عرفان و تفکر، از تأملات عرفانی مولوی تا عناصر عرفانی در طریق تفکر هایدگر (بررسی تحلیلی- انتقادی)
عرفان و تفکر، از تأملات عرفانی مولوی تا عناصر عرفانی در طریق تفکر هایدگر (بررسی تحلیلی- انتقادی) | |
---|---|
پرونده:NUR104964J1.jpg | |
پدیدآوران | همدانی، امید (نویسنده) |
ناشر | نشر نگاه معاصر |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1389ش. |
چاپ | دوم |
موضوع | مولوی، جلالالدين محمد بن محمد، 604 - 672ق. - نقد و تفسير هايدگر، مارتين، - نقد و تفسير عرفان - مطالعات تطبيقي |
کد کنگره | BP۲۸۶/ه۸ع۴ |
عرفان و تفکر، از تأملات عرفانی مولوی تا عناصر عرفانی در طریق تفکر هایدگر (بررسی تحلیلی- انتقادی) تألیف امید همدانی؛ این کتاب در یک مقدمه و هشت فصل، مقایسهای است متنی و تطبیقی میان اندیشههای عرفانی مولانا عارف قرن هفتم، و تفکرات عرفانی هایدگر، متفکر برجستۀ آلمانی در قرن بیستم؛ اساس این اثر تحقیقی، عمدتاً کتاب مثنوی معنوی مولانا و کتاب عنصر عرفانی در تفکر هایدگر، نوشتۀ جان کاپوتو است.
نگارنده در این تحقیق فرض را بر این گذاشته که مخاطب کسانی هستند که با افکار واندیشههای مولانا و هایدگر کاملاً آشنایی دارند؛ به همین دلیل بسیاری از مفاهیم فلسفی هایدگری و مفاهیم عرفانی مولوی را شرح و توضیح نداده است و تنها کوشیده تا شباهتها و اختلافهای ساختاری و محتوایی اندیشههای این دو متفکر پرآوازه را مقایسه، تحلیل و بررسی نماید.
مهمترین پرسشهای این پژوهش که نگارنده در جستجوی پاسخ به آنها بوده، عبارت است از: آیا تفکر عرفانی هایدگر با چه بخشی از اندیشههای مولوی قابل مقایسه است؟ آیا میتوان بنیادی برای پژوهشهای تطبیقی یافت؟ آیا دریافتهایدگر از وجود و عدم با دریافت عرفانی مولوی از وجود و عدم یکسان است؟ آیا رابطه میان وجود با موجودات در تفکر هایدگر با رابطه میان خدا و مخلوقات در تفکر مولوی همسان است؟ چه شباهتی میان انسانشناسی عرفان مولوی و تعریف هایدگر از دازاین وجود دارد؟ چه شباهتی میان تفکر شهودی مولوی و آنچههایدگر آن را تفکر بنیادین میخواند برقرار است؟ آیا میان متافیزیک یک زبان مولوی با متافیزیک زبانهایدگر شباهتی وجود دارد؟ ....
در فصل اول، با عنوان در جستجوی بنیادها، ابتدا دیدگاه دیوید سون را مطرح میکند و در ادامه از مسأله عنصر عرفانی در تفکر هایدگر سخن می گوید و توضیح میدهد که اندیشههای هایدگر فیلسوف، چه پیوندی با الهیات و عرفان دارد و معنای عنصر عرفانی در تفکر هایدگر چیست؟
فصل دوم، دربارۀ دیالکتیک وجود و عدم و مطلق در اندیشۀ مولوی است. فصل سوم بانام عنصر عرفانی در هستیشناسی هایدگر، کوششی است در جهت روشن نمودن نوعی عنصرعرفانی در تفکر هایدگر از طریق آثار او و درپی آن، مسأله کمون و ظهور مطرح میشود، سپس به اندیشههای هایدگر در باب مطلق یا خدا میپردازد؛ مسأله بنیادین در این بررسی آن است که آیا میتوان چیزی مشابه خدای مولوی را در تأملاتهایدگر یافت.
در فصل چهارم، با عنوان انسانشناسیعرفانی مولوی،این مسأله مطرح میشود که انسان چیست و چگونه موجودی است؟ و پاسخهای آن را از منظرهای گوناگون و با روشهای مختلف بررسی میکند.فصل پنجم، با نام دازاین، وجود و اصالت، موضوعاتی چون دازاین به مثابۀ حقیقت انسان، دازاین، ندای وجدان و اصیل زیستن و وارستگی و اصالت، تشریح و تحلیل میشود.
فصل ششم، با عنوان متافیزیک زبان و تفکر در مولوی است؛ به نظر نگارنده قسمتی از تأملات عرفانی مولوی معطوف به مسأله زبان است، تقابل زبان و معنا، زبان و تجربه عرفانی و بدل شدن زبان به ندای مطلق، در مجموع بخش عمدهای از آن چیزی را تشکیل میدهد که میتوان آن را متافیزیک زبان در تفکر مولوی به شمار آورد، موضوعی که این فصل به طور مبسوط به آن میپردازد.
در فصل هفتم، با عنوان هایدگر، مسألۀ زبان و طریق تفکر، پس از شرح اجمالی نظریه زبانی هایدگر متقدم بر اساس مفاد رساله استادی و وجود و زمان، به اندیشههای هایدگر متأخر در باب زبان میپردازد.
در فصل هشتم، با نام عقلانیت و متافیزیک، به سوی خوانشی انتقادی از مولوی و هایدگر به مقایسه میان درون مایههای تفکر این دو میپردازد و وجوه اختلافها و شبامتهای میان ساختار تفکر این دو را بررسی و تبیین میکند.
یادداشتهای هر فصل در پایان همان فصل درج شده و در پایان کتاب، کتابنامه، شامل منابع فارسی و عربی و زبانهای اروپایی و نمایۀ نامها و نمایۀ موضوعات تنظیم و تدوین شده است.[۱]
پانويس
- ↑ ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص231-233
منابع مقاله
عالمی، محمدعَلَم، کتابشناسی توصیفی مولانا (شامل جدیدترین تحقیقات و قدیمیترین کتابهای مولوی پژوهی)، قم، انتشارات دانشگاه قم، 1392ش.