شناخت و بررسی شیطان‌پرستی

    از ویکی‌نور
    شناخت و بررسی شیطان پرستی
    شناخت و بررسی شیطان‌پرستی
    پدیدآورانامین خندقی، جواد (نويسنده) مؤسسه فرهنگي ولاء منتظر (تهیه و تنظیم)
    ناشرمؤسسه فرهنگی ولاء منتظر(عج)
    مکان نشرایران - قم
    سال نشر1391ش
    چاپ1
    شابک978-600-5551-39-6
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    BL ۴۸۰/الف۸،ش۹
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    شناخت و بررسی شیطان‌پرستی، نوشته جواد امین خندقی (متولد 1364ش)است. این کتاب به منظور شناخت و بررسی جامع جریان «شیطان‌پرستی» تألیف شده است. خندقی ضمن پرداختن به مبانی، تاریخچه، اصول و انواع این فرقه در غرب (که انحرافی به شمار می‌آید)، به تبیین نفوذ آن در جامعه و به ویژه جوانان ایران می‌پردازد.

    انگیزه نگارش

    انگیزه نگارش این کتاب، مقابله با شیطانی ذکر شده است که قسم‌خورده انسان را از مسیر خدا دور کند. نویسنده تأکید می‌کند که در دوران تهاجم فرهنگی و تأثیر فرهنگ غرب، انسان امروزی به‌سوی گرایش‌های شیطانی سوق داده شده است و این پژوهش پاسخی به این تهدید جدی است. هدف از نگارش، به‌دست‌آوردن شناخت کافی از این جریان انحرافی است تا بتوان مقدمات مقابله و ریشه‌کن‌کردن آن را فراهم نمود و برای مطالعه و استفاده بهتر از کتاب، به چند نکته توجه شده است.[۱]

    اهمیت کتاب

    این کتاب در دوره‌ای که تهاجم فرهنگی و تأثیر فرهنگ غرب به گرایش‌های شیطانی دامن زده است، به بررسی، شناخت و نقد این فرقه انحرافی می‌پردازد که برای مقابله با جریان‌های فاسد، حیاتی است. بررسی‌ها نشان می‌دهد تعداد آثار پژوهشی در زمینه شناخت فرقه انحرافی شیطان‌پرستی در کشور بسیار کم است، ازاین‌رو این نوشتار برای تأمین شناخت کافی به میدان آمده است تا هشداری برای جوانان باشد.[۲]

    ساختار

    این کتاب دارای درآمد و دیباچه است.[۳]‏ و سپس در چهار فصل اصلی با تمرکز بر شیطان‌پرستی به «چیستی، پیدایش، ایدئولوژی و نمودهای آن می‌پردازد. در فصل پنجم، وضعیت شیطان‌پرستی در ایران بررسی شده است.[۴]«کلام آخر» و فهرستی جامع از منابع به‌کاررفته، پایان‌بخش کتاب است.[۵]

    سبک نگارش

    خندقی با اختصار و ایجاز در نوشتن و با رویکردی نقادانه و تحلیلی، مباحث نظری‌اش را بیان می‌کند و افزون بر آن، به مسائل میدانی و مصداقی در جامعه نیز می‌پردازد. او به کشف تناقض‌های درونی آموزه‌های شیطان‌پرستان نیز پرداخته است. خندقی به نام منابع، مکان‌ها، اصطلاحات و مکتب‌های خاص تصریح نمی‌کند، چراکه ممکن است برای خوانندگان آشنا نباشد و آنها را به طور مختصر در پانوشت توضیح می‌دهد.[۶]

    گزارش محتوا

    فصل اول:

    چیستی شیطان‌پرستی

    مفهوم شیطان در ادیان ریشه کلمه شیطان از «شطن» گرفته شده و به معنای دورشدن یا هلاکت است، درحالی‌که ابلیس یک موجود زنده، باشعور، مکلف و نامرئی است که از فرمان الهی سرپیچی کرده و آدم را سجده نکرد و مستحق عذاب شد. شیطان در بیشتر‌ ادیان غربی و شرقی با نام‌های مختلفی همچون اهریمن، دیو، لوسیفر و... شناخته می‌شود. در مسیحیت، شیطان موجودی روحانی و در خدمت خدا بوده که به دلیل غرور سقوط کرد. در یهودیت شیطان «دشمن» یا «تهمت‌زننده» نامیده می‌شود و هدف از آفرینش انسان، آزمایش اوست، و ابلیس به فرمان خداوند فرصت فریب انسان را یافته است. .[۷]

    شیطان‌پرستی یا شیطان‌گرایی؟!

    بین صاحب‌نظران در استفاده از اصطلاح «شیطان‌پرستی» یا «شیطان‌گرایی» اختلاف است؛ عده‌ای «شیطان‌پرستی» را صرفاً ترجمه لغوی واژۀ Satanism می‌دانند که در واقع به معنای «شیطان‌گرایی است، درحالی‌که برخی دیگر معتقدند از دیدگاه معنایی، واژه «شیطان‌پرستی» مناسب‌تر است، زیرا تمرکز بر روی عبادت یک موجود شیطانی است. همچنین برخی از مکاتب غربی مانند ایلومینیسم و کمونیسم نیز مفاهیم «ایزم» و «ایسم» را برای مفاهیم خود استفاده کرده‌اند. این نوشتار باتوجه‌به مطالب، عنوان «شیطان‌پرستی» را به کار گرفته است.[۸]

    مفهوم شیطان‌پرستی

    شیطان‌پرستی به‌طورکلی دو تعریف را در بر می‌گیرد: ۱. گروهی که شیطان را خدا می‌دانند و او را «الهۀ سیاه» یا «پادشاه تاریکی» می‌خوانند؛ ۲. گروه‌هایی که از دین مسیحیت تبعیت نمی‌کنند و با حضرت عیسی(ع) و خصوصیات تعریف‌شده در دین مسیح موافق نیستند. در تعریف جامع دیگر می‌توان گفت که پیروان شیطان‌پرستی، شیطان را یک الگوی اصلی و نهادینه وجودی پیش از آفرینش عالَم هستی می‌پندارند. این فرقه یک حرکت مکتبی، شبه‌مذهبی و شبه‌فلسفی است که هوادارانش شیطان را به‌عنوان موجودی حقیقی و یا انتزاعی الهام‌بخش مسیر زندگی‌شان دانسته، او را می‌پرستند.[۹]

    فصل دوم:

    پیدایش شیطان‌پرستی (تاریخچه)

    حرکت تکاملی شیطان‌پرستی از انحرافات نیمه دوم قرون‌وسطی تا شیطان‌پرستی مدرن قابل‌مشاهده است و ریشه‌هایی از قوم بنی‌اسرائیل در مصر و بابل و نیز تمدن‌های مختلف (آسیا، شمال آفریقا، شرق اروپا) را در برمی‌گیرد. آموزه‌های جادویی و فلسفی که به‌صورت تدریجی در قرون‌وسطی تکامل یافتند، منجر به ظهور شیطان‌پرستی مدرن شدند.[۱۰]

    یک. شیطان‌پرستی بدوی شیطان‌پرستی بدوی، انحراف از مسیر تعالیم و آلوده به خرافات است. در برخی از این دوره‌ها، پرستش «الهه باروری» جایگزین شیطان‌پرستی شد که شامل آیین‌هایی برای افزایش آزادانه تولیدمثل و باروری زمین بود. این آیین‌ها شامل اعمال سحر و جادو، اعمال جنسی علنی و جشن‌های غیراخلاقی بودند که تحت عنوان «قانون تشابه» انجام می‌شد و در کشورهای مختلف ادامه یافت. بر اساس شواهد تاریخی، شیطان‌پرستی در زمان پدیدآمدن زبان، خط و زمان مادها، سومریان، بابلیان و... ادامه داشت. سپس در سده‌های بعد شکل دیگری یافت.[۱۱]

    دو. شیطان‌پرستی قرون‌وسطی

    این نوع شیطان‌پرستی با نگارش نهایی تورات و کتاب مقدس مسیحیان، رفتن به سمت علم و دانش و عمل ضد دین و شیطانی نداشتن پیوند می‌خورد. در قرون‌وسطی، برخی از فرشتگان از فرمان خدا سرپیچی کردند و این امر باعث شد تا مردم به دلیل ضعف‌های جسمی و روحی و سرکوب‌های مذهبی، مایل به شیطان‌پرستی و جادوگری شوند. این گرایش‌ها گاه با اعمال غیراخلاقی همراه بود. شرکت‌کنندگان با این اعمال، مخالفتشان را با تعالیم کلیسا اعلام نموده، احساس خوشایندی از آزادی را در خود می‌یافتند.[۱۲]

    سه. شیطان‌پرستی مدرن

    این نوع شیطان‌پرستی از قرن شانزدهم با «کاترین دودیچی» همسر هنری دوم پادشاه فرانسه آغاز شد. برخی بر این باورند که گروهی از فراماسونری که از اشراف انگلستان بودند، در حدود قرن چهاردهم و پانزدهم میلادی بانی شیطان‌پرستی مدرن بودند.[۱۳]

    مراسم شیطان‌پرستی مدرن شامل پرستش ارزشی و اهریمنی شیطان است که دائماً با مسائل جنسی آمیخته شده است. این پرستش شامل بردن لذت جسمانی و جنسی کامل در این دنیا است و افرادی که لذت جنسی را تجربه نکرده‌اند، روحشان بعد از مرگ دوباره به دنیا باز می‌گردد تا لذت را کامل کنند. از جمله گروه‌هایی که شیطان‌پرستی مدرن را در اروپا بنیان نهادند،.[۱۴] فصل سوم:

    ایدئولوژی در شیطان‌پرستی

    میان مکتب‌ها و جریان‌های مختلف شیطان‌پرستی، اصول مشترکی وجود دارد:

    یک. خداناباوری: این فرقه دو دیدگاه دارد: ۱. گروهی که به خدا اعتقاد ندارند (خداناباور)؛ ۲. گروهی که به دلیل اعتقاد‌ نداشتن به خدای متعال، وجود خدا را ناممکن می‌دانند (ندانم‌گرا یا لاادری‌گری). این فرقه براهین فلسفی وجود خدا (نظیر واجب‌الوجود) را رد می‌کند و تنها هستی‌ای را می‌پذیرد که ناشی از ذات خودشان باشد، یعنی موجودی که وجود و عدم آن برابر است. در رد برهان صدیقین، شیطان‌پرستان معتقدند که واقعیت هستی محدود و مشروط به هیچ قید و شرطی نیست.[۱۵]

    دو. خودمحوری: انسان و هوای نفس او محور دین است و هیچ چیز دیگری در جهان ملاک نیست، بلکه دین مجموعه‌ای از اخلاق، قوانین و مقررات اجرائی است که توسط خود بشر ساخته شده است.[۱۶]

    سه. ماتریالیسم: اعتقاد به اصالت ماده و انکار وجود هرگونه حقیقت غیرمادی. ماتریالیسم مکانیکی معتقد است که پدیده‌های هستی بر اساس قوانین فیزیک نیوتنی و حرکت‌های مکانیکی توجیه می‌شوند. این مکتب هرگونه حرکت ذاتی و وجود خدا یا هستی‌آفرین بی‌نیاز را رد می‌کند.

    چهار. ضدیت با مذهب: شیطان‌پرستان با مذهب و زندگی پس از مرگ خصومت دارند، زیرا مذاهب، لذت‌گرایی و خودمحوری را به چالش می‌کشند.

    پنج. لذت‌گرایی: اعتقاد به استفاده حداکثری از لذت و ارضای شهوات.

    شش. سیاه‌نمایی: نگرشی که زندگی را فاقد هرگونه هدف و امید به سعادت می‌بیند و منجر به تمایل به خودکشی، استفاده از مواد مخدر و سرگردانی می‌شود.[۱۷]

    انواع شیطان‌پرستی

    یک. شیطان‌پرستی فلسفی: (شامل کلیسای شیطان) بر مبنای فلسفه آنتون زندر لاوی است. این نوع، خدا را رد می‌کند و انسان و خودپرستی را در اولویت قرار می‌دهد.[۱۸] قوانین شیطانی این فرقه، از جمله قوانین شیطانی، بر اساس خودپرستی و مخالفت با دین مسیحیت بنا شده است.[۱۹]

    دو. شیطان‌پرستی دینی: شامل گروه‌هایی است که به شیطان‌پرستی سنتی و مدرن تقسیم می‌شوند. گروه یزیدیه (در کردستان ایران و عراق) به ملک طاووس اعتقاد دارند، اما خود را پیروان دین ابراهیمی می‌دانند و شیطان را مخلوقی از ملک طاووس می‌خوانند و می‌پرستند.

    معبد سِت یکی از مشهورترین گروه‌های شیطانی مدرن است که معتقدند شیطان یک موجود خارجی و حقیقی است و نه یک نماد. او «پادشاه تاریکی» است.

    فصل چهارم:

    نمودها و (آداب‌ورسوم) شیطان‌پرستی

    آداب‌ورسوم شیطان‌پرستان

    این آداب شامل کسب قدرت تاریکی و تقویت نیروهای نهفته درونی با قربانی‌کردن انسان‌ها و اعمال شیطانی است. مهم‌ترین مراسم عبارت‌اند از:

    1- مناسک جنسی: اَعمال جنسی که برای اجرای آن اصرار دارند و از شاخصه‌های مهم این گروه‌هاست.

    2- مراسم عضویت یک عضو جدید: این عمل توسط کشیش کلیسای شیطان‌پرستان و یا همسر وی انجام می‌شود. این عمل در جادوگری نیز وجود دارد و شامل پنج بوسه مقدس است.

    3- مراسم نماز سیاه یا نماز جماعت سیاه: شبیه مراسم عشای ربانی مسیحیت است، اما همراه با اعمال غیراخلاقی و نمادهای شیطانی (ستاره پنج‌پر وارونه، جمجمه، شراب و...) .

    4- مراسم حج شیطان‌پرستان یزیدیه: در ایام خاصی برگزار می‌شود و شامل نماز و زکات مخالف ادیان الهی است.

    5- موسیقی: شیطان‌پرستان موسیقی را توصیه می‌کنند که با خشونت و نفرت همراه است.

    6- مراسم قربانی کردن: در شیطان‌پرستی جدید، قربانی‌کردن مفهومی ندارد، اما برای آنان که هنوز پیرو شیطان‌پرستی قدیمی و قرون وسطایی هستند این کار در شبی تاریک انجام می‌شود.

    6- هالووین: جشنی است که آمیخته به شب مقدس کاتولیک‌ها است به‌گونه‌ای که شب مقدس کاتولیک‌ها به هالوین تبدیل شده و نماد برکت است.[۲۰]

    موسیقی و شیطان‌پرستی

    خندقی در آغاز بحثی از ماهیت موسیقی و زیان‌های آن از دیدگاه اسلام دارد. [۲۱]سپس، انواع موسیقی‌های رایج در میان شیطان‌پرستان (به‌ویژه متال) را توضیح می‌دهد.[۲۲] بحثی نیز از رواج موسیقی شیطان‌پرستان در میان جوانان ایران و اهل هنر ارائه می‌کند.[۲۳]

    نمادهای شیطان‌پرستی

    خندقی از 57 نماد شیطان‌پرستی گزارش مفصلی داده است که از «ستارۀ پنج‌پر» تا «اُبِلیسک» را دربر می‌گیرد.[۲۴]

    فصل پنجم:

    شیطان‌پرستی در ایران

    خندقی به نحوۀ ورود این اندیشه می‌پردازد و از حاملان و شیوه‌های تبلیغی‌شان سخن می‌گوید.

    او در بررسی زمینه‌های جذب به رواج موسیقی «متالیکا» توجه ویژه‌ای نموده است.[۲۵]او در تحلیل وضعیت فعلی شیطان‌پرستی در ایران، چند عامل را برمی‌شمرد که عبارتند از: تحرک در اینترنت؛ ترویج نمادها؛ ترویج متالیکا؛ پارتی‌های شبانه؛ و همکاری با سلطنت‌طلب‌ها. او سپس، به عوامل تهدیدآمیز فعالیت گروه‌های شیطان‌پرستی در درون و بیرون کشور اشاره می‌کند؛ همکاری‌های جاسوسی، جرائم باندی، روابط سازمانی، ارتباط خارجی، سرقت، تجاوز جنسی و قتل، نمونه‌هایی از این عوامل‌اند.[۲۶]

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه کتاب، ص15،13
    2. ر.ک: همان، ص15،24
    3. ر.ک: همان، ص15، 19
    4. ر.ک: متن کتاب، ص27، 41، 65، 131، 249
    5. ر.ک: همان، ص267،271
    6. ر.ک: همان، ص17-16
    7. ر.ک: همان، ص30-27
    8. ر.ک: همان، ص36-33
    9. ر.ک: همان، ص38-37
    10. ر.ک: همان، ص42-41
    11. ر.ک: همان، ص45-42
    12. ر.ک: همان، ص48-46
    13. ر.ک: همان، ص49-48
    14. ر.ک: همان، ص51-50
    15. ر.ک: همان، ص68-65
    16. ر.ک: همان، ص69
    17. ر.ک: همان، ص74-70
    18. ر.ک: همان، ص76-75
    19. ر.ک: همان، ص89-87
    20. ر.ک: همان، ص136-131
    21. ر.ک: همان، ص151-137
    22. ر.ک: همان، ص159-152
    23. ر.ک: همان، ص193-159
    24. ر.ک: همان، ص222-195
    25. ر.ک: همان، ص256-249
    26. ر.ک: همان، ص266-262

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب


    وابسته‌ها