عاشقانه‌های متنبی(1) با شناخت‌نامه

    از ویکی‌نور
    عاشقانه‌های متنبی
    عاشقانه‌های متنبی(1) با شناخت‌نامه
    پدیدآورانمنوچهریان، علیرضا (نویسنده) قیطان، انسیه (همکاری)
    ناشرزوار
    مکان نشرتهران
    سال نشر1397
    شابک2ـ550ـ401ـ964ـ978
    موضوعشعر عربی‌ - قرن‌ ۴ق‌. - ترجمه‌ شده‌ به‌ فا‌رسی‌.,شعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۱۴ - ترجمه‌ شده‌ از عربی‌,شعر عا‌شقا‌نه‌ عربی‌ - قرن‌ ۴ق‌
    کد کنگره
    PJA ۳۹۸۴/د۹۰۸م۹۲ ۱۳۹۷‏

    عاشقانه‌های متنبی(1) با شناخت‌نامه تألیف دکتر علیرضا منوچهریان با همکاری انسیه قیطان؛ شاید در طول تاریخ شعر و شاعری، هیچ مادح و ممدوحی همچون متنبی و سیف‌الدوله، محب و محبوب یکدیگر نبوده‌اند و برخی اشعار این کتاب «عاشقانه‌ها» نیز برگرفته از مدایح متنبی در وصف سیف‌الدوله است.

    گزارش کتاب

    ابوالطیب متنبی که نامش احمد بن حسین است، شاعری کوفی و حدوداً ربع قرنی بزرگ‌تر از سخنور بزرگ طوسی، حکیم فردوسی است. متنبی به سال 303 هجری قمری در محلۀ «کنده» از توابع کوفه زاده شد و در سال 354 دیده از جهان فروبست.

    متنبی در دورانی می‌زیست که حکومت مرکزی سلسلۀ عباسی و قدرت خلیفۀ عربی تضعیف شده بود که در تاریخ ادبیات عربی اصطلاحاً به آن، عصر «دول و امارات» می‌گویند. یکی از این دولت‌ها حمدانیان است که در حلب حکمرانی می‌نمود و ممدوح محبوب متنبی، سیف‌الدولۀ حمدانی، حاکم شیعی همین دیار بود. شاید در طول تاریخ شعر و شاعری، هیچ مادح و ممدوحی همچون متنبی و سیف‌الدوله، محب و محبوب یکدیگر نبوده‌اند و برخی اشعار این کتاب «عاشقانه‌ها» نیز برگرفته از مدایح متنبی در وصف سیف‌الدوله است. دکتر طه حسین می‌گوید که متنبی تا آخر عمر نتوانست سیف‌الدوله را فراموش کند.

    زندگی شعری متنبی را می‌توان به چهار دوره تقسیم کرد. دورۀ نخست، روزگار نوجوانی و جوانی است که اشعار این دوره بیانگر روحی بلندپرواز است و تهور و بی‌باکی در راه رسیدن به آرزوهای دور و دراز. دورۀ دوم حیات شعری متنبی آشنایی و پیوند وی با سیف‌الدولۀ حمدانی است. متنبی در سال 337 هجری ابوالعشائر حمدانی، والی انطاکیه را مدح کرد و ابوالعشائر متنبی را هنگامی که سیف‌الدوله به انطاکیه آمده بود، به وی معرفی نمود و دربارۀ مقام شاعری متنبی لب به سخن گشود. دراین دوره شعر متنبی آکنده از فخر و حماسه است، همانند قصیدۀ میمیۀ او که از مهم‌ترین قصاید دیوان اوست و مطلع آن سخت نیکوست. دورۀ سوم حیات شعری متنبی از زمانی آغاز می‌شود که وی در اثر حسادت و سعایت بدخواهانش مجبور به ترک پنهانی دیار ممدوح محبوبش سیف‌الدوله می‌شود و به مصر نزد کافور اخشیدی می‌رود و او را مدح می‌کند. برخی گفته‌اند که مقصود متنبی از مدح کافور، دستیابی به فرمانروایی ناحیه و ولایتی بوده است و او حقیقتاً دوستدار کافور نبوده و چون می‌بیند که کافور به خواسته‌های او اهمیت نمی‌دهد، در شب عید قربان سال 350 هجری، پردۀ ظلمت شب را سپر می‌سازد و از مصر می‌گریزد. دورۀ چهارم زندگانی شعری متنبی در این دوران، به زادگاه خود کوفه باز می‌گردد اما اوضاع را بر وفق مراد خویش نمی‌یابد چنان که مهلّبی وزیر، شاعران را علیه او تحریک نموده، به هجو وی برمی‌انگیزد. متنبی در کوفه کسی از امرا را شایسته مدح نمی‌بیند، تا اینکه ادیب توانای زمان، وزیر ایران، ابن‌ عمید او را به ایران فرا می‌خواند.

    دیوان متنبی را از لحاظ جامعیت اشعار باید به شاهنامۀ فردوسی تشبیه کرد؛ چراکه در دیوان متنبی نیز همچون شاهنامه می‌توان رزم و بزم و رثا و وصف و حکمت، همه را یافت. توضیح اینکه دیوان به تقریب پنج هزار بیتی متنبی، مجموعه‌ای کامل از اغراض و انواع شعری است. ناگفته نماند که متنبی نیز مانند فردوسی، هجو بسیار اندک سروده است، پنداری بی‌توجهی به ژاژخایان، وجه مشترک سخنوران بزرگ تاریخ همچون فردوسی و متنبی بوده است.

    متنبی از معدود شاعران بزرگ تاریخ است که در همۀ اغراض و فنون شعری که طبع‌آزمایی نموده، موفق بوده است. جالب آن که وی در همۀ آن ابوابی از شعر که بدانها اشتهار ندارد، شاهکار کرده است. به عنوان مثال او شاعر رثاء نیست ولی از زیباترین مراثی ادب عربی را برای مادربزرگ خویش و نیز خواهر ممدوحش (سیف‌الدوله) سروده است. نیز او به هجاء شهرت ندارد ولی یکی از قویترین هجونامه‌های شعر عربی را دربارۀ کافور، حاکم مصر در آن روزگار سروده است. متنبی حتی شاعر عشق و غزل هم نیست اما تعزلات زیبایی در دیوان او به چشم می‌خورد که موضوع اصلی این کتاب (عاشقانه‌ها) است.

    نکتۀ انجامین دربارۀ شیوۀ ترجمۀ ابیات در این کتاب است که غالباً دقت و رعایت امانت در ترجمه لحاظ شده است؛ اما گاهی تصرفی اندک در ترجمۀ برخی اشعار صورت گرفته است تا با محتوای کتاب عاشقانه‌ها تناسب بیشتری داشته باشد. این تصرف به دو صورت بوده است: یکی آنکه گاهی ابیاتی که در مدح بوده است، در این کتاب به عنوان عاشقانه‌ها عرضه شده است، هر چند که عشق نیز نوعی مدح است و متنبی نیز معروف به درآمیختن مدح و غزل. دیگر آنکه در برخی ابیات ـ که تعداد آنها بسیار اندک است ـ گاهی لفظی در ترجمه، تغییر کرده است که البته دربارۀ این ابیات بسیار اندک نیز در پاورقی توضیح داده شده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها