شیعیان بحرین و احساء از سقوط عباسیان تا سقوط عثمانیان
شیعیان بحرین و احساء از سقوط عباسیان تا سقوط عثمانیان | |
---|---|
پدیدآوران | علیخانی، فاطمه (نویسنده) |
ناشر | شیعهشناسی |
مکان نشر | قم |
سال نشر | ۱۳۹۷ش |
شابک | 1-42-5147-600-978 |
موضوع | بحرین شیعیان,احساء (عربستان سعودی) شیعیان |
کد کنگره | BP۲۳۹/ع۸ش۹ |
شیعیان بحرین و احساء از سقوط عباسیان تا سقوط عثمانیان تألیف فاطمه علیخانی؛ سرزمین بحرین قدیم، وسعتی از بصره تا عمان را شامل میشد، اسلام با حب اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ وارد این سرزمین شد. در این کتاب سعی شده اوضاع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این منطقه شیعه نشین طی حدود 700 سال یعنی از سقوط عباسیان تا سقوط امپراتوری عثمانی بررسی شود.
ساختار
کتاب از یک مقدمه و چهار فصل تشکیل شده است، در پایان کتاب هم نتیجهگیری، فهرست منابع و پیوستها آمده است. فهرست فصلهای کتاب عبارتند از:
فصل اول: بحرین و احساء تا سقوط عباسیان
فصل دوم: وضعیت سیاسی شیعیان بحرین و احساء از سال 656 ـ 1343 ق
فصل سوم: وضعیت اقتصادی شیعیان بحرین و احساء از سال 656 ـ 1343 ق
فصل چهارم: وضعیت فرهنگی شیعیان بحرین و احساء از سال 656 ـ 1343 ق
گزارش محتوا
سرزمین بحرین قدیم، وسعتی از بصره تا عمان را شامل میشد، اسلام با حب اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ وارد این سرزمین شد.
از حیث موقعیت جغرافیایی، بحرین کهن یا هجر یا هگر به محدوده واقع در بین بصره تا عمان اطلاق میشد. این نحوه کاربرد تا قریب قرن نهم معتبر بود و شامل نوار ساحلی شمال شرق و شرق عربستان به علاوه جزایر سی و هفت (هشت) گانه بحرین کنونه اطلاق میشد. جدایی اسم بحرین کهن در منابع قرن هشتم مثل سفرنامه ابن بطوطه مشهود است. حاکمیت سیاسی بحرین پیش از اسلام تحت لوای امپراتوری ساسانیان بود. از قرن چهارم به بعد، حاکمان ولایات فارس و جنوب ایران بر این نواحی تسلط داشتند و دولتهای شکل یافته در آن خراجگزار این حکام بودند. عثمانیان در سال 958 ق با ورود به این مناطق نواحی شمال شرق و ساحل شرق عربستان را تحت تصرف خویش درآوردند و حاکمیت این قسمت را از جزایر بحرین جدا کردند. با وجود این، اقتدار سیاسی ایران در عصر صفویه بر جزایر بحرین ادامه داشت تا این که با تضعیف قدرتهای مرکزی ایران در روزگاری نه چندان دور، چهار سال پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در یک نظرسنجی صوری، حاکمیت ایران بر این جزایر قطع شد.
بیشتر ساکنان بحرین و احساء از عربها بویژه بنی عبدالقیس و بنی تمیم بودند. در اثبات قدمت تشیع در اینجا، همین بس که جارود بن معلی در سنة الوفود از نام جانشیان پس از پیامبر پرسش میکرد و آن حضرت به او پاسخ دادند و همو مانع ارتداد قومش شد.
بحرین از جمله سرزمینهای دارای عقاید شیعی بود که به سبب موقعیت خاص جغرافیاییاش به دور از چشم نامحرمان توانست در فضایی نسبتا امن، زندگی شیعیان را توسعه بخشد، اگر چه با وجود استعداد تشیع و مهرورزی به اهلبیت ـ علیهمالسلام ـ برخی فرصتطلبان همچون صاحب زنگ و ابوسعید قرمطی توانستند تا مدتی از این بستر به نفع خویش سوء استفاده کرده، عدهای را به سوی خود جذب کنند. لیکن در مقابل ریشههای مقاوم شیعیان نتوانستند به ادعاهای دروغین خود ادامه دهند.
نخستین دولت مقتدر شیعه در اواخر خلافت عباسیان با نام آل عیون تأسیس گردید؛ دوتلی که در تمام ابعاد فرهنگی، اقتصادی و سیاسی مروج عقاید شیعه بود، به گونهای که حتی گروههای شیعی آل عصفور و بنی جروان وامدار این حکومت شدند.
در این عصر، در تمام محدوده بحرین کهن شیعیان توانستند در اوج عظمت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی قرار گیرند. اما به سبب عدم تمرکز حاکمیت شیعیان، مالکیان بنی جبور به کمک حکام جنوب ایران که بر سرزمین بحرین و احساء مسلط بودند، قدرت را در اختیار گرفتند. با حضور نخستین استعمارگر غیر مسلمان، پرتغال، ویرانی به مناطق تحت هجوم آنها رو آورد و شیعیان در اوج ناامیدی، عثمانیان را به یاری طلبیدند و با ورد آنها حاکمیت سیاسی جزایر بحرین از ناحیه شرق عربستان (احساء و قطیف و اطراف آنها) جدا شد. ادامه حیات شیعیان نوار ساحلی فراز و فرودهای فراوانی را با حاکمیت عثمانیهای سنی مذهب و نیز با ظهور وهابیت متحمل شد که در نهایت، منجر به فقدان قدرت سیاسی، اقتصادی و ضعف فرهنگی آنها گردید.
در این کتاب سعی شده اوضاع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این حاکمیتها و سپس افول و اقتدار آنها و تأثیرشان بر زندگی مردمان این مناطق هفتصد سال اخیر طی چهار فصل بررسی گردد.
نخستین فصل شامل آشنایی اولیه با سرزمینهای بحرین و احساء و بلاد مرتبط با آنها و رخدادهای واقع شده در این مناطق تا اواخر خلافت عباسیان است.
فصول دوم، سوم و چهارم دربردارنده مباحث اصلی است. ابتدا اوضاع سیاسی شیعیان بحرین و احساء و سپس وضعیت اقتصادی شیعیان این سرزمین و در نهایت اوضاع فرهنگی شیعیان این منطقه مطالعه میشود.
هر یک از سه فصل اخیر، سه دوره اصلی را شامل میشود: در دوره اول، حاکمیت مشترک در بحرین و احساء برقرار بود. دوران دوم حاکمیت مختص جزایر بحرین، جدا از حاکمیت سرزمین احساء و قطیف را دربر میگیرد که از تاریخ ورود عثمانیان به احساء تا سقوط آنها در سال 1343 ق را شامل میشود
دوره سوم عصر حاکمیت اختصاصی در احساء، قطیف و اطراف آنها را شامل میشود که با حضور امپراتوری عثمانی در این سرزمین آغاز و با انقراض آنها پایان یافت.[۱]
پانويس
منابع مقاله
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران