شهریار و شهروندان: پژوهشی مردمشناسانه از توسعه روستایی ایران در روزگار پهلوی دوم
شهریار و شهروندان | |
---|---|
پدیدآوران | گودل، گریس (نویسنده) هریسی، هاشم (مترجم) |
ناشر | پرسش |
مکان نشر | آبادان |
سال نشر | 1399 |
شابک | 0ـ144ـ265ـ600ـ978 |
موضوع | ساختار اجتماعی -- ایران -- نمونهپژوهی ,دولت -- ایران -- عدم تمرکز, ایران -- اوضاع اقتصادی -- ۱۳۲۴ - ۱۳۵۷ ,ایران -- سیاست و حکومت -- ۱۳۲۰-۱۳۵۷. |
کد کنگره | HN ۶۷۰/۲/گ۹ش۹ |
شهریار و شهروندان: پژوهشی مردمشناسانه از توسعه روستایی ایران در روزگار پهلوی دوم تألیف گریس گودل، ترجمه هاشم هریسی، این کتاب میتواند گزارش روشنگرانهای از تنگناها، کاستیها و ناکامیهای شهروندان ایرانی در برپایی جامعۀ مورد انتظارشان باشد. از اینرو درمییابیم نقش یک مردمشناس کشاورزی، به عنوان دانشمندی متعهد تا چه اندازه حیاتی، راهگشا و حتی تعیینکننده است.
ساختار
کتاب در دو بخش تدوین شده است.
گزارش کتاب
استاد گریس گودل دارندۀ دکترای مردمشناسی، استاد دانشگاه جانز هاپکینز و ساکن در واشینگتن دی سی است. او خود را بیشتر مردمشناس در قلمرو فعالیتهای کشاورزی میداند که به عنوان مترجم و پل پیوند بین کارشناسان کشاورزی و دهقانان عمل میکند. دانش مرتبط و روزآمد از مسائل و معضلات کشاورزان و تجارب ارزشمند از علل و موانع توسعه، زمینۀ بینش خلاقانۀ او را فراهم کرده است. رهنمود راهبری نویسنده به دستاندرکاران امر توسعۀ سیاسی و اقتصادی آن است که خود را برخوردار از آخرین دستاوردهای مردمشناسی و بهرهمند از نظریهها و رهنمودهای مردمشناسان کشاورزی سازند. در این راستاست که موظف به شناخت دقیق زندگی جوامع محلی هدف توسعه، بهرهورانۀ اهالی موردنظر را رو به نوسازی واقعی هدایت خواهند کرد.
این کتاب میتواند گزارش روشنگرانهای از تنگناها، کاستیها و ناکامیهای شهروندان ایرانی در برپایی جامعۀ مورد انتظارشان باشد. از اینرو درمییابیم نقش یک مردمشناس کشاورزی، به عنوان دانشمندی متعهد تا چه اندازه حیاتی، راهگشا و حتی تعیینکننده است. شرایط و شواهد بیانگر آن هستند که این ضرورت حیاتی، دههها در ایران مغفول منده است.
نویسنده در این کتاب معتقد است دولت یک اصطلاح صرف سیاسی نیست؛ او با تکیه بر دادههای بیشماری که از حضور خود در خوزستان و ناظر بر عملکرد حکومت به دست آورده، آن را چنین تعریف میکند: «دولت واقعیتی صلب و انعطافناپذیر، بسیار قدرتمند، دسترسناپذیر، اما قادر به تزاحم و تجاوز در زندگی شهروندان است». دولت مرکزی بیتفاوت به ژرفا و لایهبندی اجتماعی و در حاکمیتی بدون تعامل با مملکت، تعهدات خود در قبال حقوق و قوانین شهروندی را نادیده میگیرد و در موارد بسیاری زیر پا میگذارد. این دولت حضوری دیوانسالارانه و اختاپوسی در همۀ ارکان زندگی مردم دارد. فرامین بی چونوچرایی بر شهروندان نازل میکند و راههای واکنش، ارتباط، مشاوره و انتقادهای جامعۀ مدنی را میبندد. شاید از اینرو باشد که در میان خوزستانیها و بهویژه بختیاریها، شخص مرفه، منتفذ و مورد حمایت دولت را «دولهمند» (دولتمند) میدانند.
جامعۀ محلی که برای آن در چند جای کتاب «اهالی» برابر گذاشته شده، در روستای مشارکتآمیزی مانند رحمتآباد در شمال خوزستان و شهرک دولتساختۀ «بیژن» در همان حوالی دو نمود متفاوت دارد. اگر پذیرفته شود قربانیان مدار مدرنیزاسیون دولتفرما، جوامع محلی و سنتهای کهنسال آنها بودهاند، تأثیر ویرانساز دولت مستبد، قرون وسطایی و ناپاسخگو بیشتر آشکار خواهد شد.
در این کتاب افزون بر حضور دهها مقام و مدیر دولتی، شهروندان عادی و مسئولان روستایی، خواننده با تقابل دو شخصیت دینی آشنا میشود: ملااسماعیل از قلمرو شهر/ دولت و ملاعزیز برآمده از ژرفای جامعۀ روستایی که وابسته به ارزشهای آن است.
این کتاب گزارشی خواندنی، دربرگیرندۀ چشماندازهای نادیده و ناگفتهای از ایران واپسمانده در دورۀ زمینداری و سردرگم در کشاکش بین سنت و تجدد است. این پژوهش میدانی بر مبنای تحلیل پیمایشی، یعنی حضور فعال و مشارکتآمیز محقق در قلمرو دولت (خطۀ شمال خوزستان) در دهۀ 70 میلادی (1350) همراه است. این کتاب تناقضی را بررسی میکند مبنی بر آنکه چگونه روستای کوچک و دورافتادهای مانند «رحمتآباد» برخوردار از توان بالای همیاری و نظام ارتباطی توانمند و به عنوان جامعۀ محلی، بر روندهای رو به رشد معاشرت آزاد اهالی، ابتکارات فردی و گروهی، مسئولیتپذیریهای فردی و مشارکتی، برخورداری از جریان محدودناپذیر اطلاعات، روشن و قابل اعتمادپذیری رویدادهای گذشته و همچنین آینده قرار دارد.
تفاوت مهم بین رحمتآباد و شهرک نمونۀ دولتی بیژن در طرح عمرانی دز، بیش از هر چیز به انقلابی که بعد در ایران رخ داد یا به شاه به عنوان نقطۀ کانونی و مقصر اصلی بازنمیگردد. هدف عمدۀ این تحقیق آن است تا فرایند «توسعۀ اقتصادی» را در راستای مدیریتی به شدت متمرکزمانده از گذشته بررسی کند که در این روزگار ادامه یافته تا توسط اقتصاددانان، بانکداران، برنامهریزان و نظریهپردازانش و همچنین به کمک سیاستمداران جهان سوم، نخبگان و عملگرایان حرفهای ارتقاء یابد.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات