شرح الفصیح لثعلب
شرح الفصیح لثعلب | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | مرزوقی اصفهانی، احمد بن محمد (نويسنده)
ثعلب، احمد بن یحیی (نویسنده) عاید، سلیمان بن ابراهیم (محقق) |
عنوانهای دیگر | الفصیح. شرح |
ناشر | [بی نا] |
مکان نشر | عربستان |
سال نشر | 13سده |
چاپ | 1 |
موضوع | ثعلب، احمد بن یحیی، 200 - 291ق. الفصیح - نقد و تفسیر - زبان عربی - اصطلاحها و تعبیرها - زبان عربی - اشتباههای کاربردی - زبان عربی - صرف و نحو |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | PJ 6172/ث17622ف |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
شرح الفصيح لثعلب، از آثار قرن پنجم هجری قمری، ابوعلی احمد بن محمد بن حسین مرزوقی اصفهانی (متوفای 421ق)، توضیحاتی ادبی (لغوی، صرفی و نحوی) درباره مباحث کتاب اختيار فصيح الكلام، تألیف نحوی بزرگ کوفی قرن سوم هجری قمری، ابوالعباس احمد بن یحیی شیبانی، مشهور به ثعلب (200-291ق) است که چگونگی تلفظ صحیح و فصیح و برتر برخی از واژگان و عبارات و مثلهای زبان عربی را بیان میکند. مصحح و استاد دانشگاه امّالقری مکه، سلیمان بن ابراهیم عاید، این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه و تعلیقاتی بر آن افزوده و شخصیت و آثار ابوعلی مرزوقی اصفهانی و ابوالعباس ثعلب را با اختصار معرفی کرده است.
هدف و روش
- ابوعلی مرزوقی اصفهانی، این شرح را در پاسخ به درخواست شخصی، فراهم کرده که از او خواسته مطالبی را درباره کتاب الفصيح املا کند، با این شروط که در شرح میانهروی داشته باشد و از افراط و تفریط بپرهیزد و فقط به توضیح ابواب و فصول آن بپردازد و مباحث حاشیهای را نیاورد[۱].
- آیا شارح به شروط مذکور عمل کرده است؟ سلیمان بن ابراهیم عاید، با تأکید بر آنکه این اثر، «شرح بدون مزیت» نیست، بلکه شرح نامیدنش از منزلت علمی آن میکاهد، افزوده است: این کتاب، تألیف یا تصنیفی است که بر محور کتاب الفصيح شکل گرفته است و مرزوقی ملتزم به الفاظ آن نمانده و برخی را توضیح داده و برخی را رها کرده و همچنین همواره نظم آن را مراعات نکرده و حتی در نقل عبارات الفصيح نیز تصرفاتی کرده، بهصورتیکه جداسازی متن آن کتاب از شرح، دشوار است...[۲].
ساختار و محتوا
- این شرح، 31 باب دارد و درباره واژگان و عباراتی است که عموم مردم آن را به شکل فصیح تلفظ نمیکنند و یا صورت فصیحتر را نمیدانند. اولین باب، «فَعَلتُ» (افعال مفتوح العین) است[۳] و آخرین، ریشهیابی برخی از واژگان مانند «شفة» و به گفته شارح، آخرین باب خارج از موضوع کتاب است و عامه مردم اشتباهی در آن ندارند[۴].
نمونه مباحث
- مَثَل «الصيفَ ضَيَّعتِ اللبنَ»، درباره شخصی است که جاهلانه کوتاهی میکند و فرصتش از دست میرود و بعد که گرفتار شد، نالهاش بلند میشود....[۵]. این مثل عربی، یادآور مثل فارسی «وقتی جیکجیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟»، است.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.