غریب القرآن، رجاله و مناهجهم من ابن عباس إلی أبی حیان
غريب القرآن | |
---|---|
پدیدآوران | طلب، عبد الحمید السید (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | رجاله و مناهجهم من إبن عباس إلى أبي حيان |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | [بی جا] - [بی جا] |
سال نشر | 1986م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
غریب القرآن، رجاله و مناهجهم من ابن عباس إلی أبی حیان، نوشته عبدالحمید سید طِلِب، در باره عالمانی است که واژههای دشوار و نامأنوس قرآنی را تحقیق کردهاند و از نخستین سده هجری تا میانۀ سده هشتم هجری میزیستهاند- او شرحی از آثارشان و روشهایی که آنان در واژهشناسی غرایب قرآنی و همچنین، روشهایی که در شناخت نظایر و وجوه گوناگون واژهها به کار بستهاند، ارائه کرده است.
غریب القرآن، علم و فن آشنایی با واژههایی در قرآن است که در نگاه مسلمانان به دلایلی همچون عادات، سابقه ذهنی و تحولات اجتماعی که در زبان و مانند آن رخداده؛ پیچیده جلوه کرده است.[۱]در این کتاب از وجوه و نظایر نیز گفتگو میشود؛ نظایر، الفاظی را میگویند که با یکدیگر هم آهنگ و همتا باشند. مانند الفاظ مترادفه که معانی آنها یکسان یا نزدیک به هم است. وجوه نیز، لفظ مشترکی است که در چندمعنا به کار میرود. مانند واژه «امت» که به سه معنای «ملت، طریقت و مدت» آمده است.[۲]
سید طِلِب نیز پژوهش خود را در باره عالمان، آثار و روشهایشان، در محدوده زمانی یکم تا نیمه قرن هشتم هجری «از ابن عباس تا ابو حیان(745ق)» ارائه داده است. او تأثیرهایی را که هر عالمی از پیشینیان خود گرفته، به همراه انگیزههایی که برای تألیف داشته، تحلیل میکند. او در پژوهش خود از همه آثار خطی و چاپی تحقیقشده و تحقیق نشده بهره میجوید. نویسنده، بحث کوتاهی در باره مهمترین ظواهر الفاظ غریب قرآنی که میان عالمان این فن، مشترک است، ارائه میدهد. این ظواهر هم در کتابهایی که به این نام شهرهاند و هم در لابهلای نوشتههای آثار دیگر یافت میشوند. او در این راستا به محتوای کتابی مانند «الغریبین» اثر هروی که علاوه بر نمونههای قرآنی، به غرایب حدیث نیز پرداخته است، اشاره میکند.[۳]او میگوید: هرچند نمیتوان نام این اثر را «فرهنگنامه» و معجم در غریب قرآن نامید و مطالب آن بهحسب حروف معجم تدوین نشدهاند، اما با ترتیبی که بهحسب سدهها یافتهاند، این کتاب به کتب «قاموس» مانند شده است.[۴]
نویسنده، بایسته دیده است که نوشتاری را در باره نسبتی که میان واژههای نامأنوس در علم لغت با واژههای پیچیده قرآنی وجود دارد، بنویسد و از سوی دیگر، در باره نسبتی که میان غرائب قرآنی با غرایب حدیث وجود دارد، مطالبی بیفزاید. او سپس، دشواری کار پژوهش را -که در نسبت اول دیده میشود- در مقایسه با سهولت پژوهش و فهم مطالب، در نسبت دوم بیان میکند؛ این دشواری و سهولت ازاینرو است که دایره لغت عرب فراتر از دایره واژههای قرآن است. ولی میان واژههای قرآن و حدیث رابطهای قوی وجود دارد، بهگونهای که واژههای حدیثی به فهم واژههای قرآنی یاری رساندهاند.[۵]
وی در پایان کتاب، با برشمردن منهجهای کُتب غریب، در دورههای زمانی سدۀ یکم تا نیمه هشتم هجری (از ابن عباس تا ابن حیان) میگوید: هر چند، عنوان این کتابها گوناگون است و به نامهای «الغریب المعانی، الإعراب، المجاز و الوجوه و النظائر» شهرهاند، اما عنوان «غریب القرآن و مناهجه» همه این نامها را پوشش میدهد. او این کتابها را در چهار دسته جای میدهد و آنها را تحلیل محتوی میکند؛ نخستین دسته، کتابهاییاند که با عنوان «غریب القرآن» یا «تفسیر غریب القرآن» و یا «مشکل غریب القرآن» تألیف شدهاند؛ دسته دوم، کتابهایی با عنوان «معانی القرآن» و یا نزدیک به این تعبیر، دسته سوم، کتابهایی با عنوان «إعراب القرآن» و شبیه آن و دسته چهارم کتابهاییاند که با عنوان «الوجوه و النظائر» عرضه شدهاند.[۶]
پانویس
منابع مقاله
- متن کتاب
- مقدمه نویسنده
- آرمین، محسن، «تحقیقی پیرامون مبحث غریب القرآن»، در مجله بینات، شماره ۷، پاییز ۱۳۷۴ش.
- سیوطی، جلالالدین، الاتقان، ج۱، دارالکتب العربی، بیروت، چاپ دوم، 1421ق.