غريب الحديث (هروی)
غريب الحديث | |
---|---|
پدیدآوران | ابوعبید، قاسم بن سلام (نويسنده) |
ناشر | دار الکتاب العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 1976م , 1396ق |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 4 |
کد کنگره | /الف2غ4 110 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
غريب الحديث، اثر ابوعبید قاسم بن سلام هروی (متوفی 224ق/838م)، کتابی است در شرح واژههای مشکل بهکاررفته در احادیث نبوی و آثار صحابه که با تصحیح محمد عظیمالدین به چاپ رسیده است.
اهمیت کتاب
آنچه ابوعبید خزاعی را بهعنوان مفسر احادیث مشکل، شاخص کرده است، تألیف اثر حاضر میباشد که به گفته خود او، حدود 40 سال از عمرش را برای گردآوری مطالب آن، صرف نموده است[۱].
تاریخ نگارش
چنانکه از مندرجات کتاب برمیآید، ابوعبید این اثر را پس از سفر مصر (213ق/858م)، در بغداد تألیف کرده و به روایتی، آن را به مأمون اهدا نموده است[۲].
ساختار
کتاب با مقدمه مصحح آغاز و مطالب در چهار جلد، تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه، ضمن ذکر تاریخچه کوتاهی از علم غريب الحديث، به موضوع اثر حاضر و اهمیت آن، اشاره گردیده است[۳].
همه آنان که با متون کهن سر و کار دارند و در پی فهم اندیشههای پیشینیان از لابهلای سخنان و نوشتههای بهیادگارمانده آنانند، با مشکل واژههای ناآشنا روبهرو هستند. واژههای نامفهوم و یا دیریاب، گاه در جای حساس و اصلی جمله قرار میگیرند و ازاینرو، همه کلام را گنگ میسازند[۴]. ازاینرو، غریبنگاران مسلمان، مانند همتایان ادیب خویش، به تلاشهایی سترگ دست یازیدند و در کنار تدوین علوم ادبی و بلاغی، بخشی از کوششهای پیگیر خود را به ترجمه و شرح و تفسیر واژههای ناآشنای متون دینی (قرآن و حدیث)، اختصاص دادند و موفق گشتند در طی چند قرن کار مستمر، از مرحله ابداع و تدوین تا تهیه جوامع و تسهیل دسترسی به آنها، آثار ارزشمندی در زمینه غریبنویسی بهیادگار نهند[۵]. در آغاز حرکت و همچون علوم و فنون دیگر، آثاری اندک و انگشتشمار، پدید آمد که حاصل تراوشهای فکری بنیانگذاران آن در شرح واژههای غریب و نامأنوس احادیثی معدود بود. این شرح و تفسیرها بدون ترتیب منطقی، مکتوب شد و بسیاری از آنها در طول تاریخ، مفقود گشت[۶]. اما نیاز به دانشمندی باهمت که با درانداختن طرحی نو، علم غريب الحديث را یک مرحله جلو ببرد، نویسنده کتاب حاضر را بر آن داشت که سالیان متمادی از عمر خود را در جمعآوری معانی لطیف و فواید سرشار احادیث صرف کند و خلاصه تحقیقات خویش را در کتاب «غريب الحديث» ارائه دهد. او احادیثی را که به سبب در برداشتن واژههای ناآشنا، نامفهوم مینمود، با نظم و ترتیب خاصی در کتاب خود، گرد آورد. این ترتیب بر اساس ترتیب رایج کتابهای حدیث اهل سنت در آن زمان، یعنی مسندنویسی بود[۷].
ابوعبید به همان روش مسندنگاران، احادیث پیامبر(ص) و سپس روایات اصحاب و تابعیان آنها را جداگانه و در پی هم آورد و برای هر راوی حدیث، فصلی گشود. او در داخل فصل و مسند، ترتیب خاصی ننهاد و پس از آوردن اسناد حدیث، به شرح واژه ناآشنای آن پرداخت[۸].
دستهبندی ابوعبید و روشمند کردن ارائه مطالب، مراجعان را از رنج تتبع و جستجوی فراوان رهانید و استشهادش به استعمالات قرآنی و نشان دادن کاربردهای مشابه واژه ناآشنا در احادیث دیگری که از همان راوی روایت شده و یا راویان دیگر، لغویان و محدثان و فقیهان را بهسوی کتاب کشانید؛ تا آنجا که شمر بن حمدویه هروی (متوفی 255ق) که خود در فهرست غریبنویسان بزرگ سده سوم است، میگوید: «برای عرب، کتابی نیکوتر از کتاب ابو عبید نیست» و عبدالله پسر احمد بن حنبل، آن را بر پدرش عرضه میکند و احمد بن حنبل آن را نیکو میشمارد و میگوید: «خدا او را پاداش نیکو دهد»[۹].
گفتنی است که نقدها و خردهگیریهایی هم بر کتاب ابوعبید صورت گرفت و کسی همچون ابن قتیبه (متوفی 276ق)، به تألیف «إصلاح غلط أبيعبيد» پرداختند و ابراهیم حربی (متوفی 285ق)، حدیث آن را بدون اصل میدانست. در داوری میان نقدها و اقبالها، میتوان اقبال به کتاب ابوعبید را گستردهتر دانست؛ زیرا از میان کتابهای متعدد تألیفشده در نیمه نخست قرن سوم، همچون کتاب ابن اعرابی (متوفی 231ق) و شیبانی (متوفی 231ق) و اثرم (متوفی 232ق) و البیری (متوفی 239 یا 238ق) و نیز کتاب بزرگ شمر بن حمدویه هروی، تنها کتاب ابوعبید به دست ما رسیده است و این، نشان از نسخهبرداری فراوان و استقبال از این کتاب است. همچنین از ردیههای کتاب، همچون کتاب حسن بن عبداللّه اصفهانی مشهور به «لَغدَه» (متوفی قرن 3) و علی بن حمزه بصری (متوفی 325ق)، تنها نامی باقی مانده است. گرچه برخی از این رد و نقدها بعدها بهوسیله کسانی همچون ابن عبدون (متوفی 527ق)، یوسف بن عبدالله تمیمی (متوفی 336ق)، ابوعبداللّه مروزی (متوفی 294ق) و محمد بن قاسم انباری (متوفی 328ق) پاسخ داده شدند؛ اما نگرش نقادانه واصلاحگرانه به کتاب ابوعبید، نشان از قابلیت آن برای توسعه و تدقیق داشت[۱۰].
آنچه موجب اهمیت و توجه ویژه به کتاب ابوعبیده میشود، آن است که نویسنده آن، در طول چندین دهه از بسیاری از محدثان عراق، شام، حجاز و مصر حدیث آموخته و از نظر رجالی، کسانی چون احمد بن حنبل و اسحاق بن راهویه و یحیی بن معین او را برتر از آن دانستهاند که تنها با لفظ ثقه از وی یاد کنند. البته انتقاداتی در اینباره به وی نیز مطرح شده است. او با حدیث برخوردی ناقدانه داشته، بررسیهای سندی در کار او مطرح هستند. او همچنین نسخ کتاب با سنت را ممکن میشمرده و این میتوانست مبنایی مؤثر در فقه الحدیث وی باشد، ولی اساساً گراینده به آن بود که تا حد ممکن به محکم بودن آیات و عدم نسخ قائل شود. بیش از آن که محدثان توجهشان به اسانید و روایات ابوعبید باشد، به بیانات او در پیرامون یک حدیث بهعنوان مفسر توجه مینمودند[۱۱].
این کتاب از بدو تألیف مورد توجه محدثان بزرگ بغداد چون احمد بن حنبل و یحیی بن معین قرار گرفته است و در اندک زمانی در شرق و غرب بلاد اسلامی رواج یافته است. ابن درستویه که ابوعبید را بهعنوان نقطه عطفی در تألیف غريب الحديث بازمیشناسد، کتاب وی را بهعنوان اثری جامع که مخاطبان را از مراجعه به کتب پیشین بینیاز ساخته، معرفی میکند. او در تدوین کتابش، باورهای رسمی اصحاب حدیث را مد نظر داشته و محتاط بوده تا بهخصوص احادیث اعتقادی بهگونهای که شبهه تأویل و تعطیل صفات به بار آورد، تفسیر نشوند[۱۲].
نویسندگان پیشین غريب الحديث، هیچیک از اصحاب حدیث نبودند. با وجود موقعیت کتاب ابوعبید نزد اصحاب حدیث، بعضی از اصحاب حدیث، از انتقاد نسبت به کار وی پرهیز نداشتهاند. البته این نقدها هرگز از جایگاه کتاب او نکاست و همواره در طی سدههای متمادی، غريب الحديث ابوعبید پرتداولترین کتاب از سنخ خود در محافل اهل حدیث بود. با وجود آنکه این کتاب اساسا بهعنوان یک متن تحلیلی نوشته شده و نه یک منبع برای ضبط متون و اسانید حدیث، اما وجود برخی گونههای منحصربهفرد از ضبط متون و اسانید موجب مرجع شدن این کتاب بهعنوان یک منبع روایی در سدههای بعد شده است[۱۳].
بسیاری از نقلهای ابوعبید از استادانش بوده و بخش عظیمی از مطالب کتاب وی، نقل و جمع اقوال پیشینیان است. ابن قتیبه در وصف کتاب او یادآور میشود که وی برخی از اقاویل سلف، از فقه و قرائت را برمیگزیند و برخی را رد میکند و اشتباهات آنان را با دلایل واضح نشان میدهد. اما درباره ماهیت نقلی کتاب وی نباید دچار مبالغه شد؛ زیرا در مواردی وی توضیحاتی از خود آورده که نزد استادانش دیده نمیشود. از مستندات وی در شرح احادیث باید از تفسیر حدیث به حدیث نزد وی نام برد. همانند عالمان پیش از وی، اشتقاق نیز در حل غريب الحديث نزد وی بسیار مطرح است. او استنباطهایی شخصی در اینباره دارد که قابل توجه هستند. اما در کنار آن، توجه به کاربردهای خاص در کنار معانی عام نزد وی دیده میشود. در تبیینهای وی از غرایب حدیثی، تحلیلهایی بر اساس مجاز و استعاره نیز دیده میشود. بسیاری از توضیحات در باب اشتقاق واژه، بر مبنای رسوم عرب و بافت فرهنگی توضیح داده میشود. توجه به گویشها، توجه به تطبیق الفاظ حدیث با امر واقع، تکیه غالب بر قول اکثریت، از ممیزههای کار ابوعبید است[۱۴].
وضعیت کتاب
نسخهای از این کتاب، نزد عبدالله بن طاهر، والی وقت خراسان، فرستاده شده و امروز، نسخهای از آن، به خط مغربی، در لیدن وجود دارد که تاریخ کتابت آن، 252ق است. در دورههای بعد، کتاب ابوعبید، در کنار تکلمهای که ابن قتیبه بر آن نوشت، اساسیترین منابع برای آثار دیگران در زمینه غريب الحديث تلقی میشد[۱۵].
کتاب، فاقد فهرست بوده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع[۱۶] و اشاره به اختلاف نسخ[۱۷]، به توضیح و تشریح معنای برخی از مفردات و کلمات متن، پرداخته شده است[۱۸].
پانویس
- ↑ ر.ک: پاکتچی، احمد، ج5، ص705
- ↑ ، ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: مقدمه، ج1، صفحه الف - بط
- ↑ ر.ک: مسعودی، عبدالهادی، ص92
- ↑ ر.ک: همان، ص93
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص94-95
- ↑ ر.ک: همان، ص95
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان، ص95-96
- ↑ ر.ک: بینام
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: همان
- ↑ ر.ک: پاکتچی، احمد، ج5، ص705-706
- ↑ ر.ک: پاورقی، ج1، ص200
- ↑ ر.ک: همان، ص202
- ↑ ر.ک: همان، ص201
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- پاکتچی، احمد، «دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، جلد پنجم، چاپ دوم، 1378.
- بینام، «مروری بر کتاب فقه الحديث (با تکیه بر مسائل لفظ) 7»، برگرفته از سایت سحرگاه علوم قرآنی و حدیث، شنبه 14 دیماه 1398
- مسعودی، عبدالهادی، «سیر تدوین (غريب الحديث)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، مجله: علوم حدیث، پاییز 1378، شماره 13، ISC (19 صفحه، از 92 تا 110).