علامه و عرفان: بررسی آموزه‌های عرفانی در آثار علامه طباطبایی

    از ویکی‌نور
    علامه و عرفان
    علامه و عرفان: بررسی آموزه‌های عرفانی در آثار علامه طباطبایی
    پدیدآوراننوروزی، غلام‌رضا (نویسنده)
    ناشرادیان
    مکان نشرتهران
    سال نشر1403
    شابک5ـ24ـ7967ـ622ـ978
    کد کنگره

    علامه و عرفان: بررسی آموزه‌های عرفانی در آثار علامه طباطبایی تألیف غلام‌رضا نوروزی، این پژوهش ضمن بررسی آثار علامه طباطبایی به‌ویژه «تفسیر المیزان»، می‌کوشد با رصد آموزه‌های عرفانی در آثار ایشان، شخصیت عرفانی ایشان را با نگاهی عمیق‌تر به جامعۀ علمی بشناساند.

    ساختار

    کتاب در چهار فصل تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    علامه سیدمحمدحسین طباطبایی اصیل‌ترین معارف و حقایق هستی و کامل‌ترین راه معرفت را در کلام حق جستجو کرده است. بررسی در آثار ایشان ما را نیز به این حقیقت راه می‌برد که جز در سایۀ کلام الهی و معارف اهل‌بیت نمی‌توان چهره‌ای زیبا از عرفان ناب اسلامی مشاهده کرد. ایشان معتقد است آنچه برای رسیدن به سعادت نیاز بوده، شریعت اسلام بیان کرده است. بعد عرفانی شخصیت علامه و نیز معرفت شهودی به عنوان یکی از راه‌های کسب معرفت و شناخت، در غنابخشی به آثار ایشان مؤثر بوده و جلوه‌گر است.

    علامه طباطبایی شخصیتی ذووجوه در علوم مختلف دارد که آثار ایشان نیز تأییدکنندۀ این مطلب است؛ از جمله «تفسیر المیزان» که از مهم‌ترین تفاسیر تاریخ تشیع بلکه اسلام است. ایشان گاه مفاهیم عرفانی را با اشاراتی بیان کرده است و گاهی هم به مقتضای بحث از برخی اصطلاحات عرفانی نام می‌برد، اما خود را ملزم به تبعیت همه‌جانبه از آنها نکرده است. اغلب بدون اینکه از اصطلاحات خاص عرفا تبعیت کند، بسیاری از همان معارف را با عبارات خود به نوعی بیان کرده است.

    این پژوهش ضمن بررسی آثار علامه طباطبایی به‌ویژه «تفسیر المیزان»، می‌کوشد با رصد آموزه‌های عرفانی در آثار ایشان، شخصیت عرفانی ایشان را با نگاهی عمیق‌تر به جامعۀ علمی بشناساند.

    در فصل نخست کتاب به تبیین موضوع و واژگان بحث و نیز شرح‌حال اجمالی و آثار علامه نگاهی انداخته شده است و همچنین نگاه علامه به عرفان به‌اختصار بیان می‌شود. در فصول دوم تا چهارم کتاب به ترتیب هستی‌شناسی عرفانی، خداشناسی عرفانی و انسان‌شناسی عرفانی از دیدگاه علامه تبیین شده است.

    هستی‌شناسی عرفانی نوعی جهان‌بینی است که در آن خدا محور است و هستی، استقلالی از خود ندارد و عین ربط به خدای متعال انگاشته می‌شود. به نظر علامه طباطبایی، جهان آفرینش مظهر صنع الهی و عظمت خالقیت حضرت حق است و با داشتن نگاهی عرفانی، همۀ عالم تجلیاتی از اسماء و صفات جمال و جلال او خواهد شد. ایشان در مباحث هستی‌شناسی به این بیان از قرآن اشاره می‌کند که «خدا منزه است از آنچه توصیفش می‌کنند، مگر بندگان مخلص او».

    در خداشناسی عرفانی، خدا کمال مطلق، مبدأ و مقصد همۀ هستی و حقیقت دارای سریان در همۀ مراتب هستی انگاشته می‌شود. از نگاه علامه، مسئلۀ توحید صرفاً در قضیۀ «خدا هست» خلاصه نمی‌شود، بلکه توحید نوعی جهان‌بینی است؛ نگرشی جامع به هستی و هستی‌شناسی عمیق است. اعتقاد به توحید از مفهومی ذهنی فراتر می‌رود و تمامی زندگی و سراسر هستی را تحت پوشش قرار می‌دهد؛ به طوری که فرد موحد در بینش، رفتار و کنش، در اعتقاد و عمل «توحیدی» می‌اندیشد و عمل می‌کند و سراسر زندگی‌اش حضور توحید است.

    در عرفان اسلامی، انسان به عنوان مظهر جامع جمیع اسمای الهی و دارای مقام خلیفةاللهی معرفی می‌شود. عنصر اصلی موضوع انسان‌شناسی عرفانی نیز در واژۀ «ولایت» متجلی است که به معنای اتصال به عالم ماورای طبیعت، اطلاع بر حقایق باطنی و بالاتر از معنای یقین، یعنی رؤیت حق مأخوذ است. از نظر علامه برخی آیات قرآن به خلقت نوع انسان اشاره می‌کند. ایشان با توجه به آیات مربوط به مراحل مختلف خلقت جسم، معتقد است نظر قرآن دربارۀ خلقت نسل انسان از طریق تناسل و اینکه اولین فرد بشر و همسرش از هیچ پدر و مادری متولد نشده‌اند، صریح است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها