علم هرمنوتیک بولتمان و خطابه‌هایش

    از ویکی‌نور
    علم هرمنوتیک بولتمان و خطابه‌هایش
    علم هرمنوتیک بولتمان و خطابه‌هایش
    پدیدآورانجان ریچاردز، جفری (نویسنده) کلانتری، محمدحسین (مترجم)
    ناشرنگاه معاصر
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۳
    شابک1ـ226ـ290ـ622ـ978
    کد کنگره

    علم هرمنوتیک بولتمان و خطابه‌هایش تألیف جفری جان ریچاردز، مترجم محمدحسین کلانتری، این ترجمه، بخش نخست از کتاب «علم هرمنوتیک و فن خطابۀ بولتمان و بونهافر در گفتمان» آمریکایی است که انتشارات دانشکدۀ الهیات دانشگاه ماربورگ در سال 2008 آن را منتشر کرد.

    شیوۀ کار نویسنده به این ترتیب است که بعد از توضیح روش کار خود، در بخش بولتمان به تشریح کامل و دقیق علم هرمنوتیک بولتمان با توجه به آثار و خطابه‌های خود او هرازگاهی استفاده از نظرات موافقان و مخالفان بولتمان پرداخته است تا جایی که همین بخش به‌تنهایی اثری جامع و مستقل است.

    ساختار

    کتاب از دو بخش تشکیل شده است.

    گزارش محتوا

    این سخن انکارنشدنی است که امروزه دایرۀ اثرگذاری بولتمان از تنها اسطوره‌زدایی و کتاب «مسیح و اساطیر» عبور کرده است و بیش از همه روش هرمنوتیکی بولتمان مورد توجه قرار گرفته است تا جایی که هر اثری که بخواهد به هرمنوتیک مدرن یا هرمنوتیک بعد از جنگ جهانی دوم بپردازد، نمی‌تواند از نظرات هرمنوتیکی بولتمان چشم‌پوشی کند. دایرۀ اثرگذاری بولتمان به‌ویژه کتاب «سنت اناجیل جدید» او تا آنجاست که می‌توان ادعا کرد برخی از نظرات او به‌ویژه آنجا که دربارۀ ساختار کتاب مقدس صحبت می‌کند، بر منتقدانی ادبی چون باختین و منطق مکالمه‌ای او نیز اثر نهاده است.

    بن‌مایه‌های اندیشۀ بولتمان بیشتر بر اساس «هستی و زمان» هایدگر و اگر تخصصی‌تر نگریسته شود، در الهیات پولس رسول و انجیل یوحناست. او روایت‌های تاریخی کتاب مقدس را بیشتر به شکل گزارشی روایت‌گونه از وقایع تاریخی می‌دید و بین واقعیت تاریخی و گزارشی روایت‌گونه از آن تفاوت قائل بود. درواقع از یک‌سو با دیدگاه عینیت‌بخش به تاریخ مخالف بود و از سوی دیگر با ایده‌آلیسم هگلی. از طرفی بولتمان به تأسی از هایدگر، انسان را موجودی زمان‌مند و تاریخ‌مند می‌دانست که متأثر از روح زمانۀ خود سخن می‌گوید و عمل می‌کند.

    این ترجمه ، بخش نخست از کتاب «علم هرمنوتیک و فن خطابۀ بولتمان و بونهافر در گفتمان» آمریکایی است که انتشارات دانشکدۀ الهیات دانشگاه ماربورگ در سال 2008 آن را منتشر کرد. این کتاب به سه بخش «علم هرمنوتیک و خطابه‌های بولتمان»، «تأویل کاربردی بونهافر و علم هرمنوتیک او» و تطبیق» تقسیم شده است. شیوۀ کار نویسنده به این ترتیب است که بعد از توضیح روش کار خود، در بخش بولتمان به تشریح کامل و دقیق علم هرمنوتیک بولتمان با توجه به آثار و خطابه‌های خود او هرازگاهی استفاده از نظرات موافقان و مخالفان بولتمان پرداخته است تا جایی که همین بخش به‌تنهایی اثری جامع و مستقل است.

    در بخش اول و اصلی کتاب چند اثر مهم بولتمان در زمینۀ هرمنوتیک بررسی شده است. هدف آن است که توضیحی دربارۀ مفاهیم نظری هرمنوتیک بولتمان در پیوند با تفسیر کاربردی وی از متن مقدس همان‌گونه که در آموزه‌های او بیان شده است، ارائه شود. پنج متن گزینشی در این بخش گنجانده شده است که بولتمان آنها را با بینش روش‌مندانۀ هرمنوتیکی خود به نگارش درآورد. این متون به ترتیب زمانی از 1952 تا 1957 تنظیم شده‌اند و به این ترتیب هستند:

    کتاب «مسئلۀ تأویل غایت‌شناختی عهد جدید» که به نقد ایده‌آلیسم، ناتورالیسم و مکتب تاریخ ادیان می‌پرازد. بولتمان باور دارد باید به گونه‌ای با تاریخ مواجه شویم که شخص به‌راستی با متن تعامل داشته باشد و به‌سادگی آن را عینی نبیند.

    «عهد جدید و اسطوره‌شناسی» که از تغییر الگوی کاملی در نگرش و تفسیر عهد جدید پشتیبانی می‌کرد.

    «مسئلۀ علم هرمنوتیک» که بولتمان در آن به‌روشنی برنامۀ تفسیر اگزیستانسیالیستی خود را تبیین می‌کند. او بر این نکته تأکید می‌کند که هر کسی دارای پیش‌فرض‌هایی است و تفسیر همواره با پیش‌فهمی از متن هدایت می‌شود.

    بولتمان در پاییز سال 1951 در دانشگاه‌های آمریکا، در سخنرانی‌هایی مطالب خود با موضوع «عیسی مسیح و اسطوره‌شناسی» را در میان نهاد. به گفتۀ او درون‌مایۀ مرکزی آموزه‌های عیسی، موضوع ملکوت خداوند است که به صورت فرجام‌شناسانه تفسیر می‌شود. موعظۀ فرجام‌شناسانه به شخص یادآور می‌شود که در‌حالی‌که می‌داند آینده در حال آمدن است، با این حال به طور کامل در زمان حال زندگی کند.

    «آیا تأویل بدون پیش‌فرض ممکن است؟» که بولتمان در این کتاب توضیح می‌دهد مفهوم تفسیر بدون پیش‌فرض بدین معناست که جهان‌بینی ویژۀ ما نباید نتایج را مخدوش کند. در تاریخ یک نظام بستۀ علت و معلولی وجود دارد که نباید بر تفکیک معجزه‌آسا در آن تأکید کرد. درون‌مایه‌ای وجود دارد که بر اساس آن کلام مقدس دربارۀ موضوع ویژه‌ای به طور قطعی صحبت نمی‌کند، زیرا تفسیر همواره ناشی از تجربۀ شخصی مفسر متن مقدس است.

    بخش دوم کتاب دربرگیرندۀ موضوعی با عنوان «نقد فرم» است. نقادی کتاب مقدس رشته‌ای است که افزون بر مطالعۀ متن مقدس به پاسخ‌گویی به پرسش‌هایی می‌پردازد. این نقد زمینه را برای تفسیر قابل فهم از کتاب مقدس فراهم می‌کند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها