عشق و آهیمسا: کندوکاوی در آرای مولوی و گاندی
عشق و آهیمسا: کندوکاوی در آرای مولوی و گاندی | |
---|---|
پدیدآوران | احراری، صدیقه (نویسنده) |
ناشر | نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 13991399 |
شابک | 3ـ71ـ7028ـ622ـ978 |
موضوع | نقد و تفسیر مولوی، جلالالدین محمد بن محمد، ۶۰۴ - ۶۷۲ق.,نقد و تفسیر گاندی، ماهاتما، ۱۸۶۹ - ۱۹۴۸م,قرن ۷ق شاعران ایرانی,هند سیاستمداران |
کد کنگره | PIR ۵۳۰۵/الف۳ع۵ ۱۳۹۹ |
عشق و آهیمسا: کندوکاوی در آرای مولوی و گاندی تألیف صدیقه احراری، این کتاب، تلاشی است در راستای پاسخ به این سؤالات که آیا پیوندی بین مبانی فکری گاندی و اندیشههای کلیدی مولانا در مثنوی وجود دارد؟ وجوه اشتراک و گاهی افتراق اندیشههای این دو و دلایل آن کداماند؟ آیا مشابهت فکری گاندی و مولوی بر حسب توارد بوده یا او با مطالعۀ آثار مولانا، مستقیماً تحت نفوذ اندیشۀ وی قرار داشته است؟
گزارش کتاب
مولوی جلالالدین محمد بلخی رومی ملقب به مولانا یکی از چهرههای مطرح در پژوهشهای تطبیقی ادبیات است که به دلیل عظمت و تعالی روح و وسعت و عمق اندیشه و بینش، تأثیر زیادی نیز بر اندیشه و ادب جهانی داشته است؛ چراکه از حیث تولید اندیشههای ناب در دنیای ادب و عرفان، کم نظیر است و در شمار چهرههایی است که محبوبیتش مرزهای ایران و آسیای صغیر را درنوردیده و اشتهار جهانی یافته است. موهنداس کرمچند گاندی مشهور به مهاتما نیز از مصلحان برجستۀ جهانی است که توانسته به یمن اندیشه و عملکرد خود، مردم هند را در برابر استعمار انگلیس به استقلال برساند و فکر و فرهنگ جهانی را تحت تأثیر اندیشۀ خویش قرار دهد.
این دو شخصیت شاخص گذشته و حال که بهحق پیامآوران راستین انسانیت، اخلاق، مهرورزی و خشونتپرهیزی هستند، خود در زمانهای سراسر خشونت میزیستند؛ خشونت عریان مغول و خصومتهای جاهلانۀ صلیبی و جنگهای ویرانگر جهانی؛ بنابراین با اتکا به جهانبینی و نگرش متعالی و معنوی خود، خویشتن را وقف تلاشی بیوقفه، برای کاستن از بار تنشها و خصومتهایی کردند که جهانبینی مادی قرنهاست به بشر تحمیل کرده است و آشتی دادن انسانها و تکاپو در راستای وفاق انسانی را در زندگانی پربارشان به عنوان رسالت اخلاقی خویش برگزیدند.
این دو مصلح همزاد به دو زمان، دو قوم، دو نژاد، دو فرهنگ، دو اقلیم جغرافیایی و دو دین متفاوت تعلق دارند و به فاصلۀ زمانی هفت قرن پا به عرصۀ این هستی بیفروغ گذاردند و درخشیدند و پیام انسانی خویش را چنان گوشواری بیبدیل به گوش آن آویختند و برای همیشه در افق اندیشههای ناب آن جاودانه گشتند؛ اما با وجود تمامی این تمایزات و ناهمگونیها، تشابه بسیاری بین این دو اندیشمند نامی در اندیشه و نظرگاه مشهود است؛ امری که سبب قوت یافتن فرضیۀ تأثیرپذیری مستقیم گاندی از مولوی و در نتیجه نگارش این کتاب شده است.
این کتاب، تلاشی است در راستای پاسخ به این سؤالات که آیا پیوندی بین مبانی فکری گاندی و اندیشههای کلیدی مولانا در مثنوی وجود دارد؟ وجوه اشتراک و گاهی افتراق اندیشههای این دو و دلایل آن کداماند؟ آیا مشابهت فکری گاندی و مولوی بر حسب توارد بوده یا او با مطالعۀ آثار مولانا، مستقیماً تحت نفوذ اندیشۀ وی قرار داشته است؟ بنابراین در این کتاب در گام نخست آن دسته شواهد مولوی با تأکید بر مثنوی و اظهارات گاندی وجهۀ کار نویسنده بوده و سپس به بررسی و تطبیق مبانی فکری این دو شخصیت به منظور جستجوی شواهدی دال بر این اثرپذیری پرداخته شده است.
گفتنی است در کنار همانندیهای فکری، وجوه افتراقی نیز بین این دو صاحبنام در عرصۀ اندیشه مشهود است؛ عمدۀ این تمایزات که در پایان هر مبحث گنجانده شده، از تفاوت باورهای اعتقادی این دو یعنی تفاوت اسلام و هندوئیسم ناشی میشود. چه همانگونه که دیدگاههای مولانا متأثر از قرآن کریم است، مهاتما نیز در برخی مواضع خویش بسیار متأثر از کتاب مقدس آیین هندو یعنی «بهاگواد گیتا» است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات