شکسپیر و ایران
شکسپیر و ایران | |
---|---|
پدیدآوران | ابراهیمی، حمید (نویسنده) |
ناشر | مهراندیش |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 5ـ96ـ6671ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
شکسپیر و ایران تألیف حمید ابراهیمی، در این کتاب کوشیده شده تطبیقی بین برخی از آثار شکسپیر که آثاری بدیع و مشهور در تمام جهان است، با ادبیات ایران ارائه شود.
گزارش کتاب
بیشک ایجاد تقابلی فرهنگی با تمدنهای بزرگ جهان، میتواند ما را در شناخت تفکر ازلی انسان یاری دهد. انسانها به عنوان موجودی همسان با همنوعانشان نمیتوانند رفتاری دور از سرشت یکدیگر داشته باشند. افزون بر این جهان در قرن پانزده و شانزده میلادی، قلمرو فعالیت سیاحان و جهانگردانی است که با سفرنامههای خود دریچهای به جهان پنهان و دور از دست باز کردند و با خود ارمغانهایی نیز آوردند و ترجمههایی از آنها به نویسندگان و علاقمندان ارائه شد و سبب گردید تا شناخت بیشتری از مردم و تمدنهای مختلف ایجاد شود.
در این کتاب کوشیده شده تطبیقی بین برخی از آثار شکسپیر که آثاری بدیع و مشهور در تمام جهان است، با ادبیات ایران ارائه شود. شکسپیر نویسندهای است کمنظیر و صحنهآرایی بیمانند است و آفرینندۀ صحنههای بزم و رزم بسیار که الگوی تمامعیار نمایشنامهنویسان جهان قرار گرفته است. اما قرنها پیش از آنکه شکسپیر به دنیا بیاید (1564 میلادی) و بالطبع نمایشنامۀ «مکبث» نوشته شود، ادیب و مورخ بزرگ ایرانی ابوجعفر محمد بن جریر طبری داستان سردار نگونبخت ایرانی «بهرام چوبین» را در «تاریخ طبری» روایت کرده و به نثری بسیار ساده و طبیعی و روان و دور از تکلفات لفظی با جملههای کوتاه، از زندگی این سردار یاد کرده است.
هدف این کتاب، نمایان کردن نفوذ مستقیم یا غیرمستقیمی است که افسانهها و داستانهای ایرانی بر ادبیات انگلیسی و نمایشنامههای شکسپیر اعمال کردهاند. با این وجود با تعمیم اصطلاح «داستانها و افسانههای ایرانی» موضوعها و مضامینی را که با تاریخ واقعی یا افسانههای ایران بستگی دارد، مورد مطالعه قرار داده است.
در این کتاب ابتدا به بررسی شخصیت شکسپیر در تاریخ و شیوۀ نگارش او در نمایشنامهها پرداخته شده است. در بخش بعدی، مأخذ اصلی نمایشنامههای شکسپیر بررسی شده است. بحثی دربارۀ نهضت ترجمه و اقتباس نمایشنامه در ایران در بخش بعدی کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
ادبیات تطبیقی که بحث اصلی این کتاب است و آشنایی شکسپیر با ایران در بخش بعدی کتاب بررسی شده است. در نمایشنامههای شکسپیر بیشوکم از تاریخ و قصص و حکایات ایرانی، اثراتی دیده میشود؛ چنانکه در حکایت «تاجر ونیزی» از افسانۀ قدیم «دیوان بلخ» و در «مکبث» از بهرام چوبینه و هرمز پادشاه ساسانی و تصادف او با زنی غیبگو با ذکر منابع یاد شده است. به یقین شکسپیر با آثار و ترجمههای ادبیات شرقی به زبان ایتالیایی و نیز با سفرنامههای سیاحانی که از قرن پانزدهم به بعد سفر میکردهاند، آشنا بوده است. از اینگونه معلومات در کلمات و اشعار او فراوان یافت میشود.
در بخشهای بعدی کتاب، نویسنده کوشیده تا بعضی از تشابهات و قرابتهای فکری در آثار شکسپیر با متون ادب فارسی را استخراج و بررسی کند؛ از جمله: هملت با کیخسرو، مکبث با بهرام چوبینه، رومئو و ژولیت با خسرو و شیرین و تاجر ونیزی با برخی مضامین و وقایع اجتماع ایران.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات