عنایت، سید حمید
نام | عنایت، سید حمید |
---|---|
نامهای دیگر | عنایت، سید حمید |
نام پدر | سید علی عنایت |
متولد | 8 شهریور ۱۳۱۱ش / 1351ق / 1932م |
محل تولد | تهران |
رحلت | 3 مرداد ۱۳۶۱ش / 1402ق / 1982م |
اساتید | |
برخی آثار | انديشه سياسي در اسلام معاصر |
کد مؤلف | AUTHORCODE08155AUTHORCODE |
سید حمید عنایت (1311-1361ش)، محقق، مترجم، پژوهشگر و نویسنده حوزه علوم و فلسفه سیاسی.
ولادت
ایشان در خانوادهای روحانی تبار در هشتم شهریور ۱۳۱۱ش در تهران متولد شد.
نسب او از سوی پدر به سادات و مادرش به قاجار پیوند میخورد. پدر و دو نفر از عموهایش در کسوت «روحانیون» بودند که در دوره رضاشاه، کسوت روحانیت را کنار گذاشته و با گرفتن پروانه دفتر اسناد رسمی، «محضردار» شدند. او پدرش را در ۱۳ سالگی از دست داد.
تحصیلات
سه سال در دوره ابتدائی در دبستان سپهر و دو سال در دبستان ارامنه تحصیل کرد. بخشی از دوره دبیرستان او نیز در دبیرستان فیروزبهرام که بانیان آن زرتشتی بودند، گذشت. بعدها وی احساس و علاقهاش را به زندگی و زبان اقلیتها به تجربههای اولیهاش از این مدارس نسبت میداد. وی سپس دوره دبیرستان را در دارالفنون به اتمام رساند.
تحصیلات خود را در رشته علوم سیاسی در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران دنبال کرد و با کسب رتبه اول به پایان رسانید. در سالهای جوانی مدتی به فعالیت در حزب توده پرداخت ولی پس از کودتای ۲۸ مرداد جزو هواداران خلیل ملکی و جامعه سوسیالیستها گردید. سالهای تحصیلش در دانشگاه با دوران پرفرازونشیب اوایل دهه ۱۳۳۰ همزمانشده بود، دورهای که در او احترامی عمیق و پایدار برای نخستوزیر و رهبر ملیگرای ایران محمد مصدق به همراه آورد. در سال ۱۳۳۳ عنایت از دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران با رتبه شاگرداول فارغالتحصیل شد.
وی در سال 1335با استفاده از بورس دولتی برای ادامه تحصیل به انگلستان رفت و در رشته علوم سیاسی در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه لندن به تحصیل پرداخت و در 1337 فوقلیسانس گرفت. عنوان رساله فوقلیسانس عنایت «افکار عمومی بریتانیا و بحران نفتی ایران» بود. در سال 1339 عنایت در تأسیس کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا شرکت داشت و به سمت دبیر آن برگزیده شد. انجمن دانشجویان ایرانی در انگلستان فصلنامهای بهعنوان پژوهش منتشر میکرد که اگرچه مقالات آن مخالف رژیم بود، تایپ آن را ماشیننویس سفارت که با این دانشجویان دوست بود، بهرایگان انجام میداد.
عنایت سپس به مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی آن دانشگاه معروف به SOAS: The School of Oriental and African Studies (که در گذشته به «مدرسه السنه شرقیه» معروف بود) رفت و سرانجام در 1341درجه دکترایش را نیز از همان مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن دریافت داشت؛ عنوان رساله دکترای وی در مورد «تأثیر غرب بر موقعیت عرب» بود.
مشاغل
دکتر عنایت پس از فارغالتحصیلی، به علت فعالیتهای سیاسی که در دوران دانشجویی در لندن بر ضد رژیم پهلوی کرده بود، ابتدا از بازگشت به وطن خودداری ورزید و درصدد یافتن کار در انگلستان یا آمریکا برآمد. عنایت بین سالهای ۱۳۴۳-۱۳۴۱ برای بخش فارسی رادیو بیبیسی در لندن کار میکرد و در همین مدت مشغول به آموختن زبانهای آلمانی و پهلوی و تاریخ ایران باستان گردید؛ اما چون پس از دو سال، کار دلخواه خود را نیافت، بهعنوان مدرس موقت در رشته فلسفه حقوق اسلامی به دانشگاه خارطوم (سودان) رفت و یک سال در آنجا مشغول تدریس شد. بعد به لندن بازگشت و در آنجا ضمن اشتغال به فعالیتهای فرهنگی از جمله ترجمه متون ادبی، فلسفی و حقوقی (فلسفه سیاسی)، هفتهای دو روز نیز بهعنوان کارمند محلی در بخش کنسولی سفارت ایران در لندن به کار پرداخت.
بعد از بازگشت به ایران بازگشت، با رتبه استادیاری در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران مشغول به کار شد. در سال تحصیلی ۴۸ ـ ۱۳۴۷ برنده بورس تحقیقاتی آیزنهاور شد و به آمریکا رفت. دکتر عنایت در ۱۳۵۱ جایزه تحقیقاتی دانشگاه تهران را از آن خود کرد و در ۱۳۵۲ بورس کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد را گرفت. در همان سال در دانشگاه تهران به سمت دانشیاری ارتقا یافت و ضمن تدریس در دانشگاه به تحقیق ادامه داد. خیلی زود او بهعنوان یکی از بهترین اساتید دانشگاه نزد دانشجویان و همکاران دانشگاهیاش شناخته شد و مدتی بعد به درجه استادی رسید، و سپس برای دو دوره بهعنوان ریاست بخش علوم سیاسی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران (از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۴) برگزیده شد. در این دوره با استفاده از برنامه تبادل علمی آیزن هاور او توانست برای مدتی کوتاه از آمریکا دیدن کند.
عنایت در سال ۱۳۵۵ جایزه ادبی فروغ را بهپاس خدماتش به زبان فارسی دریافت کرد.
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با جبهه دموکراتیک ملی ایران (که در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ بر سر مزار دکتر مصدق در احمدآباد اعلام موجودیت کرد) به همکاری پرداخت. عنایت با تعطیلی دانشگاهها در ایران، به انگلیس رفت و در ۱۳۵۹ش بهعنوان استادیار در کالج سنت آنتونی دانشگاه آکسفورد مشغول کار شد و به استادی تاریخ خاورمیانه در دانشگاه آکسفورد و عضو دائمی کالج سنت آنتونی برگزیده شد.
وفات
او در سوم مرداد ۱۳۶۱ش هنگامیکه از مسافرت جنوب فرانسه برمیگشت، براثر عارضه قلبی درگذشت. پیکرش چند روز بعد در قبرستان مسلمانان شهر آکسفورد دفن شد.
آثار
ترجمه
- «سیاست» ارسطو (برنده جایزه بهترین کتاب سال در ۱۳۳۷)؛
- «فلسفه هگل» تألیف ت. ستیس؛
- «عقل در تاریخ» هگل؛
- «تاریخ طبیعی دین» دیوید هیوم؛
- «لوی اشتراوس» ادموند لیچ؛
- «خدایگان و بنده» هگل؛
- «قیصر و مسیح» ویل دورانت؛
- «سه آهنگساز: موزار، برلیوز، واگنر» رومن رولان؛
- «انتقام معجزهآسا: سه داستان از جرج برنارد شا، گی دوموپاسان» جک لندن.
تألیف
- اندیشه سیاسی در اسلام معاصر، وی این کتاب را به استاد مرتضی مطهری اهدا نمود.
- تاریخ اندیشهها و نهادهای سیاسی در ایران و اسلام؛
- فلسفه سیاسی غرب، از هراکلیت تا هابز؛
- اسلام و سوسیالیسم در مصر؛
- شش گفتار درباره دین و جامعه؛
- جهان از خود بیگانه؛
- کتابشناسی مآخذ علوم سیاسی به زبان فارسی؛
- افکار سیاسی غرب، از فتح مصر بهوسیله ناپلئون تا جنگ جهانی دوم؛
- مقالاتی به زبان انگلیسی چون «ایران و اعراب»، «مذهب و حکومت در ایران»، «وضع علوم اجتماعی در ایران»، «سیاست ایرانشناسی»، «فلسفه سیاسی افلاطون و ارسطو از دیدگاه فارابی» و «فلسفه سیاسی اخوانالصفا»[۱].
پانویس
- ↑ فاضلی، محمود، وبسایت تاریخ شفاهی ایران