طبقات مشاهير الدمشقيين من أهل القرن الرابع عشر الهجري
طبقات مشاهير الدمشقيين من أهل القرن الرابع عشر الهجري | |
---|---|
پدیدآوران | قاسمی، جمالالدین (نویسنده) ارناووط، عبدالقادر (محقق) |
ناشر | دار البيروتي |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 1427 ق یا 2006 م |
چاپ | 1 |
موضوع | دمشق - سرگذشتنامه دمشق - قرن ۱۴- سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DS 99 /د8ق2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
طبقات مشاهير الدمشقيين من أهل القرن الرابع عشر الهجري، اثر جمالالدين قاسمى (1282-1332ق) و فرهنگنامهاى محلى است كه در آن، تعداد 24 نفر از نخبگان علمى، فرهنگى و اجتماعى شهر دمشق در قرن چهاردهم هجرى شناسانده شدهاند.
اين كتاب را عبدالقادر ارناووط، تحقيق و تصحيح كرده است. اثر حاضر در واقع بخشى از كتاب بزرگ و منتشرنشده نویسنده به نام «تعطير المشام في مآثر دمشق الشام» است كه بهصورت مستقل تصحيح شده و انتشار يافته است.
ساختار
اين اثر از مقدمه مصحح و متن اصلى تشكيل شده است.
مصحح در مقدمه خويش - كه آن را در دمشق، در تاريخ پنجم ربيعالآخر 1426ق نوشته - روش نویسنده در نگارش شرح حالها و همچنين روش تصحيح اثر حاضر را بيان كرده و از جمله يادآور شده است: علامه شام در روزگار خودش شيخ محمد جمالالدين قاسمى از خودش آثار گوناگونى برجاى گذاشته كه بر بلندى منزلت علمى او در شناخت شام بهطور كلى و دمشق بهطور خاص دلالت مىكند و امتياز همه آثار او كوچك و بزرگش، حسن تصنيف و نظر متين و هماهنگى در شيوه بيان است؛ بهطورىكه خواننده را از اول كتاب تا به آخر همراه خودش مىكشاند و زمانى اين مطلب برایم خوب روشن شد كه شروع كردم به تحقيق كتاب مهم او «حياة البخاري».
از مهمترين آثار علامه قاسمى كه هنوز منتشر نشده، كتاب مهم و بزرگ او به نام «تعطير المشام في مآثر دمشق الشام» است كه در نزد خانوادهاش در دمشق محفوظ است و من توانستم برخى از اوراق آن را ببينم كه مرتبط به شرح حالهاى مطرحشده در ثلث اول قرن چهاردهم هجرى است و با اين عنوان آن را ناميده است: «طبقات مشاهير الدمشقيين من أهل القرن الرابع عشر» و اهميت و ارزش والايى دارد؛ چون بخش مهمى از كسانى كه در آن شناسانده شدهاند از استادان مستقيم او هستند كه آنان را از نزدیک و بر اساس مشاهدات خودش شناسانده و مفصلترين اين شرح حالها عبارت است از شرح حال پدر و استادش علامه شيخ محمدسعيد بن قاسم بن صالح بن اسماعيل قاسمى كه شايسته است بهخاطر اهميتش بهصورت مستقل مورد توجه قرار گيرد... نویسنده تراجم 24گانه كتاب را بر اساس ترتيب زمانى منظم كرده است..[۱]مصحح در ادامه مقدمهاش، از كتاب خودش «أعلام التراث في العصر الحديث»، شرح حال نویسنده را نقل كرده است[۲]
گزارش محتوا
برخى از مطالب جالب اين كتاب، عبارت است از:
- شيخ محمد بن شيخ حسن بن ابراهيم، شهير به بيطار حنفى كه در فتوا دادن امين بود و بلكه فاضل و متبحرى بود كه در دقايق افتا دست برتر داشت. در 15 ذوالحجه سال 1231ق زاده شد و در نزد پدرش كه شرح حالش گذشت، به قرائت قرآن و سپس به حفظ آن پرداخت و در نزد او فقه شافعى آموخت و همچنين كتابهاى بسيارى در نزد او قرائت كرد. بعد از آن، پدرش به او دستور داد كه ملازم علامه مشهور سيد محمد عابدين، محشى «الدر» شود. پس در نزد او حاضر شد در كتابهاى متنوع فقه امام ابوحنيفه و از او متون متعددى بياموخت و بهطور كلى ملازم و همراه او گرديد و جميع مؤلفات او را در زمان حياتش استنساخ كرد و در نسخهنگارى نام خودش را «النجاح» گذارده بود.
- او همچنين در مجالس محدث شهير شيخ عبدالرحمن كزبرى و شيخ حامد عطار و شيخ سعيد حلبى حاضر شد و بر شيخ عمر مجتهد قرائت كرد. همه اين افراد مذكور يادشان قبلا گذشت و او از آنان اجازه عام دارد و همچنين نزد ديگران هم قرائت كرد و در فروع حنفى رشد كرد و ماهر و برتر و مشهور شد و چون مقام افتا را در دمشق امين افندى جندى در سال 1277ق برعهده گرفت، او را مدتى امين الفتوى قرار داد، سپس در عهد محمود افندى حمزاوى و بعد از او در ايام محمد افندى منينى، عهدهدار فتوا شد و بر ديگرى چنين اعتمادى نشد.
- او در استخراج مظان مسائل يگانه بود و گويى حكم هيچ مسئلهاى كه پرسشگرى مىپرسيد بر او مخفى نبود و حافظ احكام شرعى نظامات دينى بود. و هر گاه پرسشى از او مىشد فورى نص در آن موضوع را حاضر مىكرد و در حقيقت اين امانت در زمان او شايسته او بود. او متواضع، لطيف و مهربان بود و ميلى به تجمل و توسع و خودنمايى و مقام نداشت... وى سرانجام مريض شد و در هفتم ذوالحجه سال 1312ق، درگذشت و نماز بر او در جامع الدقاق خوانده شد و در تربة القبيبات نزد سيد تقىالدين حصنى دفن شد[۳]
- نویسنده شرح حال پدرش را نيز ذيل اين عنوان: «پدر جمعكننده اين كتاب؛ يعنى نخبه فاضلان و زهره اديبان، شيخ محمدسعيد بن شيخ قاسم بن شيخ صالح بن شيخ اسماعيل قاسمى دمشقى شافعى»، با تفصيل در چندين صفحه ذكر كرده است[۴]
- شيخ محمد بن شيخ مبارک مغربى جزائرى دمشقى يكى از استادان فاضل و اديب بارع كه در بيروت در سال 1263ق، متولد شد، در هنگام ورود پدرش به ديار شام، درحالىكه از بلاد الجزائر مهاجرت مىكرد؛ چونكه فرانسوىها بر آن مستولى شده بودند. سپس پدرش عزيمت به دمشق كرد و آن را وطنش قرار داد، تاآنكه در سال 1269ق وفات كرد و پسرش با كمال و ادب رشد كرد و حافظ قرآن كريم شد و بخشى از علوم عربى و جز آن را از برخى از استادان فراگرفت و «المقامات الحريرية» را حفظ كرد و فراوان از ديوانهاى شاعران خواند و در صنعت نظم و نثر صاحب ملكه شد و نظم و نثر و چند مقامات ادبى پديد آورد و ويژه امير عبدالقادر حسنى الجزائرى شد و فقط به مدح او پرداخت و همه گفتگوها و سفرنامههايش را به نام او منحصر ساخت و امير او را معلم فرزندانش قرار داد؛ پس براى او در خانه امير محل مشخصى بود كه در آن به فرزندان امير قرائت ياد مىداد و تربيتشان مىكرد. سپس در مدرسه ريحانيه معلم اختصاصى آنان شد و كسانى از شاگردانش را نيز براى كمك به او در تعليم اين اطفال معين كرد و بعد از وفات برادرش شيخ محمد طيب در سال 1314ق، برادران و مريدانش به دورش جمع شدند و... و وفاتش سهشنبه پنجم جمادىالثانية سال 1330ق در صالحيه بود و..[۵]
وضعيت كتاب
براى كتاب حاضر، در پايان فهرست ترتيبى شرح حالهاى مطرحشده، فهرست الفبايى اين شرح حالها و فهرست منابع و فهرست اجمالى مطالب ذكر شده است.
متأسفانه فهارس فنى (آيات، روايات، اعلام، امكنه و...) آماده نشده است.
مصحح براى تصحيح و تحقيق اثر حاضر، از منابع متعدد و معتبرى (50 كتاب) به زبان عربى استفاده كرده و اسامى و مشخصات كتابشناختى آن را نيز بيان كرده است[۶]
مصحح، تصويرى از صفحات اول و آخر نسخه خطى مورد اعتمادش را نيز آورده است[۷]
پانويس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.