غزالی فيلسوف: نظریه معرفت الهامی و بنياد سینوی آن در اندیشه اسلامی
| غزالی فیلسوف؛ نظریۀ معرفت الهامی و بنیاد سینوی آن در اندیشۀ اسلامی | |
|---|---|
| پدیدآوران | تریگو، الکساندر (نویسنده)
فیاضی، سمانه (مترجم) ایزدی، احمد (مترجم) |
| ناشر | ققنوس |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1404ش |
| چاپ | اول |
| شابک | 978-622-04-0548-1 |
| موضوع | غزالی، احمد بن محمد، -520ق.؛ ابن سینا، حسین بن عبدالله، 370-428ق. -- تأثیر؛ فلسفه اسلامی؛ عرفان؛ شناخت (فلسفه اسلامی) |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | 1404 4غ4ت / BBR 610 |
غزالی فیلسوف؛ نظریۀ معرفت الهامی و بنیاد سینوی آن در اندیشۀ اسلامی نوشته الکساندر تریگو؛ ترجمه سمانه فیاضی و احمد ایزدی. این کتاب پژوهشی است که به کاوش در نظریۀ معرفت عرفانی (معرفت الهامی) امام محمد غزالی و ریشههای اندیشه ابنسینایی آن میپردازد و با تحلیل نظاممند اصطلاحات فنی، درصدد است تصویری منسجم و فلسفی از دستگاه معرفتشناختی غزالی ارائه دهد و تناقضهای ظاهری در آثار او را حل کند.
ساختار
کتاب شامل یک مقدمه، پنج فصل اصلی، یک نتیجهگیری و دو پیوست است.
گزارش کتاب
کتاب «غزالی فیلسوف؛ نظریۀ معرفت الهامی و بنیاد سینوی آن در اندیشۀ اسلامی» اثر الکساندر تریگو، با ترجمه سمانه فیاضی و احمد ایزدی، مطالعهای عمیق و تحلیلی در نظام معرفتشناختی امام محمد غزالی است. نویسنده در این اثر، با عبور از خوانشهای متعارف و سادهانگارانه که غزالی را صرفاً منتقد فلسفه میدانند، بر پیوندهای وثیق و بنیادین اندیشه او با سنت فلسفی، به ویژه فلسفه ابن سینا تأکید میورزد. هدف اصلی کتاب، بررسی نظریه «معرفت عرفانی» یا «معرفت الهامی» غزالی و نشان دادن مبنای سینوی این نظریه است. همچنین، این اثر به مثابه یک واژهنامه تحلیلی از اصطلاحات کلیدی معرفتشناسی غزالی عمل میکند.
فصل اول با عنوان «قلب، عقل، علم»، سه مفهوم محوری را بررسی میکند. نویسنده نشان میدهد «قلب» نزد غزالی معادل «نفس ناطقه» فیلسوفان است. تعریف غزالی از «عقل» نیز وامدار سلسله مراتب عقول ابن سینا (از عقل هیولانی تا عقل قدسی نبوی) است. «علم» نیز به مثابه انعکاس صور معقول در قلب تعریف میشود. فصل دوم به «علم مکاشفه» میپردازد که غزالی آن را علم باطنی و مختص خواص میدانست و آن را ضامن سعادت اخروی معرفی میکرد؛ دیدگاهی که نویسنده ریشه آن را در سنت فلسفی جستوجو میکند.
فصل سوم «ذوق و مشاهده» را تحلیل میکند. تریگو استدلال میکند که این دو اصطلاح با طنین عرفانی، در واقع از عقلشناسی ابن سینا اخذ شدهاند، اما غزالی آنها را بسط داده است. او همچنین نشانههایی ارائه میدهد که غزالی، مانند ابن سینا، به معاد جسمانی باور نداشته و نظریه مشاهده او بر اساس رؤیت عقلانی معقولات بنا شده است. فصل چهارم به سازوکارهای «الهام و وحی» اختصاص دارد و دو الگوی استعاری غزالی برای تبیین این مفاهیم (آینههای روبرو و حوض پرآب) را بررسی میکند و ارتباط نظریه نبوت غزالی با مفهوم «حدس» در اندیشه ابنسینا را آشکار میسازد.
فصل پنجم با عنوان «غزالی و سنت فلسفی»، ماهیت جدلی کتاب «تهافت الفلاسفه» را واکاوی میکند. نویسنده استدلال میکند که غزالی در این کتاب بیشتر به شیوه استدلال فلاسفه حمله میکند، نه لزوماً به نتایجشان، و از راهبردهایی برای القای عمیقتر بودن اختلاف نظر استفاده کرده است. او همچنین پاسخ غزالی به اتهام تأثیرپذیری از فلسفه را تحلیل میکند. دو پیوست کتاب نیز به تحلیل مفاهیم «قلم و لوح محفوظ» و معنای واژه «تهافت» پرداختهاند. این کتاب با ارائه تحلیلی نظاممند و مبتنی بر شواهد گسترده از آثار غزالی، سهم مهمی در درک پیچیدگیها و غنای فلسفی اندیشه این متأله بزرگ اسلامی دارد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات