فلسفۀ ذهن، فلسفۀ علم (دانشنامۀ فلسفۀ استفورد 11)
فلسفۀ ذهن، فلسفۀ علم (دانشنامۀ فلسفۀ استفورد 11) | |
---|---|
پدیدآوران | گروهی از نویسندگان (نویسنده) |
ناشر | ققنوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1402 |
شابک | 1ـ0519ـ04ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
فلسفۀ ذهن، فلسفۀ علم (دانشنامۀ فلسفۀ استفورد 11) تألیف گروهی از نویسندگان، مترجم یاسر پوراسماعیل، مریم خدادادی، داود میرزایی، یاسر خوشنویس، سعید جعفری؛ مجلد یازدهم از دانشنامۀ استنفورد به مهمترین مباحث و جریانهای معاصر در فلسفۀ ذهن و علم میپردازد. این مجلد در مدخلهای آگاهی، قصدیت جمعی، کیفیات ذهنی و ذهن و آگاهی از خود در نظر کانت به تعدادی از مهمترین موضوعات در فلسفۀ ذهن میپردازد.
گزارش کتاب
مجلد یازدهم از دانشنامۀ استنفورد به مهمترین مباحث و جریانهای معاصر در فلسفۀ ذهن و علم میپردازد. این مجلد در مدخلهای آگاهی، قصدیت جمعی، کیفیات ذهنی و ذهن و آگاهی از خود در نظر کانت به تعدادی از مهمترین موضوعات در فلسفۀ ذهن میپردازد. مدخلهای رفتارگرایی و کارکردگرایی این دو جریان مهم در فلسفۀ ذهن را بررسی میکند. مدخل انقلابهای علمی در حوزۀ فلسفۀ علم ضمن ارائۀ تبیین متقدم و متأخر کوهن با متفکران پیش از خود را نیز مورد توجه قرار میدهد و در نهایت مدخل فلسفۀ علم آینشتاین به معرفتشناسی و فلسفۀ علم آینشتاین میپردازد.
شاید هیچ جنبهای از ذهن آشناتر یا سردرگمکنندهتر از آگاهی و تجربۀ آگاهانۀ ما از خود و جهان نباشد. مسئلۀ آگاهی بهیقین موضوع محوری در نظریهپردازی کنونی دربارۀ ذهن است. با وجود اینکه هیچ نظریۀ مورد اتفاقی دربارۀ آگاهی وجود ندارد، اجماعی گسترده، هرچند نه کاملاً فراگیر دربارۀ این رأی وجود دارد که تبیین بسندهای از ذهن مستلزم فهم روشنی از آگاهی و جایگاه آن در طبیعت است. اولین مدخل کتاب دربارۀ «آگاهی» است و مراد نویسنده این است که آگاهی چیست و اینکه با دیگر جنبههای واقعیت چه رابطهای دارد؟
اینهمانی شخصی با پرسشهایی سروکار دارد که دربارۀ خودمان به اعتبار اینکه فرد هستیم، مطرح میشوند. پرسشهایی از قبیل اینکه من چیستم؟ چه زمانی آغاز شدم؟ هنگام مرگ چه اتفاقی برایم میافتد؟ در دومین مدخل ابتدا مسائل اصلی مربوط به اینهمانی شخصی مرور شده است. سپس در بیشتر این مدخل بر مسئلهای تمرکز شده است که اخیراً بیش از همه مورد توجه بوده است، یعنی اینهمانی ما در طول زمان و نویسنده دربارۀ این مسئله و پاسخهای پیشنهادی اصلی به آن بحث میکند. همچنین کمی دربارۀ نحوۀ ارتباط این پاسخها با برخی از دیگر مسائل مربوط به اینهمانی شخصی و مسائل کلیتر در متافیزیک و فلسفۀ ذهن سخن میگوید.
سومین مدخل دربارۀ قصدیت جمعی است. قصدیت جمعی عبارت است از توانایی اذهان برای اینکه به طور مشترک به اشیاء، امور واقع، اوضاع امور، اهداف یا ارزشهایی معطوف شوند. قصدیت جمعی به شیوههای گوناگون از جمله قصد مشترک، توجه مشترک، باور مشترک، پذیرش جمعی و عاطفۀ جمعی پدیدار میشود.
در چهارمین مدخل انواع رفتارگرایی مورد ملاحظه قرار گرفته است؛ دلایلی در تأیید و رد رفتارگرابودن مرور میشود و نویسنده به ملاحظۀ نقشهای رفتارگرایی در مطالعۀ رفتار میپردازد؛ همچنین نویسنده توجه خاصی به آنچه «رفتارگرایی افراطی» خوانده میشود، مبذول میکند. به اسکینر توجه خاصی میکند؛ زیرا او رفتارگرایی است که بیش از همه مورد توجه فیلسوفان، دانشمندان همقطارش و عموم مردم بوده است.
کارکردگرایی موضوع مدخل پنجم کتاب است. کارکردگرایی در فلسفۀ ذهن آموزهای است مبنی بر اینکه آنچه چیزی را به نوع خاصی از حالت ذهنی بدل میکند، به ساخت درونی آن چیز وابسته نیست، بلکه به نحوۀ کارکرد یا نقشش در دستگاهی وابسته است که بخشی از آن است. این آموزه ریشه در تلقی ارسطو از نفس دارد و در نتلقی هابز از ذهن به صورت «ماشین محاسبهگر» نیز پیشینههایی دارد. در این مدخل پیشینههای فکری کارکردگرایی معاصر بیان شده است و نیز انواع مختلف نظریههای کارکردگرایانه بهاجمال معرفی شدهاند و از جدیترین اعتراضهایی که به آنها صورت پذیرفته است، بحث میشود.
مدخل ششم کتاب دربارۀ کیفیات ذهنی است که به ده بخش تقسیم میشود. بخش نخست کاربردهای گوناگون اصطلاح «کیفیات ذهنی» را تفکیک میکند. بخش دوم به این مسئله میپردازد که کدام حالات ذهنی، کیفیت ذهنی دارند. بخش سوم برخی از استدلالهای اصلی در دفاع از این دیدگاه را که کیفیات ذهنی، تحویلناپذیر و غیرفیزیکیاند، مطرح میکندو دیگر بخشها بر کارکردگرایی و کیفیات ذهنی، شکاف تبیینی، کیفیات ذهنی و دروننگری، نظریههای بازنمودی دربارۀ کیفیات ذهنی، کیفیات ذهنی به عنوان ویژگیهای ذاتی و غیربازنمودی، نظریههای ربطی دربارۀ کیفیات ذهنی و درنهایت بر بحث کیفیات ذهنی و ذهنهای ساده متمرکز خواهند بود.
برهان معرفت در پی اثبات این موضع است که تجربۀ آگاهانه دربردارندۀ ویژگیهای غیرفیزیکی است. سنگبنای این اندیشه آن است که فرد دارای معرفت فیزیکی کامل دربارۀ موجود آگاه دیگر ممکن است در عین حال نداند که احساس داشتن تجربههای آن موجود چگونه است. این برهان یکی از براهینی علیه فیزیکالیسم است که بسیار مورد بحث قرار گرفتهاند و در مدخل هفتم این کتاب به این موضوع پرداخته شده است.
اگرچه کانت معتقد بود دیدگاهش دربارۀ ذهن و آگاهی برای هدف اصلیاش ضروری نیست، برخی از ایدههای او تأثیر چشمگیری بر اخلافش نهادند. در مدخل هشتم ابتدا کل مدل کانت و همچنین ادعایی که تأثیرگذار بودهاند، بررسی شده است؛ سپس به طور اخص به ادعاهای او دربارۀ آگاهی از خود پرداخته شده است.
نهمین مدخل کتاب به موضوع «انقلابهای علمی» اختصاص یافته است. آیا انقلابها نوعی مشقکردن عقلانیتاند یا چنان افراطیاند که باید آنها را غیرعقلانی دانست؟ تبعات انقلاب علمی برای سیاستگذاری علمی چیست؟ آیا انقلابها نشاندهندۀ جهشهای بزرگی به پیش هستند یا وجود آنها این ادعا را که علم پیشرفت میکند، بهکلی زیر سؤال میبرد؟ در این مدخل به پرسشهایی از این قبیل پاسخ داده شده است.
آخرین مدخل کتاب دربارۀ فلسفۀ علم آینشتاین است. فلسفۀ علم او ترکیبی است اصیل و یکی از عناصر برگرفته از منابع ناهمگونی همچون نوکانتگرایی، قراردادگرایی و تجربهگرایی منطقی. ویژگی فارق این فلسفۀ علم ترکیب بدیع واقعگرایی است با گونهای از قراردادگرایی که متصف به کلنگری و تعینگرایی ناقص است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات