرده است؛ چهارم: معرفی و نشر بعضی مواد مکتوب گویشی تازه که پیش از این شناخته نبود و نیز قرائت بهتر و کاملتر بعضی اشعار فهلوی و آذری که از قبل میشناختیم. پنجم: زبان محلی مردمان قزوین و زنجان و همدان به احتمال زیاد چیزی نزدیک به زبان فهلوی بوده و لهجات تاتی دهات قزوین و زنجان احتمالاً نتیجۀ مهاجرتهای بعدی است و هرگز زبان این شهرها تاتی نبوده است.
در فصل نخست کتاب از پیشینۀ تاریخی فهله سخن گفته شده است. فصل دوم اختصاص به بررسی زبان فهلوی دارد. در فصل سوم اشعار و جملات بازمانده از شهرهای مختلف فهله بهاجمال معرفی شده و نمونههایی از هر کدام آورده شده است. در فصل چهارم به بررسی رابطۀ دو زبان فهلوی و آذری پرداخته شده است. زبان قدیم تبریز که شعبهای از آذری بوده است با زبان فهلویاتی که شاعران تبریزی میسرودند فرق داشته و زبان فهلوی منعکس در اشعار، زبانی ادبی با سابقهای دور و دراز بوده است. در فصل پنجم کوشیده شده بعضی وجوه مشخصۀ زبانهایی که در فصل سوم معرفی شدهاند، بیرون آورده شود تا معیاری برای طبقهبندی اولیۀ فهلویات به دست داده شود. فصل پایانی کتاب به جمعبندی مطالب اختصاص دارد.
گفتنی است در پیوستهای کتاب نخست فهرستی از فهلویات شناختهشده تا سال هفتصد قمری به دست داده شده است؛ سپس بخشی از اشعار فهلوی باباطاهر همدانی گردآوردۀ تقیالدین کاشانی آورده شده است. آخرین پیوست کتاب نسخهبرگردان دو قصیدۀ آذری در بیاض شمارۀ 2051 کتابخانۀ ایاصوفیا است.[۱]
پانويس