شمع و لنگری؛ گوشهای از آداب و رسوم زنده زرتشتیان
شمع و لنگری؛ گوشهای از آداب و رسوم زنده زرتشتیان | |
---|---|
پدیدآوران | مزداپور، کتایون (نویسنده) نداف، ویدا (محقق) |
ناشر | هیرمبا |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 0ـ2ـ96386ـ622ـ978 |
موضوع | زردشتیان -- آداب و رسوم و زندگی اجتماعی,جشنها -- زردشتی |
کد کنگره | BL ۱۵۷۱/م۴/ش۸ |
شمع و لنگری؛ گوشهای از آداب و رسوم زنده زرتشتیان تألیف کتایون مزداپور به کوشش ویدا نداف؛ آداب و رسوم جامعۀ زرتشتی یادگار گذشتگان است که نباید چندان سرسری، ساده و نادیده انگاشت؛ زیرا آیینها و کلمات اساطیری قدیمی احتمال میرود که معنایی ژرف یا نقشی کاربردی و مهم داشته باشند.
گزارش کتاب
آداب و رسوم جامعۀ زرتشتی یادگار گذشتگان است که نباید چندان سرسری، ساده و نادیده انگاشت؛ زیرا آیینها و کلمات اساطیری قدیمی احتمال میرود که معنایی ژرف یا نقشی کاربردی و مهم داشته باشند. برای نمونه مراسم قدیمی «شمع لنگری» بخشی از مراسم سیروزه و نیز سال یکم درگذشت. در تنگ غروب شب پیش از سیروزه و سال، در لنگری که سینی لبهدار و بزرگ است، سی شمع میافروزند و آن شمعهای روشن را در لنگری قرار میدهند. سی شمعدان از گِل یا انواع میوههای فصل میسازند و سی شمع را در آن میگذارند. گروهی از خویشاوندان نزدیک، همسایگان به همراه گروه و دستهای به راه میافتند و به سوی خانهای که سیروزه یا سال میخواند، آرام به پیش میرود. در پیشاپشی گروه سازوآواز برپاست که به خانه نزدیک میشود و گاهی ریختن اشک ـ گرچه پسندیده نیست ـ اما ناگزیر است.
سه مقالۀ نخست این مجموعه به بررسی آداب و رسوم زرتشتی تعلق دارد و نیز تداوم و اهمیت حفظ این رسوم. آداب و رسوم جامعۀ زرتشتی در سه دوره بررسی شده است؛ ابتدا دوران ساسانیان که با رهبری روحانیان زرتشتی همراه بود و اعتبار آن عقاید و رسمها از نظر پیروان دین زرتشتی و جامعه استوار بود. دورۀ بعد با سقوط ساسانیان همراه بود که روحانیان زرتشتی و رسمهای کهن در موضعی تدافعی قرار گرفتند. دورۀ پایانی که جامعۀ زرتشتی با زندگانی مدرن و فرهنگ غربی روبرو شد، بسیاری از آداب و رسوم قدیمی که ثابت مانده بود، دستخوش دیگرگونی و تغییر شدند.
مقالههای بعدی به جشنهای ایرانی ـ زرتشتی میپردازد. جشن مهرگان در روز مهر از ماه مهر برگزار میشود. مهر از همان دوران قوم هندوآریایی، شاید هزارۀ سوم قبل از میلاد مورد ستایش بوده است. مهر را به عنوان نماد و نشانۀ آفتاب و روشنی و همچنین پیمان و دوستی و محبت میستودهاند و برای او قربانی میکردهاند. پیش از پیامبری زرتشت، قربانی خونین بوده است؛ اما بعد با ظهور زرتشت، این داستانها و کردارهای خدایان تحت نظم و قوانین اخلاقی زرتشتی درآمد و خدایان کهن بدل به ایزدانی شدند که نماد نیکیهای هرمزد خدای و آفریدگان سودمند و نیک دادار خدای شدند.
شب یلدا نیز از جشنهای ایرانی است که جنبۀ ملی و همگانی دارد. با آغاز زمستان، بلندترین شب سال جشن گرفته میشود. یلدا واژهای سریانی است که با تولد و ولادت همریشه است. یلدا شب ولادت و زایش آفتاب و خورشید و مهر است. ایرانیان آداب شب چله را که با تولد هم ارتباطی ندارد و هماهنگ با فصل سرد زمستان است، به جای میآورند.
جشن سده، جشن آتش است که با جشنگرفتن و آتشافروختن سده، نظم و هماهنگی طبیعی جهان را به جامعۀ خود میآوریم و به آن ارزشی انسانی و بهای اجتماعی میدهیم. وقتی بعد از شب یلدا، سده جشن گرفته میشود و چلۀ بزرگ تمام شده و چلۀ کوچک آغاز میشود، کمکم خود را برای نوروز آماده میکنند؛ همانند طبیعت که او هم میرود تا جشن نوروز را برپا کند.
نوروز جشنی است که با تغییر فصل و آمدن بهار پس از زمستان یکتایی و وحدت دارد. جشن نوروز جشن شادی منظم و هرساله و مژدۀ تفاهمی جهانی و پیوندی فرهنگی است. برگزاری نوروز در تخت جمشید، برخورد شاد فرهنگهای دور و نزدیک با یکدیگر بوده است و نیز امروزه بهروشنی مشاهده میشود اقوامی دوردست با گرفتن جشن نوروز، هماهنگی و همگامی فرهنگی خود را نشان میدهند.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات