عشق معرفت: حیات فلسفه از سقراط تا دریدا
عشق معرفت: حیات فلسفه از سقراط تا دریدا | |
---|---|
پدیدآوران | برند، روی (نویسنده) پردل، مجتبی (مترجم) |
ناشر | ققنوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 7ـ0306ـ04ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
عشق معرفت: حیات فلسفه از سقراط تا دریدا تألیف روی برند، ترجمه مجتبی پردل، این کتاب، طی هفت فصل هفت خوانش جذاب از هفت اثر شش فیلسوف بزرگ مغربزمین را به دست میدهد و از این رهگذر خواننده را با زبانی روان و شیوا با تفکر این فیلسوفان آشنا میکند.
ساختار
کتاب در هفت فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
فلسفه از زمان پیدایش کوشیده است از رهگذر بحث و گفتگو در قالب کندوکاو شخصی، شاعرانه یا نمایشی فرد را به کمال برساند. مواضع فلاسفهای چون سقراط، اسپینوزا، روسو، نیچه، فوکو و دریدا به تقریب از هر نظر با یکدیگر متفاوتاند؛ با این همه متفکران مزبور همگی از حیث فلسفهورزی ـ نه چونان رشتهای بیطرف و عقلانی، بلکه به عنوان هنری اینجهانی ـ با یکدیگر اشتراک دارند.
عشقی که به معرفت تبدیل میشود، کدام است و چهسان معرفتی که در پی آنیم، خود پیشاپیش صورتی از عشق است؟ این کتاب از رهگذر خوانش برخی متون مهم فلسفه از سقراط تا دریدا، به بررسی تنشی بنیادین میان عشق و معرفت میپردازد که به تاریخ فلسفۀ غرب شکل داده است. عشقمعرفت به سنت دورودراز فلسفه چونان تمرینی بازمیگردد که نهتنها ذهنی است، بلکه به روح نیز مربوط میشود.
نویسنده کتاب، این اثر را حاصل سالها درگیری با متون و فلاسفه مهم در مجلات دانشگاهی، همایشها، گفتگوها و کلاسها چه در دوران دانشجویی و چه تدریس خود میخوانَد. به گفته روی برند، عنوان کتاب، دغدغه اصلی نوشتهشدنش را مشخص میکند: عشق معرفت و اضافه میکند که البته این عنوان صورتی تحریفآمیز از ترجمه پذیرفتهشده اصطلاح فیلوسوفیا است که معمولا به «عشق به معرفت» ترجمه میشود. مؤلف میگوید کتابش، تعریفی سفت و سخت و نهایی از اصطلاح مذکور ارائه نمیکند، بلکه اصطلاح موردنظر را به یک پرسش مهم تبدیل میکند که مانند یک پیشران، فصلهای کتاب را جلو میبرد.
این کتاب، طی هفت فصل هفت خوانش جذاب از هفت اثر شش فیلسوف بزرگ مغربزمین را به دست میدهد و از این رهگذر خواننده را با زبانی روان و شیوا با تفکر این فیلسوفان آشنا میکند. گرچه دربارۀ هر یک از این فلاسفه به طور مستقل کتابهای زیادی نگاشته شده، خوانشهایی که در این کتاب آورده شده خالی از لطف و نکات تازه نیستند. آنچه در این خوانشها توجه خواننده را به خود جلب میکند، تناقضهایی است که نویسنده در آثار بررسیشده برجسته میسازد؛ تناقضهایی که مشخصۀ کار فلاسفۀ مورد بحث در این کتاب هستند و نیز ذات زندگی را شکل میدهند؛ تناقضهایی که از آغاز تاکنون به حیات فلسفه استمرار بخشیدهاند و مهارناپذیری آنها آدمی را در حیرت فرو برده است و چنانکه معروف است، حیرت آغاز فلسفه است. این تناقضها را نمیتوان از میان برداشت، بلکه تنها میتوان با آنها کنار آمد و نوشتن دربارۀ این تناقضها یکی از راههای کنار آمدن با آنهاست؛ کاری که این فلاسفه انجام دادهاند.
هرکدام از فصول این کتاب، بخشهای مختلفی دارند که دربارۀ موضوع اصلی آن فصل هستند. به اینترتیب فصل اول کتاب، شامل اینعناوین است: درآمدی بر سقراط، دفاعیهای غیردفاعی، اتهام غیررسمی، به پرسشگرفتنِ جهانبینیها، "اِلِنخوس" سقراطی، سقراط در مقام پیشاهنگ روانکاوی، طعنه طعنه. درآمدی بر ضیافت، اسطوره آریستوفانس، سقراط آگاتون را به پرسش میگیرد، شرح دیوتیما: ارُوس میان امر انسانی و امر الوهی قرار دارد، عشق و جاودانگی، نظریه ایدهها (صور مثالی)، ماهیت تراژیک - کمیک فلسفه هم عناوین دومین فصل کتاب هستند. در سومین فصل هم مخاطب با این بخشها روبرو میشود: زندگی و متون مرموز اسپینوزا، سادگیِ رادیکال، چهره برافروخته از شرم خدا، اینک سعادت، ترسیم روح هندسی، والاترین تمنا. چهارمین فصل هم که درباره فلسفه ژان ژاک روسو است، این عناوین را دربر میگیرد: زندگینامه، کتابی برای همهکس و هیچکس، گونههای تنهایی، دوستی، روش روسو برای کندوکاو در خویشتن: خیالپردازی، بازسازی تجربه، کتاب زندگی. مقدمهای بر نیچه، مقدمهای بر کتاب، امکانناپذیری خودشناسی، چشماندازباوری، سرور و برده، سرگیجه - عقبنشستن، فلسفه و نیستانگاری، جانهای آزاده و چشماندازباوری هم عناوین پنجمین فصل کتاب هستند که موضوعش فلسفه نیچه است. در ششمین فصل که میشل فوکو را محور قرار داده، سه بخش «زندگی و مرگ»، «داستانِ رکیک و زننده» و «اصالت و دیگربودگی» چاپ شدهاند. هفتمین فصل هم که دربارۀ دریداست، این بخشها را شامل میشود: ناهویت، زندگینامه سینمایی، التزام، اعطا کردن، عشق.
یکی از موارد جالب توجه که در این کتاب به آن پرداخته شده، یافتن شباهت در آرای فیلسوفان متفاوت با خطوط فکری مختلف است؛ در این معنا، در این متن و در این کتاب کوشش شده تا یکسانیهای تفکر به رغم تفاوتهای آن برجسته شده و از این رهگذر دستاوردهای فکری این متفکران مطرح شود. بر این اساس و برای دوری متن از متون دانشگاهی و توجه به وجه سرگرم کننده بودن کتاب برای خواننده، عمدتاً از توضیحات آموزشی صرف نظر شده است. یکی دیگر از موارد قابل توجه در این کتاب این است که نویسنده هرگز تصویری تکراری (همانند آنچه دیگران بارها گفته و تکرار کردهاند از فیلسوفانی که میشناسیم یا دستکم اسم آنان را شنیدهایم) به دست نمیدهد؛ در این مفهوم در این کتاب با تصویری از فلاسفه مواجه میشویم که کمتر بدین شکل به ما معرفی شدهاند. از سوی دیگر تناقضهای فلسفی که در این کتاب مطرح میشوند، هم در نوع خود جالبتوجه است؛ چنانچه ذهن خواننده را به چالش کشیده و روی دیگری از آنچه تاکنون قطعی تصور میشده است را نمایان میسازد. مثلاً بارها خواندهایم که سقراط داناترین فیلسوف آتن در دوره خود بود و این موضوع هم ریشه در همان سخن معروف وی دارد: «میدانم که نمیدانم»؛ اما در این کتاب این موضوع به نحوی دیگر به چالش کشیده شده و این بار از این منظر به آن نگاه میشود. منظری که اگرچه برخی از دانستههای پیشین را قوت میبخشد اما زاویۀ نگاه دیگری را هم مطرح میسازد.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات